یاد شهین زمانى گرامى باد ( نوشته و شعر )

شهین عزیز متاسفانه با دلی غمگین از میان ما رفت و شیوه رفتنش همگی ما را بشدت متاثر کرد و ما را ناتوان در مقابل یک تراژدی دلخراش قرار داد.
به نظر من در کنار اینکه از این حادثه باید درس گرفت‚ باید شهین را  با آنچه بود و آنگونه که  زندگی کرد  بخاطر سپرد. شهین انسانی گرم  ‚ انسان دوست‚  برابری طلب و کمونیست بود. به  خانواده و دوستانش عشق می ورزید. برای کمک به اطرافیانش از هیچ کمکی دریغ نمی کرد. و بشدت از تحقیر کردن دیگران متنفّر بود و اگر دوستانش مورد تحقیر قرار می گرفتند‚ او آنان را حمایت می کرد.  انسانی بود با خلوص نیت.

شهین را باید
با خنده و لبخندهایش
با قلب مهربانش
با دلسوزیهایش
با عشقش به رهایی بشریت
با آرزویش برای یک دنیای بهتر
تلاشش در راه برابری زن و مرد

و نقشش بعنوان
یک مادر دلسوز
یک همسر خوب
خواهری مهربان
فرزندی شایسته
و رفیقی واقعی بخاطر سپرد
افتخار می کنم که توانستم شهین را بشناسم و دوست او باشم. دوستی که در کنارش احساس شادی و آرامش می کردم. کسی بود که من را درک می کرد  و من می توانستم با او درد دل کنم. کسی بود که به او اعتماد می کردم.

دوست خوبم همیشه در قلبم می مانی  بخاطر آنچه که بودی‚ بخاطر تمام خوبیهایت.
نحوه زندگی کردنت چراغ راه من خواهد بود.

شعری برای تو
تو همان نسیم گرم  بودی
که در آسمان ما وزیدی
و پیام عشق و دوستی را
در گوشهای ما سرودی

تو همان شبنم صبح بودی
که بر قلبهای ما نشستی
و همه هستی ما را
تو پر از خاطره کردی

و کنون ما ماند ه ایم و
حسرت تو را ندیدن
داغ اینکه مگر در خواب
صدای تو را شنیدن

هراسان از واقعیت
به گذشته ها گریزیم
بلکه در خاطره ها مان
نشانی از تو ببینیم

پس بدان که گر چه جایت
در میان جمع خالیست
ولی نام تو
خاطره تو
تا ابد در ما باقیست
یاد تو
خاطره تو
همچو خون در ما جاریست
یادت گرامی باد
                                                                    ناهید وفایی                
۰۵٫۱۱٫۰۹