جنبش یقه آبی ها

بحران سرمایه داری ایران و رکود اقتصادی مدام رو به وخامت است. کاهش  نقدینگی به میزان نصف، در حالی که تورم ٢۵ درصد است، به این معنا است که  قدرت خرید مردم نسبت به قبل بیش از ۵٠ درصد کاهش یافته است. کاهش قدرت خرید مردم  به فقر بیشتر، کاهش کالا در بازار و پایین آمدن ظرفیت تولید در کارخانجات و مؤسسات تولیدی، به تعطیلی پاره ای از این واحدها و تقلیل نیروی کار(بیکارسازی) و افزایش هرچه بیشتر بیکاری، خواهد انجامید.

شرکت های بزرگ صنعت فولاد به دلیل بازدهی منفی دوران رکود خود را می گذرانند. واحدهای تولیدی شکر به دلیل ناتوانی رقابت با واردات ارزان این کالا، تعطیل شده اند. ۶٠ درصد ظرفیت تولید کنندگان لوازم خانگی غیر فعال شده است. تولید آلمنیوم به دلیل ناتوانی در رقابت با قیمتهای بازار جهانی ۵٠ درصد کاهش یافته است. ساختمان سازی در تهران حداقل ۶٠ درصد کاهش یافته است. بنا به اخبار، شرکت ماشین سازی اراک و شرکت آذر آب نیز به زودی رسما اعلام ورشکستگی خواهند کرد. مدیرعامل شرکت سهامی ذوب‌آهن اصفهان گفته است شرکت ذوب‌آهن در آستانه نابودی است.
این وضعیت نمونه های کوچکی از رکود، تورم و بحران عمیقی است که گریبان سرمایه داری ایران را تا مرز خفگی گرفته است. نتایج  این بحران در درجه اول دامنگیر طبقه کارگر و مزد بگیران و اقشار فرو دست جامعه شده  و به آنها آسیب های جدیِ جسمی، روحی و روانی وارد خواهد کرد. تعداد فزاینده بیکاران، افزایش بیکاری های پنهان و مشاغل کاذب(جدا ازصدمات اجتماعی) نتیجه محتوم این ورشکستگی پیاپی کارخانجات و مؤسسات تولیدی است.  گزارش های رسمی از افزایش شدید نرخ بیکاری خبر می دهد. تنها در تهران طی دو ماه حدود ٢٠٠٠ کارگر به خیل کارگران اخراجی پیوستند. در ۵٠٠ کارخانه، حدود ٢٠٠ هزار کارگر از ٣ ماه تا یک سال حقوق دریافت نکرده اند.
اکثر کارخانه های بزرگ صنعتی در حال پاکسازی نیروهای قراردادی خود هستند و حتی کارگران ماهر قراردادی با بیش از ١۵ سال سابقه ی کار نیز در بین اخراجی ها قرار دارند. مدیران غولهای صنعتی ورشکسته به کارگران رسمی خود فشار آورده اند که با قبول بازنشستگی پیش از موعد از کارخانه ها خارج شوند. اخیرا روش استخدام کارگران به صورت ماهانه (یک ماه) در کارخانه ها در پیش گرفته شده است . این عمل بدین معناست که تعدادی کارگر را در زمان زیاد بودن تولید به صورت پیمانی استخدام میکند و بعد از اتمام کار با آنها تسویه حساب میکنند. اگر این روش به همین منوال ادامه پیدا کند این نوع استخدام هم مثل پیمانکاری در بین کارخانه ها جا می افتد. در این مناسبات تولیدی سرمایه داری بحران زده، کارگران برای بقای خود و خانواده هایشان به اشتغال کاذب روی آورده و میلیون ها کارگر، بازنده ی این مناسبات بوده و به گرداب بیکاری و فقر عمیق تر گرفتار خواهند شد.
در شرایط فلاکتبار کنونی طبقه کارگر، هنوز سرمایه داران در ایران معتقدند که قانون کار فعلی به نفع کارگران است و باید به نفع سرمایه داران اصلاح گردد! در طرح  پیشنهادی اصلاح قا نون کار قرار است  دست کارفرما ها برای کاهش دستمزد کارگران و اخراج وبیکارسازی ها باز تر شده و کارگران از همان حقوق ناچیزی هم که در قانون کار فعلی درج شده است محروم گردند. قانون کاری که توسط خود سرمایه داران و دولتشان نوشته شده و طبقه کارگر از هر گونه دخالت در تدوین آن محروم بوده است.
