غمِ درون ( شعر )

برای سهیلا قدیری که تراژدیِ زندگی و اعدام ا وسند گویائی بر علیه قوانین ضد بشری رژیم جمهوری اسلامی میباشند.

بنفشه کمالی ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹

غمِ درون

چگونه باز گو کنم غم درون
ز سوگِ تو
ز مرگِ تو

چگونه باز گو کنم غم درون
برای تو
که زندگی نمایشِِ
فجیع درد و فاجعه-
سکوت و بغض-
و حادثه برای تو
بود و بس

زعمق شب صدای تو پر میکشد
فریاد تو در کوچه های سرد شب
در اتش جوشنده-
 گرمای تب الودِ
 خیابانهای متروکِ روی گردانده – 
از انسانیت بر میکشد

کاشکی دستی کوچک
صدائی ارام
یا که لبخندی سر شار
ز مهر-
به تو بر خورد میکرد
و ترا لحظه ای هر چند
کوتاه ،گذاران
با خود به قلمرو های
عشق و دوستی مهمان میکرد
کاشکی تاریخ تو و بیشمارانی دگر
رقمی دیگر میخورد

کاشکی میتوانستم ، دستهایم را
لحظه ای کوتاه، به توهدیه میدادم
تا که حس همراهی و هم قلبی  مرا
که کنون در من
اینگونه بیتابانه در غلیان است
با تو تقسیم میکردم
کا شکی …

بنفشه کمالی ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