خط و نشان کشیدن در داخل رژِیم

جنگ قدرت،صفبندی وخط ونشان کشیدن درداخل رژیم،ابعاد آشکاروبی سابقه ای بخود گرفته است.دریک سمت رهبررژیم جمهوری اسلامی ایستاده که سرنوشت خود رابا سرنوشت رئیس جمهوررژیم پیوند داده است.وبقول احمدی نژاد رابطه من با رهبر،رابطه پدروپسراست! !بااینکه آمارگیری علمی وبی طرفانه ای درایران وجود ندارد،اما به جرات می توان ادعا کرد که تنها بخش کوچکی ازملت همچنان پشتیبان این گروه مانده وتنها دسته کوچکی ازآخوندها ازآن حمایت می کند.ودر این میان تقریبا هیچ یک ازمراجع تقلید،ازاین گروه پشتیبانی نمی کنند.ازدیدگاه این دسته،مشروعیت انتخاب رئیس جمهور باتائید رهبروپس ازآن شورای نگهبان به دست آمده است بدون آن که تائید ملت ازنظر آنها لازم باشد.

نیروهای امنیتی،انتظامی وبسیج مدافع این جبهه وبازوی اجرایی آن درمبارزه با گروه مقابل به حسا ب می آیند،با اتکا به همین نیروهاست که تاکنون این گروه توانسته است خواست خود رابرملت ایران تحمیل نماید.
نیروهای جامعه مدنی ایران چاره ای ندارند که درعین نگهداشتن فاصله،وآلوده نشد ن به افراد،ومصالحه نکردن هد ف نهائی خود،ازاتحادهای تاکتیکی وموضعی روی نگردانند.

رژیم اسلامی باشیوه هایی که به طبیعت آن نزدیکتر است،با انداختن اوباش وآدمکشان به پشتیبانی پاسداران به جان مردم،خیزش مردمی رابا چنان خشونتی سرکوب کرده است که می باید مرحله نخست آن راعملا پایان یافته دانست. اکنون مرحله تازه درراه است ..نمی باید پنداشت که جمهوری اسلامی ازاین بحران سالم بدرآمده است ومی تواند به آسودگی بسربرد.

عواملی که مردم رادرصفوف صده ها هزارتن به خیابانها کشاند همچنان هست،بیزاری عمومی ایرانیان ازرژیمی که هیچ سزاوارچنین جامعه ای نیست،بی اعتباری سراسری حکومت اسلامی که اصراردارد مردم راهم کوچک وهم زخمی کند،.خشم مردم نه تنها ازانتخاباتی که ازآنان دزدیده شد،بلکه از حکومتی نیزکه می خواست با گستاخی تمام به آنها ثابت کند که هیچ نیستند.

بادرهم کوبیدن وحشیانه تظاهرات اعتراضی،اکنون کینه ای درنرم ترین دلها زبانه می کشد که گذشت زمان برآن دامن خواهد زد زیرارژیمی که آدمکشی را تا مرزآخررساند دست ازشیوه های جنایتکارانه،ربودن وشکنجه وگاه سربه نیست کردن ناراضیان ،وخفه کردن هرصدای مخالف برنخواهد داشت/شیوه هایی که پاسخ جمهوری اسلامی به هرمسئله سیاسی واجتماعی بوده است .اما مسائل برطرف شدنی نیست ومردم درجنبش ۲۲ خرداد نشان دادن که ایران یک بیابان سیاسی نیست. 
این بارروزبرهنه،لحظه رابرای رژیم نجات داد ولی مردم نیزبه نیروی خود پی بردند،دیگرکیست که بتواند ازدل مردگی مردم وتن دادن آنها به غذا سخن بگوید یا شمارمعتادان رادرکشوری که مردم گویا زیرفشارزندگی فرصت اندیشه کردن نیزندارند چه رسد به عمل،به رخ بکشند ونتیجه بگیرد که سودی ندارد واینها ماندنی هستند!

دنیا نیزدانست که این مردم درزیریکی ازتباه ترین حکومتها به درجه ای ازآگاهی وپختگی اجتماعی  رسیده اند.امروزدرجامعه های بسته ای مانند ایران که برپاداشتن سازمانهای مدنی،دشواروسازمانهای سیاسی بزرگ عملا ناممکن است شبکه سازی اجتماعی بیاری اینترنت جای گزین شیوه های بسیج سنتی میشود.

رقابت های درونی رژیم جنایتکاراسلامی تا انتخابات ریاست جمهوری بروی هم به درجات عادی هرحکومتی بود که زندگی رابرخود ومردم پیوسته سخت ترمی کند.

رژیم اسلامی دستخوش بزرگترین بحران داخلی وروبروبا فروپاشی اقتصادی وانزوای بین المللی وخطرروزافزون حمله نظامی،کارش آشکارا به انتها رسیده است.

هرپیش بینی درماههای آینده ،سراسرآکنده ازمخاطره وتحولات ناگواربرای جمهوری اسلامی است .دانه های نادانی وناشایستگی وتبهکاری که درسه دهه وبویژه چهارساله گذشته برزمین ایران  نشانده اند اکنون به بارزهرآگین خود می نیشیند .

رژیم اسلامی درسراشیب گریزناپذیرش روبه چاه های خود کنده ــ درجمکران ودیگرجاهها ــ سرازیراست .مگرنه آنکه گفتند ماموریتشان ظهورحضرت است ـ به معنی آنکه جهان را پرازفساد کنند؟
مرگ بررژیم جنایتکارجمهوری اسلامی
زنده باد آزادی وبرابری
زنده باد سوسیالیسم
Naser21@gmail.de
ناصر ساجیان شیرازی مورخه ۳۰ سپتامبر۲۰۰۹