در باره شرایط نا امن محیط کار و سوانح ناشی از آن

hasan_salehi2001@yahoo.com

در اخبار آمده بود که در طول سه ماه اول سال جاری حدود ۵ هزار نفر بدلیل شرایط نا امن کار در محیط های کار دچار سانحه شده اند. شماری جان خود را از دست داده اند و شماری معلول و از کار افتاده  شده اند.  البته آمار مرگ و میر و مصدومیت بدلیل سوانح ناشی از کار در میان کارگران بسیار بیشتر از اینهاست. بعنوان مثال بسیاری حوادث ناگوار و بسیاری فجایع در کارگاههای کوچک و یا برای کارگران ساختمانی اتفاق می افتد که حتی به گوش کسی نمی رسد.

اخبار سوانح کار یا منتشر نمی شوند و یا در لابلای دیگر اخبار گم و گور می شوند. گویی این دست و پای آدمها نیست که در لای ماشین گیر می کند و له و لورده می شود. انگار نه انگار که این شریف ترین انسانهای جامعه هستند که هنگام تولید ثروت برای جامعه دارند جانشان را از دست می دهند. محیط های کار چنان ناامن هستند که  وقتی کارگری صبح کله سحر از خانه بیرون می آید نمیتواند مطمئن باشد بعد از پایان کار٬ سالم به منزل بر می گردد.

 از نظرکارفرماها و صاحبان سرمایه حوادث محیط کار٬ در اثر سهل انگاری کارگر صورت می گیرد. این معمولا توجیهی است که برای شانه خالی کردن از بار مسئولیتی که بر دوش دارند عنوان می کنند تا بعد ش زیر بار پرداخت هیچ نوع غرامتی هم به کارگران و خانواده هایشان نروند. شکی نیست که قانون و ارگانهای تصمیم گیری و قانونی هم در خدمت سرمایه داران است و دست آنها را در بی توجهی به شرایط ایمنی کار کارگران باز می گذارد.

اما مسئله فقط سوانح محیط کار نیست که از کارگران قربانی میگیرد. بخش عمده کارگران بخاطر نوع و یا شرایط کار در معرض بیماریهای جدی قرار دارند. بیماری سل٬ یکی از بیماریهای متداول در میان کارگران چاپ٬ ریسندگی٬ و بافندگی٬ دخانیات و غیره است. دیسک و بیماریهایی از قبیل واریس٬ سر دردهای شدید و بالاخره سرطان ریه در میان کارگران آمار بالایی دارد.

اولین نکته در باره سوانح محیط کار این است که مصدوم شدن و یا مرگ کارگر بدلیل شرایط ناامن کار یک جنایت است و باید به همین دید با آن برخورد شود. کارگر انسان است و کشته شدن کارگر و یا مرگ زودرس او بخاطر نبود امکانات ایمنی و فشار کار خردکننده در کارخانه ها و کارگاهها همانقدر قتل است که کشتن یک انسان در خیابان و یا از بین بردن او با شکنجه قتل محسوب می شود.    این جنایت را چه کسی مرتکب می شود؟ صاحبان سرمایه و کارفرمایان! انگیزه این جنایت چیست؟ سود بیشتر!چطور؟ به این خاطر که از نظر سرمایه دار تامین شرایط ایمن کار خرج دارد و سرمایه داران تا زمانی که زور کارگر بالای سرشان نباشد٬ حاضر نیستند این هزینه را بپردازند. سرمایه دار بدنبال کسب سود هر چه بیشتر است و حاضر است به این خاطر جان و سلامتی کارگر را قربانی کند، بعبارتی دیگر بخش اعظم سوانح محیط کار با اقدامات ایمنی در محیط کار قابل پیشگیری هستند. مرگ و میر و مصدوم شدن کارگر در محیط کار بدلیل عدم رعایت ضوابط ایمنی از سوی کارفرمایان جرم و جنایت است و مسئول مستقیم آن سرمایه داران هستند. کارفرمایانی که این ضوابط را رعایت نمی کنند باید بعنوان مجرم مجازات و محاکمه شوند و قانون نیز مجازاتهای سنگینی را برای چنین تخلفاتی در نطر بگیرد.

