حزب کمونیست کارگری ایران و عروج انقلاب مردم ایران٬ در آستانه کنگره هفتم حزب در ماه دسامبر ٢٠٠٩

Salehinia@aol.com
3 اکتبر ۲۰۰۹
مقدمه:
کنگره هفتم حزب کمونیست کارگری ایران در اوایل دسامبر ۲۰۰۹ بطور علنی برگزار می شود. از همین الان بیش از ۱۶۰ نفر برای انتخابات سراسری ثبت نام کرده اند و از این میان ۱۰۰ نفر برای کنگره انتخاب خواهند شد. ۱۰۰ نفر نماینده دیگر هم بطور محلی از طریق کمیته های کشوری داخل و خارج ایران انتخاب خواهند شد و زمینه برای انتخابات سالانه کمیته مرکزی و هیئت سیاسی و رهبری حزب فراهم خواهدگردید. کنگره امسال حزب ما کنگره ویژه ای است. حزب ما در این کنگره خود را آماده تر خواهد ساخت که در صحنه نهائی نبرد با رژیم اسلامی و نظام سرمایه، رهبری جامعه را بعهده بگیرد.

کنگره امسال حزب، در شرایطی برگزار می شود که جنیش انقلابی و سرنگونی طلب مردم ایران وارد فاز جدید و گسترده خود شده و می رود تا برگشت ناپذیر، بسوی سرنگونی تمام و کمال رژیم اسلامی پیش برود. حزب کمونیست کارگری ایران به همت رهبریش و اعضاء و کادرهایش در تمامی سالهای حضورش در صحنه سیاست ایران پیشتاز مبارزه آزادیخواهانه و برابری طلبانه بوده و کمونیزم کارگری را بطور عملی وارد عرصه سیاست ایران کرده است. گفتمان کمونیزم کارگری به گقتمان غالب در چپ ایران تبدیل شده و بیان انسانی و شفاف حزب ما هر روز راه را برای سازماندهی جامعه برای سرنگونی انقلابی رژیم سهل تر نموده است. انقلاب کنونی مردم ایران بدون حضور حزب ما امکان پیروزی ندارد. اینکه رژیم سقوط بکند و رژیم ارتجاعی دیگر سرمایه داری روی کار بیاید البته نیازی به حزب ما نیست اما پیروزی این انقلاب و تحقق خواستهای مردم دقیقا در گروی پیروزی سیاسی حزب ما و کسب هژمونی سیاسی ما میسر است.
حزب ما در دوره عروج جنبش اخیر انقلابی با تیز بینی ماهیت حرکت مردم را از شکلش بیرون کشید و توضیح داد که اگر در پله های اول، مردم از جنگ داخلی جناحها استفاده کرده اند، در ماهیت حرکتشان سرنگونی طلب و بقول جناب موسوی در بیانه اخیرش "ساختار شکن" بوده است. چند هقته بعد از شروع حرکت اخیر مردم اعلام کردند که "موسوی بهانه است کل نظام نشانه است".حزب ما نه تنها ماهیت حرکت انقلابی اخیر مردم را بدرستی شناخت و شناساند بلکه اعلام کردیم که این حرکت با تجربه خود مردم قدم به قدم تعمیق خواهد شد. انقلاب تازه شروع شده. توهمها فروخواهد ریخت، وحشیگری رژیم به مردم اثبات خواهد کرد که رژیم جناح پذیر و رفرمیست پذیر نیست ودر تمامیت خود باید برود. با ارائه خواستهای حداقل و پخش برنامه های تلویزیونی ماهواره ای به قلبها و  خانه های ملیونها انسان آزادیخواه راه یافتیم و گفتمان انسانی و سرنگونی طلب، آزادیخواه و برابری طلب خود را با سوسیالیزم خواهی پیوند زدیم. کنگره امسال حزب ما، کنگره فعالین پر شور کمونیستی است که سالها در انتظار رسیدن روزهائی بودند که مردم ایران در حال ساختنش هستند. صحنه های حماسی به مصاف کشیدن نهائی رژیم اسلامی که چند دهه راستها و تازه به اپوزسیون پیوسته ها مدعی بودند که هرگز نخواهد رسید!
کنگره امسال حزب ما، کنگره حزب در حال تبلیغ برای انقلاب دیگر نیست. بیشتر از آن، کنگره حزب برای سازماندهی انقلاب و به پیروزی رساندن آنست. کنگره امسال، محل تجمع شریف ترین انسانهاست که عشق به پیروزی زحمتکشان را در سخت ترین سرماهای تیره روزی سرمایه داری در قلبهاشان نگه داشتند و در نسیمهای بهار انقلاب می روند تا خود را و مردم را برای پائین کشیدن نهائی عقب افتاده ترین حکومت سرمایه داری معاصرآماده سازند. ما اعلام کرده بودیم که از پا نخواهیم نشست تا انسانیت را و آزادیخواهی و برابری طلبی را به کرسی بنشانیم. کنگره هفتم حزب ما ، نوید پیروزی انقلاب خواهد بود.
اما ببینیم این روزها ماجرا به کدام سو می رود:

