حقوق بشر /گفتگو با احمد باطبی

هفتاد و پنج سال در ایران و ربع قرن در تبعید، انسان ایرانی زمانی به رسمیت شناخته شده و از حقوق انسانی برخوردار بوده است، که نام یا صفتی در مقابل او گذاشته شده باشد: وطن پرست، مسلمان، سوسیالیست، سکولار، مارکسیست، ملی، مکتبی، حزبی، انقلابی، همیشه در صحنه، فرهیخته، استاد… ادامه‌ی خواندن

سرنگونی حکومت اسلامی… چگونه؟ / گفت‌وگوى مجید خوشدل با کوروش عرفانی

این گفتگو قرار بود به عملکرد طیف موسوم به اصلاح طلبان در پیوند با خیزش ضداستبدادی در ایران توجه داشته باشد. عملکردی که در«خیابان» صورت و کارکرد متفاوتی از گفتارها و نوشتارهای آنان داشته است. ادامه‌ی خواندن

سرنگونی حکومت اسلامی… چگونه؟ / گفتگوى مجید خوشدل با عباس منصوران

در خارج کشور خانه از پای بست ویران است…

جهان بینی عدالتخواهانه چپ در هیچ مقطعی در نود سال اخیر در ایران، اینچنین در انزوا و تنهایی قرار نداشته است. قشر جوان جامعه، در ایران و در خارج با این اندیشه غریبه، و اغلب از آن گریزان است. در بیان این ادعا تجربه ام با قشر جوان جامعه پناهجوی ایرانی موج سوم و ارتباط محدودم با جامعه جوان ایران را مدّ نظر قرار داده ام. فراموش نکنیم، از یک کشور هفتاد و شش میلیونی صحبت می کنیم. ادامه‌ی خواندن

سرنگونی حکومت اسلامی… چگونه؟ «پنج گفتگوی کوتاه شده»

به آخر خود خواهیم رسید، اگر از حرفها و نوشته ها عبور نکنیم و به «خود» آدمها نرسیم. در ایدآل ترین جامعه ای که بر روی کاغذ ترسیم نماییم، نمی توانیم به نفی گونه گونی اندیشه، عقاید و نظرگاههای سیاسی و اجتماعی بنشینیم؛ حتا در اشکال اکستریم آن. تلوّن آرا و عقاید در هر جامعه ای طبیعی، بلکه لازم است. سونامی دوگانگی شخصیتی در انسانها است که شیرازه جامعه را از هم می پاشد و مجموعه ای از ضدارزش ها را در فرهنگ اجتماعی و سیاسی مردمان آن جامعه نهادینه می کند. ادامه‌ی خواندن

سرنگونی حکومت اسلامی… چگونه؟ گفتگو با رحمان حسین زاده

مصاحبه‌‌‌ با حمه الهمانی؛ دبیر کل حزب کارگران کمونیست تونس من را به فکر فرو می برد. در دیداری با«سمیر» و دوست همراه اش از دانشگاه UCL اطلاعات ام از جامعه سیاسی و اجتماعی تونس به روز می شود و متن مصاحبه برای ام صیقل می خورد ( در این زمان آتش خشم اعتراضات توده ای هنوز در مصر و اردن و … شعله ور نشده است). بعد از این ملاقات«خود»مان را می بینم: ادامه‌ی خواندن

ما و دوگانگی های رفتاری مان ,گفتگو با مسعود افتخاری

سال دیگری در راه است و من مبهوتِ تجربه هایم از این جامعه ام. دو هفته ای ست که به جبر با دفترهای خاطرات ام ور می روم و مرور تجربه ها اغلب آزار دهنده است. در جای جای دفترها «تغییر» انسان ایرانی و جامعه پیرامون اش را می بینم. تغییری که در لحظه به سختی به چشم می آید و گذشت زمان آنرا بزرگ و برجسته می کند. ادامه‌ی خواندن

ترور، بمبگذاری، عملیات انتحاری , گفتگو با کوروش عرفانی

آیا شکاف پدید آمده در حاکمیت استبدادی ایران بزودی به دره عمیقی بدل خواهد شد؟

در صد سال گذشته در کشور ایران- به جز یک استثناء- هرگاه سقف استبداد سیاسی(دولت مرکزی) ترک برداشته، پایتخت به پاخاسته و شهرهای دیگر نیز ساکت ننشسته است. آیا در پایتخت خبرهایی ست که اشکال تازه ای از سرکوب سیاسی و اجتماعی، و نیز مذاکره و رایزنی در داخل و خارج کشور آغاز گشته است؟ ادامه‌ی خواندن

کاسه ها زیر نیم کاسه است / گفتگو با م . ایل بیگی

www.goftogoo.net

هنوز که پای اینترنت به جامعه ایرانی خارج کشور باز نشده بود و انتشار نشریه ای پنجاه صفحه ای جان آدمها را به لب شان می رساند، برای بستن دهان و به زنجیر کشیدن قلم، همیشه عده ای زنجیرکش و ساطورچی را  وارد میدان می کردند و آنان را به جان انسانهای آزاده می انداختند. مراکز توطئه و سرکوب- که هم از سوی عوامل رژیم اسلامی هدایت می شدند و هم از طرف نیروها و جریاناتی که آب ندیده بودند، ولی شناگران ماهری جلوه می کردند – همه گاه از دید مردم دور بودند و کمتر کسی آنان را به نام و چهره می شناخت. «رسانه» نداشتیم و فعالان رسانه ای، که نوری بر تاریکی ها بتابانند. این بود که برای همیشه ماه پشت ابرها پنهان می ماند. ادامه‌ی خواندن