فریاد کن ای کارگر! و … مظهر شکنجه و اعدام و سنگسار! ( از: آذرخش )

فریاد کن ای کارگر! 

در چنگ بیداد وستم ، فریاد کن ، ای کارگر

عصیان علیه اینهمه ، بیداد کن ، ای کارگر

سرمایه دار خیره سر، خونت مکد زالو صفت

تا بگسلی بند ستم ، فریاد کن ، ای کارگر

شیخ پلید کینه جو ، از خون تو سازد وضو

خود را رها ، از چنگ این شیاد کن ، ای کارگر

کس نیست در فکر تو در این شهر پر مکر و فریب

خود را بدست خویشتن، آزاد کن ، ای کارگر

تا حق خود گیری از این خصمان استثمارگر

عزمت قوی ، چون آهن و پولاد کن ، ای کارگر

این رسمهای کهنه تبعیض و استثمار را

زیر و زبر، ازریشه و بنیاد کن ، ای کارگر

بر جای این دنیای پر اندوه زور و بردگی

دنیائی از صلح و صفا ، ایجاد کن ، ای کارگر

آنگاه ، با دستان خود، با دولت شورائیت

این خانه ویرانه را ،آباد کن ، ای کارگر

                             ۱۳۸۸

بمناسبت سفر مجدد احمدی نژاد به سازمان ملل

                       

  مظهر شکنجه و اعدام و سنگسار!

                                  

از: آذرخش

این دیو زشت چهره که در مجمع ملل

خواهان مهرورزی و عشق و محبت است

مردی است کینه توز و تبهکار و دل سیاه

کاو رانشانه ای نه زمهر و عطوفت است

این مظهر شکنجه و اعدام و سنگسار

استاد فنّ کشتن و قتل و جنایت است

آدمکشان حرفه ای کینه توز را

با مهر و عشق و رحم وعطوفت، چه نسبت است ؟

مهر و محبتی که از این قوم دیده ایم

کشتار دسته جمعی و ارعاب و وحشت است

در دستگاه شیخ،متاعی که رایج است

بیرحمی و جنایت ومکر و رذیلت است

راه نجات توده، زچنگ ستمگران

پیکار تا به آخر و عزم و حمیت است