جنگ جناح ها درون رژیم مغلوبه می شود!:
حرکت انقلابی اخیر مردم ایران، توانست رژیم را تا حد شکست نهائی دو شقه کند. جناح بندی احمدی نژاد-خامنه ای با کودتای بناپارتیستیش، عرصه را نه فقط برای جناح مغلوب موسوی-کروبی-رفسنجانی محدود کرد بلکه خودش را هم در معرض سرنگونی قرار داد. اینها تا حد کشتن همدیگر نزدیک شدند. وحدت طلبی های بین جناحی در راه بود و خواهد بود. یکیشان ردای وحدت پهن می کند و دیگری می زند زیرش. رفسنجانی را به چیز خوردن می کشانند، موسوی را به "راه سبز امید" خوش می دارند و کروبی ملنگ و گیج را هم می دوانند تا خسته شود. تهدید ها برای دستگیری و حق السکوت بگیری علنی از سوی جناح "غالب" ادامه دارد و هر دم این جنگ داخل رژیمی به پیش می رود ، مردم بیشتر به ماهیت کلی آن پی می برند. احمدی نژاد بر فراز پیروزی ظاهریش بر جناح رقیب، حکومتی ضعیف و پا در هوا را ساخته که حتی در میان خودیهای رژیم هم دیگر مشروعیتی ندارد.
جنگ جناح های رژیم مغلوبه شده. یعنی پیروزی واقعی برای جناحی متصور نیست. جنگ می کنند، همدیگر را تهدید می کنند اما هر فدر بیشتر می جنگند، مردم بیشتر پیروز می شوند. پیروزی یکی به دیگری امکان پذیر نیست. عقب نشینی یکی به معنی پیروزی دیگری نیست. این جنگ برای رژیم پیروزی بدنبال ندارد، پیروزش مردم هستند که اعلام کرده اند"رژیم اسلامی را نمی خواهند"!

رژیم اسلامی و بحران روابطش با حکومتهای غربی:
رژیم اسلامی، بدجوری روی دست حکومتهای غربی مانده است. اینها به آوردن این رژیم کمک کردند. همانطور که بن لادن و حماس ساختند، خمینی را هم به انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ تحمیل کردند. حالا مثل بن لادن و حماس، این رژیم روی دستشان مانده. البته هنوز برایشان سودها دارد. به یمن وجود این رزیم اسلامی بزرگترین انقلاب قرن بیستم را به خون کشیدند، بزرگترین کمونیست کشی را سازمان دادند. طبقه کارگر و زحمتکشان ایران و منطقه را به خفت کشاندند و سربازان جانیشان را در منطقه مستقر کردند. هنوز تاریخ مصرف این رژیم اسلامی برایشان تمام نشده. این رژیم هنوز قرار است مانع بزرگترین انقلاب قرن بیست و یکم باشد. قرار است این رژیم سدی بسازد که انقلاب سرخ سوسیالیستی در فرن بیست و یکم از ایران طلوع نکند. قرار است اینها با حفظ این رژیم مانع طلوع انسانیت و برابری خواهی مدرن جهانی