اتهامات “حزب حکمتیست” به کدام اهداف سیاسی خدمت میکند؟

مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی گریبان "حزب حکمتیست" را گرفته است و به کابوس دائمی این حزب تبدیل شده است.

این حزب که با طرح ائتلاف و شرکت در دولت حجاریانی٬ طرح منشور سرنگونی و همکاری با نیروهای بورژوائی تشکیل شد٬ تنها حزب سیاسی است که افتخار نامقدس اعلام شکست مبارزه مردم بر علیه رژیم اسلامی را بر دوش میکشد. این حزبی است که میتواند با "افتخار" اعلام کند که تنها حزب سیاسی دوران اخیر است که از بدو موجودیتش در لحظات حساس و حیاتی جدال سیاسی مردم برای سرنگونی رژیم جهل و خرافه٬ شکست مردم و پیروزی رژیم را با صدای بلند و رسا در نشریات و تلویزیون خود از قول کادرها و رهبران خود و از طریق مصوبات پلنومهای خود به جامعه اعلام کرده است. واقعا باور نکردنی است٬ دور هم جمع میشوند٬ جلسه حزبی میگیرند و با شهامت اعلام میکنند که "بار دیگر مردم شکست خوردند." (از بیانیه پلنوم ١۵ این حزب) و بدبختانه این اقدامات را تحت لوای نام "منصور حکمت" انجام میدهند.

اعلام شکست مبارزات ١٨ تیر٬ اعلام شکست جنبش سرنگونی٬ اعلام متعارف شدن رژیم  اسلامی٬ و شاهکار اخیرشان مبنی بر ارتجاعی خواندن جنش مردم برای سرنگونی رژیم اسلامی در کارنامه این حزب ثبت شده است. دنیایی شهادت داد که خیزش توده های مردم در  چند ماه گذشته برای سرنگونی رژیم در تاریخ ٣٠ سال اخیر اعتراضات جامعه بی سابقه بوده است. اما این حزب به راحتی این مبارزات را تحویل جنایتکارانی از قبیل موسوی و کروبی و یک جناح رژیم اسلامی داد! مردم را فریب خوردگانی دانست که "تحت تاثیر سیاستها و تبلیغات بورژوازی غرب و ناسیونالیسم پروغرب ایران، حول یکی از جناحهای رژیم (جناح موسوی – کروبی – رفسنجانی) به خیابان آمدند". ( از بیانیه پلنوم ١۵ حزب حکمتیست). مبارزات مردم که خواب را از همه سران و جناحهای رژیم سلب کرده است٬ دعوای دو جناح رژیم قلمداد کرد! رژیمی را که خون بیش از صد هزار مخالف را بر زمین ریخته است٬ سی سال اختناق٬ سرکوب٬ سنگسار و اعدام و بی حقوقی و استثمار کارگر را حاکم کرده است٬ رژیمی خواند که میتواند همین مردم و قربانیان خود را در مقیاس میلیونی در دفاع از احمدی نژاد جلاد و موسوی و کروبی جنایتکار به خیابانها بکشاند! باور نکردنی است! گویا مردم از نظر این حزب "بیمار روانی اند". کشته میشوند٬ شکنجه میشوند٬ به زندان میروند٬ مورد تجاوز قرار میگیرند٬ اما باز به دنبال یکی از دو جناح رژیم راه می افتند و قبله عالمشان نیز جانیان خودشان هستند؟ از قرار بی ربطی و حاشیه ای بودن این جریان نه تنها از کمونیسم بلکه از درک زمینی تغییر و تحولات سیاسی در ایران٬ به خصوصیت ذاتی این حزب تبدیل شده است. معلوم نیست چرا مردم باید به حزبی که در لحظات حیاتی و حساس مبارزاتشان برای سرنگونی این رژیم٬ مبارزاتشان را ارتجاعی میخواند! از شکست مبارزاتشان و پیروزی رژیم سخن میگوید و آَنها را به سکوت و خانه نشستن دعوت میکند٬ بپیوندند! معلوم نیست که چرا کارگران کمونیست باید به حزبی که همواره در سر بزنگاه از کارگر و مردم زحمتکش میخواهد٬ خانه نشین باشند٬ به حزبی که سوسیالیسم و تلاش برای انقلاب کارگری را بطور عملی به زیر فرش کرده است٬ بپیوندند و یا اصلا وقعی به چنین حزبی بگذرانند! چنین حزبی با چنین سیاست شکست طلبانه و پاسیویستی در جامعه متحول و پر تلاطم ایران و با رژیمی که به ادعای حتی خود سردمدارنش در آستانه سقوط قرار دارد و هر روز بزرگترین خطر "از بیخ گوششان رد میشود" هر روز حاشیه ای تر و به جامعه بی ربط تر خواهد شد. اما چنین حزبی٬ با چنین مشخصاتی٬ برای بقاء و مطرح بودن باید تحریف کند٬ باید جعل کند و دروغ بگوید.

اما جعل خصلت اعتراضات مردم تنها خصلت سیاسی آنها نیست. مصطفی یونسی از کادرهای مرکزیت "حزب حکمتیست"٬ نوشته ای تحت عنوان جایگاه سیاسی یک بیانیه به تاریخ ٢٢ اکتبر ٢٠٠٩ در نقد حزب اتحاد کمونیسم کارگری منتشر کرد! این نوشته ادعا میکند که میخواهد بیانیه حزب اتحاد کمونیسم کارگری در مورد وظایف دانشجویان کمونیست را نقد کند! و نشان دهد که "خیلی از بحثها و تعاریف مندرج در این بیانیه، همچون خیلی از "بررسیهای" این حزب، منتج از و نشانهُ هم سنخی و همرنگی آن با چپ غیر اجتماعی و غیر کارگری است". حزب اتحاد کمونیسم کارگری همواره از نقد و جدل سیاسی استقبال میکند. اما انتظار هر گونه نقد و جدل متین سیاسی از این نوشته٬ بیهوده است. نویسنده بدون کوچکترین اشاره ای به نکات منتشر شده در این بیانیه٬ بدون هیچ گونه بحث و بررسی و تحلیلی به یکباره حکم میدهد که "بیانیهُ اخیر، سند افشای ادعاهای پوچ و بی پایهُ کمونیست کارگری بودن" حزب اتحاد کمونیسم کارگری است. و این تحلیل حزب اتحاد کمونیسم کارگری از "وظایفی که در این جنبش بر عهدهُ کمونیستهاست" غیر کارگری است"!

باید از این متخصصان "شکست اعتراضات مردم" پرسید بیانیه وظایف دانشجویان کمونیست حزب اتحاد کمونیسم کارگری چه تحلیل٬ تبئین٬ و حکمی را داده است که مصطفی یونسی و حزب حکمتیست با آَن مخالف است٬ نقد دارد و یا با آَن موافق است! تا خواننده نیز بتواند انتخاب کند که با کدام استدلالهای دوستان موافق است و با کدام مخالف! از قرار از نظر این جریان مهم نیست که حزب اتحاد کمونیسم کارگری چه تبیین کمونیستی و یا انحرافی را به دانشجویان کمونیست توصیه کرده است. باید بدون هیچ گونه و کمترین اشاره ای به نوشته حزب به خواننده گفت که این نوشته حزب "غیر کارگری است". دیدنی است. باید به این شیوه "محکم و مستدل" در نقد یک سند