مهدی تخت فیروزه، رئیس سابق شورای شهر سنندج در روز ۲۸ شهریور ترور شد. این پنجمین نفری است که در دو هفته کشته شده است. قبلا کامیابی و داوطلب از قضات و دادیاران دادگاه رژیم در سنندج، برهان عالی ملای مسجد قبا در محله بهاران و ملای مسجد جامع شهر و ملا محمد شیخ السلام عضو مجلس خبرکان نظامشان ترور شد.
ترور قاضی و دادیار دادگاه های سنندج همانطور که قبلا هم ما گفتیم اثر انگشت اطلاعات و سپاه پاسداران را بر خود داشت. اینک باید برای همه واضح شده باشد که این ترورهای زنجیره ای تنها و تنها از نیرو و سازمانی ممکن میشود و ممکن است که عملی شود که خود قرار است نیروی انتظامی و امنیتی شهر باشد!!
این شروع طرح و توطئه ای حساب شده از طرف بیت رهبری است و از همان زمان طرح نقشه، همه مراحل آنرا نیز تعیین کرده اند.
تعدادی را در کردستان و آنهم سنندج، باید کشت، بهر اندازه که فضا برای برگرداندن سرها به طرف کردستان به عنوان "مرکز توطئه اجانب و اشرار و ضد انقلاب" لازم باشد. و مرحله بعدی هم اظهار نظرهای مقامات مختلف رژیم در کردستا ن و در محل ترور ها، تا خامنه ای و دیدار با فرماندهان سپاه و برجسته کردن داستان دستگیر شدگان دختران پیشمرگ در کردستان، تا ارجیف امام جمعه ها در تهران و کردستان و بالاخره اعزام نماینده رهبر به کردستان برای حل "غائله"! اینبار رحیمیان به جای خلخالی و با توجه به زمان و شرایط جدید مردم و دنیا!
این ها واقعیت توطئه ای است که از طرف معماران سرکوب و جنایت، دو هفته است چیده شده و یکی بعد از دیگری اجرا میشود و این شکی را نباید برای کسی باقی گذشاته باشد. بیت رهبری و تیم ویژه در اطلاعات رژیم معماران و اجرا کنندگان آن هستند. این حلقه ای از سرکوب مردم در ایران و کردستان است. حلقه ای از خفه کردن مردم و سرپوش بر همه جنایاتی که در سه ماه گذشته بر همه زندانیان و دستگیر شدگان رفته است. حلقه ای برای خفه کردن بیشتر همکاران دیروزشان در جناح سبز. دانشگاه، مبارزات و خواستهای کارگران و کردستان آن سه میدان سوزانی است که رژیم قبل از هر چیز باید آنرا خاموش کند.
این توطئه ها باید همانطور که هست شناخته شود. نباید در این توطئه با رژیم همراه شد و مانند جریاناتی کوته بین این ترور ها را جزیی از مبارزه مردم خواند. و یا اینکه ساکت شد و در انتظار نشست.
ترور هیچگاه مبارزه مردم در کردستان نبوده است.مقاومت و مبارزه میلیونی و سازمان های این مبارزه بخشی از زندگی مردم مبارز و کمونیستها و انقلابیونی است که سی سال است در برابر سرکوب و کشتار و جنایت، پر افتخار ایستاده اند. توطئه اخیر رژیم برای سرکوب مردم در ایران و کردستان است.
در دوره سه ماه گذشته و قبل و بعد از "انتخابات رئیس جمهوری" در ۲۲ خرداد ۸۸ مردم مبارز در کردستان بار دیگر به نیروی رژیم تبدیل نشد. پای انتخاباتش نرفت و به جنبش سبز بخشی از خود جمهوری اسلامی، نه گفت. نتوانستند حتی مردم را پای صندوق های رای ببرند تا اعلام کنند که رژیم در کردستان هم مشروعیت گرفت و رای هایشان نشان مشروعیت دادن به نظام است. اعتصابات اعلام شده از جانب ناسیونالیستهای سبز در کردستان هم راه به جایی نبرد. در این دوره باز هم کردستان سنگر آزادی خواهی و مبارزه جویی در مقابل همه جناحهای رژیم بود و خوشبختانه به احزاب و جریانات ناسیونالیست و چپی که جنبش سبز، جنبششان بود نه گفتند.
صحنه سیاست در ایران عوض شده است و همه بر این اذعان دارند و باید قبول کرد که صحنه سیاست در کردستان هم تغییر کرده است و فاکتورهای سه ماه گذشته بر آینده این مبارزات نور خود را خواهد زد. از رای ندادن به رژیم تا، نه به سبز و اعتصاب کارگران و مردم مبارز در شهرها در ۲۸ مرداد، مشخصات این دوره است که خامنه ای و اطلاعات را برای ضربه زدن به مردم و انتقام از آنها و همچنین زدن بیشتر مخالفانش در درون حاکمیت دنبال میکنند.
این اهداف سران رژیم را باید افشا کرد و نه تنها این بلکه باید آگاهانه برای مقابله با آن آماده شد. کشتن مهره های خود رژیم از طرف خود رژیم و راه انداختن ترور های زنجیره ای برای سرکوب است و باید همه در رابطه با این آماده باشند. کمونیستها و کارگران مبارز، همه فعالین سیاسی و همه جوانان مبارز در دانشگاه و مدارس که بزودی آغاز به کار خواهند کرد متوجه این توطئه شده و از هر لحاظ آماده این رویارویی شوند. اگر رژیم همکاران خود را برای رسیدن به اهداف به مراتب جنایتکارانه تری امروز ترور میکند، میتواند با هر بهانه و مدرکی ساختگی و یا واقعی دست به یک سری بازداشت و اعدام ها از مبارزین و انقلابین و کمونیستها بزند.زندانیانی که اکنون در زندانها هستند در معرض این خطر هستند و باید به یاری خانواده های زندانیان شتافت و پیگیری آزادی آنها شد. باید هوشیار بود و کسانی که بهر دلیل احتمال دستگیرشان هست کاملا هوشیار بوده و اخبار و اطلاعات خود را به همه دوست وهمکاران بدهند و مانع جدی در برابر هر توطئه ای ایجاد کنند.
این تعرض را با تعرض و بمیان کشیدن خواستهایمان باید پاسخ داد. زندانیان سیاسی باید آزاد شوند و این خواست ماست. کارگران و همه بیکاران یا باید کار داشته باشند و یا بیمه بیکاری مکفی داشته باشند و این خواست ماست. دستمزدها ی معوقه را پرداخت کنند و سرمایه داران را به این جرم دستگیر کنند، و بساط سرکوب و دستگیری و ترور را پایان دهند و این خواست ماست.
با افشای گسترده این توطئه و آماده کردن مردم در برابر این طرح سرکوب رژیم را ناکام بگذاریم.