درمقابل این وضعیت، در ماه های اخیر ما شاهد گسترش اعتراضات کارگران بودیم. صدایی که در هیاهوی جنبش "سبز" کم تر شنیده می شود. نگاهی به مبارزات کنونی طبقه کارگر دورنمای گسترش این مبارزه طبقاتی را نشان می دهد:
– کارگران شرکت واگن پارس بعد از سه ماه کار بدون حقوق  دست به اعتراض زدند و  شیشه ها، میز و صندلیها، تابلوها و دیگر وسایل سالن غذاخوری این کارخانه را شکستند. این اعتراض از کوبیدن قاشقها بر روی میزها قبل از صرف نهار شروع شد و به دلیل بی توجهی مدیران این شرکت و تهدید کارگران توسط حراست این کارخانه به خشونت کشیده شد. در پی آنکه کارگران شرکت واگن سازی پارس در اعتراض به عدم پرداخت چند ماه حقوق خود دست به اعتصاب زده و با نشستن روی زمین از ورود مدیران این شرکت به کارخانه جلوگیری کردند پای استانداری، سپاه، پلیس ضد شورش و قوه ی قضائیه هم به این اعتراض کارگری کشیده شد.
– کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق، کاهش دستمزد، کاهش اضافه کاری و عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و…، به اعتصابات پشت سرهم خود ادامه می دهند.
– در تهران کارگران کارخانه لاستیک سازی دنا با پلاکاردهای " مدیر بی لیافت، استعفا استعفا"، خواستار خلع ید مدیران بی کفایت شدند. کارگران اقدام به برپایی تجمع اعتراضی کردند و با تشکیل شورائی ضمن اخراج مدیران کارخانه، مدیریت آن را بر عهده گرفتند.
– کارگران کارخانه های پرریس سنندج و نساجی بوکان علیه اخراج کارگران، دست به تجمع و اعتراض زدند.
– کارگران رسمی شرکت نیر پارس علیه قراردادی کردن کار و قطع مزایای شغلی و اخراج دست به اعتراض زدند.
علاوه بر موارد فوق بر اساس گزارش ها و اخبار منتشره از مرداد ماه سال جاری تاکنون کارگران ایران جهت دستیابی به مطالبات خود به طور متوسط در هر ۵ روز یک اعتراض برپا کرده اند. کارگران در این اعتراضات، خواسته هایی از قبیل پرداخت دستمزدهای معوقه و مخالفت با اخراج سازی را مطرح کرده اند. از جمله می توان به اعتراضات واحد هایی از قبیل انتشارات امیرکبیر، تجمع کارگران شهرداری خوزستان، تجمع معلمان حق التدریسی مقابل مجلس، تجمع کارگران نساجی مقابل استانداری اصفهان، اعتراض کارگران کارخانه قند کامیاب، تحصن کارگران آجر ثبات، تجمع اعتراضی کارگران چینی البرز در مقابل استانداری قزوین و تجمع اعتراضی کارگران صنایع مخابراتی راه دور و…،  اشاره کرد.
ادامه تعمیق بحران اقتصادی، وضعیت فلاکتبار طبقه کارگر و ابعاد اعتراضات کارگری، گسترش یک مبا
رزه طبقاتی را به دنبال خواهد داشت که نه با مچ بند سبز بلکه به جنبش یقه آبی ها شناخته میشود. جنبش طبقه کارگر علیه مناسبات تولیدی سرمایه داری وعلیه بیکاری و اخراج ها طوفانی است که می تواند جنبش سبز را به حاشیه رانده و سرها را به طرف مناسبات ظالمانه سرمایه داری در کلیت آن و نظام حاکم با همه جناح هایش برگرداند. مناسبات تولیدی سرمایه داری و بحران های آن که نتیجه بلاواسطه اش، تشدید استثمار کارگران و بیکارسازی گسترده ی آنان جهت کاهش هزینه تولید و افزایش نرخ سود خود است، خانه خرابی هر چه بیشتر طبقه کارگر وخانواده های کارگری را به دنبال داشته و آسیب های جسمی و روحی  بیشتری  را موجب خواهد شد.  انباشت سرمایه و سود، با تشدید فقر و درد و رنج کارگران همراه است. تنها راه برون رفت از این شرایط دردناک و خانمان برانداز، دخالت مسقیم طبقه کارگر و سازماندهی یک مبارزه طبقاتی علیه نظام  بحران زده سرمایه داری و برای به گور سپردن آن است.
١۶ سپتامبر ٢٠٠٩