معرفی یک کتاب

مطالعه کتاب "پایان حزب کمونیست کارگری" اثر محمد جعفری،  برای هر کارگر و کمونیستی که بخواهد به حقایق جدایی ما از حزب کمونیست کارگری پی ببرد و هدفش ایجاد حزبی برای سازمان دادن انقلاب اجتماعی بر علیه سرمایه داری و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی باشد مفید است. هیچ مقدار نوشته و آثاری در توضیح این اتفاق مهم شق شدن حزب، در زمانی که اتفاق افتاد، نمیتواند دلایل آن را و حقانیت گفته های این کتاب، آنطور که امروز و بعد از ۵ سال که از این جدایی ها میگذرد، بیان کند.

 قرار شد با رفتن حکمتیست ها، آنها کمونیسم را شفافتر نمایندگی کنند! قرار شد با رفتن ما که "از سوسیالیسم رم کرده بودیم" آنها نمایندگی کمونیسم و سازمان و رهبری کمونیستی را در جامعه ادامه بدهند! و گفتند با رفتن ما قوی تر شده اند!

 همانطور که محمد جعفری مستدل میکند آنها همان راهی را رفتند که ما پیش بینی کرده بودیم. گفتن این حقایق برای بسیاری از رفقای ما و کمونیستهایی که امرشان انقلاب کمونیستی و مبارزه کمونیستی بود بسیار مشکل بود.

تعلق این حزب به کمونیسم بورژوایی آنطور که محمد جعفری در مقالاتش در این باره از ۵ سال قبل تا کنون نوشته و در این کتاب برای خواننده مستددل کرده است، نه تنها با پیش بینی ها و بحث های ما روشن شده است، بلکه با قرار گرفتن آن در دنباله روی از جریانات بورژوایی و نمایندگی تمام عیار پوپولیسم خلقی در جامعه، برای کمونیستها عیان است . برای کمونیستهایی  که با این حزب رفتند امروز باز هم روز انتخاب جدی تری  است.

 دخالت این حزب در "انقلاب" اخیر و همراه شدن با جنبش سبز موسوی و رفسنجانی،  حلقه اخیر  از حضور فعال این حزب در رکاب جنبش های دیگر بورژوایی است.  محمد جعفری میخواهد به کمونیستها در جامعه معرفی کند که چرا این حزب به کمونیسم کارگری تعلقی ندارند.

او در این کتاب میگوید که:
"تجربه دوشق شدن حزب کمونیست کارگری ایران،چه فاجعه بار،تلخ و تاسف آور و چه پر افتخار و بادرایت و تصمیمی جسورانه بوده باشد اکنون اتفاق افتاده است.
این جدایی چه پر تلفات، با لطمات و از دست رفتن سرمایه های عظیم اعتبار اجتماعی، عاطفی، تشکیلاتی و مالی برای جنبش ما تمام شده باشد، چه حرکتی به پیش و با دست آورد و افزودن تجارب گرانبها از تلاش کمونیستی برای سازمان دادن یک انقلاب کمونیستی و از این طریق رهایی انسان از شر استثمار و نابرابری بوده باشد، تازه به بخشی از تاریخ ما و تاریخ چپ در ایران تبدیل شده است. از این رو درک این جدایی مهم است. درک عوامل مهمی که ما را وادار به اتخاذ این تصمیم کرد مهم است. هر کس از جهتی به سوال "چرا چنین شد" جواب داده است و می دهد. هر کس از زاویه ای به ارزیابی این تجارب چه مثبت و چه منفی می پردازد. اقدام من به چاپ مقالات مربوط به این جدایی بخصوص (چرا حزب کمونیست کارگری ایران حکمتیست ضروری شد؟)، قسمت های اول و دوم بخشی از جواب  من به این سوال است.

 اگر چه حزب کمونیست کارگری ایران با آهنگی که دارد پیش میرود، روز به روز اهمیت این جدایی ما را به توده مردم روشن تر و آسان تر میکند.ولی آن روز ها اتخاذ این تصمیم مهم برای خیلی ها مثل امروز روشن نبود".

کتاب "پایان حزب کمونیسم کارگری" را در دسترس کمونیستها بگذاریم.

۲۴ شهریور ۱۳۸۸
۱۵ سپتامبر ۲۰۰۹