یک راه جدی برای اینکه جلوی این قتل و کشتار که سرمایه داری در محیط های کار راه انداخته است بگیریم این است که در همه کارخانجات و شرکتها و محیطهای کار، کارگران فورا مجامع عمومی خود را تشکیل دهند و شرایط ایمنی و مخاطرات کار را به بحث جمعی بگذارند.  هئیتی از جانب مجمع عمومی مامور شود که فورا گزارشی از شرایط ایمنی و مخاطراتی که در کمین کارگران نشسته تهیه کند و آنوقت به مجمع گزارش دهد۔ مجمع عمومی کارگران آنگاه می تواند بر اساس این گزارش به کارفرما و دوایر دولتی مربوطه هشدار دهند و به این ترتیب آنها را برای رفع مخاطرات تحت فشار بگذارند. با ارسال چنین گزارشاتی به مجامع عمومی کارگران کارخانجات دیگر نیز می شود از آنها درخواست حمایت کرد و به این ترتیب یک جنبش راه بیاندازیم۔  در متن چنین مبارزاتی است که میتوان خواستهای خود را به قانون تبدیل کرده و  به کارفرما و دولت تحمیل نمود. معلوم است قانونی که با توجه به منافع سرمایه داران و بدون دخالت کارگران نوشته شده است، هیچگونه نفعی برای کارگران ندارد و امروز تنها زبانی که میتوان دولت و کارفرمایان را متوجه کرد، زبان اعتراض و قدرت متحد کارگران است. با این قدرت است که میتوان در مقابل این جنایت که هر روز آمارش فزونی میگیرد، ایستاد و ایجاد شرایط امنی را بر محیط های کار بر کارفرمایان و دولت تحمیل کرد. باید بخواهیم و برای این مبارزه کنیم که  مراکز کار به لحاظ ایمنی  با پیشرفته ترین استانداردها و دستاوردهای موجود در سطح بین المللی انطباق داشته باشند. و شرط ضمانت کننده امن بودن محیط کار برای کارگران نظارت خود آنها  از طریق نمایندگان منتخبشان بر محیط کار است. 

مسئله بعدی٬ به مرحله پس از وقوع سوانح کار بر می گردد. آدم اگر از یک فاجعه جان سالم بدر ببرد٬ چنان وضعی به سرش می آورند که صد بار آرزوی مرگ می کند. اولین مشکل پس از آنکه کارگری  دچارسانحه می شود٬ نبود خدمات درمانی کافی است. اگر یک سرمایه دار عطسه ای کند به قدرت پول و ثروتش کلی امکانات درمان و پزشک در اختیارش گذاشته می شود اما برای کارگری که مصدوم شده حتی معلوم نیست که آمبولانسی هم فرستاده شود و یا اینکه باید روی دوش همکارانش و کمک این و آن خود را به بیمارستان برساند. سپس میان این بیمارستان و آن بیمارستان پاس کاری می شود و آخرش هم  معلوم نیست درمان مورد نیازش را دریافت می کند و یا نه؟ بخشی از کارگران تحث پوشش بیمه هستند. ولی مگر این بیمه کجای کارگر را می گیرد؟ بخصوص اگر آدم مصدومیتش جدی باشد و دچار از کار افتادگی شود. این وضعیت٬ عواقب بعد از هر حادثه ای را تشدید می کند و زندگی سخت و پر مشقت کارگر را سخت تر و غیر قابل تحمل تر می سازد.

