سیاهکاریهای سایت دیدگاه برا ی مسعود رجوی به عنوان «فرزند خلق»

ظاهرا جناحهای ارتجاعی درون  اپوزیسیون در رقابت برای سیاستهای نئولیبرال در جهان وغارت در رقابت کامل بسر میبرند. در حالیکه «سبزها» ظاهرا شدیدا از این دلگیر میباشند که محمد جواد لاریجانی رئیس «حقوق بشر قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران» آنها را بقول« سبزها» با  «منافقین» و موسوی را با مسعود رجوی مقایسه کرده است که حتی بدتر از آنها میباشد اکنون علی ناظر وسایت دیدگاه از  دلخوری «سبزها » دلخور شده است و خواسته است در عین حال با یک شیرینکاری به نفع مجاهدین در عین حال دلخوری خود را بویژه پس از آنکه مسعود رجوی از موسوی از سر البته بیچارپی تاکتیکی واستراتژیک ، حمایت کرده است نشان دهد و او را «فرزند خلق» خوانده است که اولین کسی بوده است که «مرگ برخمینی » گفته است .البته باید گفت زمانی که خود به پاریس به جای امن رسید و اعلام جنگ مسلحانه کرد تا فرصت از دم تیغ گذراندن بی شماری از مبارزان جوان را  برای جمهوری اسلامی ایجاد نماید ودر عین حال از این  خون های «میلیسشیا» ی خود  برای بده وبستانها با دنیای امپریالیستی و با ارتجاع صدامی استفاه کند.

http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=18648
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/09/094206.php

مسعود رجوی اکنون رقیب جدیدی علاوه بر سلطنت طلبان و جمهوری خواهان برای سرساییدن در سیاستهای امپریالیستی یافته است البته با توجه به وضعیت مجاهدین در عراق ودر صحنه سیاسی ایران در واقع حمایت ها وپیامهای اخیر مسعود رجوی از سوراخی در اردن د رنزدیکی شهر عمان این را نشان میدهد که او باز فرصت طلبانه به رقیب جدید خود یعنی «سبزها» این علامت را ارسال میکرد که حاضر به ائتلاف با آنهاست . البته نه اینکه مسعود رجوی حاضر به تقسیم قدرت باشد همانطور که خمینی نبود وتمامیت خواه بود وبرای همین حاضر نبود که قدرت را با کسی از جمله با مسعود رجوی تقسیم کند وگرنه مسعود رجوی بارها سر به درگاه خمینی هم ساییده بود وخواستار یک «جبهه ضد امپریالیستی » در گردا گرد «رهبر انقلاب » خمینی شده بودند ولی خمینی که از آنها زرنگ تر بود میدان را به آنها واگذار نکرد ونخواست تقسیم کند. وبه خاطر همین «درود بر خمینی به مرگ برخمینی » از طرف مسعود رجوی تبدیل شد .امروز هم مسعود رجوی از  این جا رانده وا ز آنجا مانده بویژه پس از دست دادن «برادر خونی » خود صدام حسین وبا توجه به وضعیت «رهبر انقلاب نوین » که باید سوراخ موشی مانند صدام حسین میخرید ، میدان را دوباره مساعد دیده وبقول خودش خواسته است که از حسین موسوی و «موج سبز» به موج سواری بپردازد بویژه که این «موج سبز» با حمایت کامل موج رسانه ای و سیاسی وفرهنگی امپریالیستی همراه بوده است چیزی که رهبری مجاهدین سی سال است برای آن تلاش میکند ودر رویای آن مریم رجوی فیگورهای متفاوت «حقوق بشری ، اسلام دمکراتیکی » با لبخند ژکوندی امپریالیستی پسند میگیرد ولی با کم محلی ویا امتناع جناحهای امپریالیستی علی رغم خوش رقصی های رهبری مجاهدین قرار گرفته ومیگیرد. واکنون رقیب جدید به میدان آمده یعنی «سبزها»  حاضر نیست چه در سطح ایران و چه در سطح بین المللی چیزی را با مسعود رجوی تقسیم کند و حاضر نیست با بدنامی های مجاهدین خود را در حال مقایسه ببیند وبهمین خاطر نیز شدیدا «سبز» در مقابل رقیب کهنه شده در بازار امپریالیستی موضع میگیرد که بهیچ روی حاضر به مقایسه شدن با این کالای کهنه شده در بازار مکاره نمیباشد و اکنون بازار امپریالیستی یکدست تمایل به خرید کالای «موج سبز» دارد واحتیاجی به کالاهای مصرف شده و کهنه شده رقبا در بازار مکاره سیاسی امپریالیستی نیست این است که بین «سبزها» و رقیبشان اکنون نزاع بیشتری درگرفته است ودیدگاه نیز به عنوان حامی همیشه و پشت صحنه و چند چهره مجاهدین میخواهد کالای کهنه شده در بازار مکاره سیاسی در «اپوزیسیون » ایرانی را همچنان به فروش برساند . ولی باید گفت که نو که آمد به بازار برای امپریالیستها کهنه میشود دل آزار !ودر این رابطه تلاشهای علی ناظر هم مانند سی ساله گذشته بی نتیجه است. البته این کم محلی وبی محلی جناحهای امپریالیستی به مجاهدین را هواداران آنها به معنی مخالفت آنها با مجاهدین میگذارند باید در جواب این حضرات گفت اولا رهبران مجاهدین در بدست آوردن دل یار از هر نوع خوش رقصی فرو گذار نکرده اند تا آنجا که در برنامه مونیتور از تلویزیون یک آلمان یک همکار پنتاگون در باره این دلبریهای رهبری مجاهدین برای آمریکا این طور توضیح میدهد که :آنها برای ما کارهایی میکرده اند که ما از انجام آن خود شرم داشته ایم . دوما کالای ارتجاعی مجاهدین تنها گاه وبیگاه به عنوان یک اهرم مورد استفاده قرار میگیرد ونه بیشتر ونه کمتر . جناحهای امپریالیستی هراز چندگاه که به خوش رقصی های آنها در مقابل جمهوی اسلامی برای خود نیاز داشته باشند آنها را به میدان میآورند وگرنه مانند امروز در عراق تنهایشان میگذارند علی رغم تمامی جانفشانی هایشن برای دلبری !