حتی کشتن یک حیوان که با انسان حرف نمیزند دل آدم رو به رحم میاورد. تصور کشتن یک انسان دل هر انسان آزادیخواه و انساندوستی را آزار میدهد. ولی در قرن ۲۱ در کشورهای اسلامزده که یک حکومت وحشی و ضد انسانی سرکاره هر روز و هر روز شاهد از بین رفتن جان انسانهایی هستیم که به بهانههای واهی صورت میگیرد.
در کشوری مثل یمن با خواباندن متهم در ملا عام و قرار دادن اسلحه به فاصله چند سانتیمتر پشت سر و کشیدن ماشه, در عربستان اعدام انسانها به شیوه حتی قبل از قرون وسطی و به وحشیترین شکل با جدا کردن سر از تن به وسیله شمشیر تا سنگسار و حلق آویز کردن انسان در کشوری اسلامزده مثل ایران همه و همه واقعیات تلخی است که هر روز و هر ساعت خبرهایش در رسانهها پخش میشود. کشتن انسان به جرم قتل, زنا, قاچاق, داشتن یک عقیده, همه و همه در دستگاه جمهوری کثیف اسلامی تئوریزه شده و ۳۰ سال یا به عبارتی در ادامه ۱۴۰۰ سال یکهتازی اسلام یا حتی فراتر از آن در ادامه هزاران سال جامعه طبقاتی صورت میگیرد. این دستگاه جرم و جنایت که خود عامل و سبب تمام جرمهایی است که به سبب آن انسانها را در بیدادگاههای خود مجرم معرفی میکند. این دستگاه جرم و جنایت حتما و مسلما کمتر میتوانست جنایت کند اگر اسلامیت خود را نداشت و کمتر از آن, اگر مذهبی نداشت و فراتر از آن اگر میلیاردرهایی نداشت که خون انسانها را در شیشه کنند. جمهوری اسلامی بهنود شجاعی را اعدام کرد و هزاران کودک و نوجوان دیگر اگر سرنوشتی همانند بهنود نداشته باشند ولی به علت فقر و بدبختی پتانسیلهایی هستند که هر لحظه میتوانند سرنوشت بهنود را داشته باشند.
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد حکومت کارگری
علیرضا گلزاری ۱۲ اکتبر ۲۰۰۹
golzarali@yahoo.com