راهکاری که در این
مورد در مقابل کارگران قرار دارد دو جنبه دارد: اولا باید کوشید که با نظارت کارگران٬ ایمنی محیط کار تضمین شود و مخاطرات کار کم شود و ثانیا باید تلاش کنیم که کارگران دچار سانحه شده و خانواده هایشان تحت پوشش خدمات درمانی با استاندارد بالا و بیمه کامل قرار بگیرند.  کارگران باید با هزینه کارفرمایان و دولت در مقابل صدمات و خسارات ناشی از کار٬ اعم از اینکه در محیط کار و یا خارج آن اتفاق بیافتد٬ بدون آنکه کارگر نیازی به اثبات قصور کارفرما داشته باشد٬ بیمه کامل باشند. به کارگرانی که در اثر سوانح و ضایعات ناشی از کار دچار بیماری و نقص عضو می شوند و یا توانایی کارکردن را از دست می دهند باید خسارت پرداخت شود و این کارگران باید از حقوق کامل بازنشستگی هم برخودار باشند. از طرف دیگر همانطور که گفتیم بعضی شغل ها برای کارگران دچار شدن به انواع و اقسام بیماریها را بهمراه دارد. بنابراین بهداشت کار هم بسیار مهم است. کارگران باید به هزینه کارفرمایان و دولت در برابر مخاطرات و بیماری های حرفه ای و ناشی از کار توسط مراجع پزشکی مستقل از کارفرما تحت نظارت و معاینه پزشکی منظم قرار گیرند.همینطور کارگرانی که به دلیل شرایط ناایمن کار جان خود را از دست میدهند باید خانواده هایشان تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرند. و روشن است که وقتی از بیمه کارگر، از پرداخت خسارت به او ، از بازنشستگی و تامین اجتماعی صحبت میکنیم، داریم از داشتن یک زندگی انسانی سخن میگویم. از حداقلی صحبت میکنیم که میزانش همانطور که کارگران نیز بارها اعلام کرده اند ،در گام اول از یک میلون تومان در ماه کمتر نباشد.

 و بالاخره یک مسئله دیگر هم هست که باید به آن پرداخت، بخشی از حوادث در محیط های کارگری بدلیل شرایط کار و زندگی طاقت فرسایی است که به کارگران تحمیل کرده اند. این اتفاق بدفعات افتاده است که کارگر بدلیل خستگی زیاد٬ بدلیل شب کاری و اضافه کاری٬ بدلیل نداشتن وقت استراحت در محل کار٬ بدلیل هزار و یک فکر و مشکل نظیر بی مسکنی و کرایه خانه٬ سرنوشت فرزندان٬ آینده نامطمئین خودش و نگرانی های متعدد دیگر٬ تمرکز و دقتش را از دست بدهد٬ یا به هنگام کار به خواب رود و سانحه ای اتفاق بیافتد و صدمه جبران ناپذیری به کارگر وارد شود. اینجا هم بهیچوجه تقصیر از کارگر نیست. مقصر نظام و کسانی هستند که این شرایط سخت کار و زندگی را به کارگر تحمیل کرده اند. بنابراین این شرایط باید تغییر کند تا حوادث کار هم کمتر شود. ساعت کار کارگر باید به هفته ای ۳۰ ساعت کاهش پیدا کند. دستمزد کارگر باید نیازهای یک زندگی انسانی را تامین کند تا کارگر مجبور نباشد اضافه کاری کند. مسکن و بهداشت کارگران باید تامین شود. باید اوقات فراغت کافی برای کارگران وجود داشته باشد و بهنگام کار نیز وقت استراحت داشته باشند و …

اینها همه جزو حقوق مسلم کارگران هستند که باید با زور متحد خود  از حلقوم سرمایه داران بیرون بکشیم۔ مبارزه برای بهبود شرایط ایمنی کار از اهمیت زیادی برای کارگران دارد چرا که نبود یک شرایط امن در محیط کار مستقیما جان و سلامت آنها را مورد تهدید قرار میدهد. مبارزه متحد کارگری برای خواستهایی که مطرح شد می تواند و باید محیط های کار را از قتلگاه کارگران به محلی برای کار و فعالیت اجتماعی تبدیل کند.