تابستانی متفاوت برای اپوزیسیون

تابستان امسال اما خود ویژه است. از سوئی نظریه پرتاب کنندگان طیف رفورمیست زمینه ای عینی برای طرح مجدد ایده ببخشیم و فراموش کنیم , نمی بینند. جنبش سبز از تکاپو افتاده است و به سکوت و سوت و خم ابرو! تبدیل شده و به پشت بام ها هم برای قرائت! الله و اکبر نمی رود. از جهت دیگر طیف رادیکال و چپ اپوزیسیون در خارج از کشور به درونگرائی کشیده شده است. برگزاری دادگاه لندن ( ایران تریبونال ) محرک این درونگرائی بوده است. چنانچه پیش از این چپ بطور کلی و علیرغم اختلافات عدیده اش در ایام تابستان هر ساله یکپارچه به افشای این جنایات می پرداخت و یاد آن عزیزان را زنده نگاه میداشت اما هم اکنون و به شکل ارادی , با کشمکش هائی چند درگیر است. ادامه‌ی خواندن

یک دقیقه سکوت برای قربانیان و یک دقیقه تعمق – چه کسانی باید پاسخگوی اعمالشان باشند بخش سوم!

تابو شکنی بخشی از اپوزیسیون چپ رادیکال هم با استفاده مکرر از بلندگوی بنگاههای خبری خود را نشان میدهد. نشستن در کنار فرخ نگهدار و سایر سمبل های سازش و خیانت تلاشی بود که تابوی این افراد را هم که مجرم سیاسی هستند و شعار سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید! را مادیت بخشیدند, بشکند. گردهمائی چهارم زندانیان سیاسی در گوتنبرگ نیز در این تابو شکنی نقش داشت. بدین شکل که دو دوره اول برگزاری این تجمع با اتکا به توان بخش وسیعی از نیروهای چپ رادیکال برگزار شد و طیف وسیعی نیز در آن شرکت کردند. بنظر من میتوانست این دو دوره بهتر و در حوزه سرنگونی طلبان اپوزیسیون تبعیدی بیشتر جانب تعادل را رعایت کند و نقدی نیز در این زمینه نوشتم. ادامه‌ی خواندن

چه کسانی باید پاسخگوی اعمالشان باشند؟ – به بهانه برخی از (خرده گیری ها) – بخش دوم – تابو شکنی در اردوی زندانیان سیاسی

نکته گفتنی این است که این نوشته در تعدادی از رسانه ها و بویژه برخی از رسانه های سازمانی چپ منعکس نمیشود. آفتاب آمد دلیل آفتاب! اما پوست ما کلفت شده است و چه باک که حتی در دنیای یکدست و کسالت آور برخی رسانه های سازمانی صدایمان از گزارشگران با یاری طیف همراهان آزاده آن به محدوده ای از محیط تجمع ایرانیان میرسد.و بر عیار غرور و افتخار ما می افزاید.غمگین می شویم که پس از سی سال هنوز در بر همان پاشنه می چرخد و هنوز مقولاتی از جمله آزادی بیان, عرف مطبوعاتی, تنوع مطالب و احترام به نویسنده و فلم و اندیشه در چمبره منافع سازمانی شان قرار گرفته و از این دایره شیطانی خروجی نیست. جالب اینکه این رسانه های سازمانی مطالب رسانه ای را حذف می کنند که در حدود یک دهه پایگاه انتشاراتی آنها بوده است.تعدادی از آنها حتی نوشته اقای ایوانی را منتشر کردند و از درج پاسخ گزارشگران ممانعت. امید که روزی بلوغ سیاسی و مطبوعاتی پیدا کنیم و این معضل به تاریخ گذشته هایمان تعلق یابد. در صورت نیاز در ابن زمینه نیز خواهیم نوشت… ادامه‌ی خواندن

چه کسانی باید پاسخگوی اعمالشان باشند؟ – به بهانه برخی از (خرده گیری ها)

گویا در کنفرانس لندن نمک پخش میشده و من هم از آن بی نصیب نمانده ام. اگر چه تنها ساعاتی  در یکی از روزهای این کنفرانس بودم و گزارشی تهیه کرده و منتشر کردم اما برای اطلاع ایشان میگویم که در این کنفرانس جز تقسیم اشک و آه و اندوه از نبود قربانیان و غم بی پایان خانواده های پر شمار آنان و زندانیان سیاسی سابق پخش نمیشد. حتی از تهیه عکس از طرف من ( ناشناخته ) و بدرستی ممانعت شد پیش از آنکه بعنوان ناظر و تهیه کننده خبر از سوی سایت گزارشگران خود را معرفی کنم. همایون ایوانی اتفاقا بحثی را باز کرده است که مدتها سر زبان فعالین سیاسی چپ مستقل بدون (سابقه فدائی) بوده است. بحثی که در اندازه های یک خانه تکانی است و این جابجائی پیش از اینکه ایشان طرح کند نیز از سوی برخی از سازمانهای چپ تشکیلاتی به عرصه چپ اعلام شده است. ادامه‌ی خواندن

چپ سازمانی در آزمونی تاریخی؟!

برخی از نیروها با چند صد نفر به جنگل ها روانه می شدند و در پی زدن جرقه انقلاب بودند, برخی دیگر با چند هزار نیروی سازمانی خود از غرب حمله کردند و میخواستند پایتخت را تصرف کنند, آن دیگران بدنبال بحرکت درآوردن موتور کوچک برای چرخش موتور بزرگ انقلاب بودند, برخی نیز از شوک انفجار داخلی و زایش هیولائی بنام سازمان اکثریت از شکم خود هنوز سرگیجه داشتند. سایر نیروهای چپ نیز با درکی غیر واقعی از توازن قوا, شرایط سیاسی وقت و نیروی عظیم و مهلک حاکمیت, عقب نشینی سازمانی را دیر شروع کردند. تقصیر به گردن هیچ کس نبود و نیست, چپ سازمانی به دلایل بسیار بیش از این در توان نداشت و مشخصه آن پراکندگی بود. این پراکندگی و اتمیزه بودن هنوز ادامه دارد. ادامه‌ی خواندن

باز هم گنه کرد در بلخ آهنگری ….

درماندگی حکومتگران و سود جویان مناسبات سرمایه داری حاکم بر کشورمان که مولود فقر و فلاکت و امواج بیکاری میلیونی در کشورمان هستند قطعا به تنش هائی هر چند موجود از جنس فرهنگی و اجتماعی میان مردم کشورمان با مهاجرین گسترده افغانی, در میان بخش های ناآگاه جامعه دامن میزند. آتش بیار این تنش همان حکومتیان و مزدورانشان و سرمایه اندوزانی هستند که امواج خشم و کینه بیکاران و محرومان به مناسبات ناعادلانه موجود را به بیراهه می کشند و به کشمکشی میان پائینی ها ( محرومان ) مبدل میسازند و بدین طریق خود را از تیر رس آنان خارج می سازند. ادامه‌ی خواندن

آرزوهائی که بر باد نرفت!

اما با تمام این نکات ناروشن همنشینی این مجموعه با نیت انجام اقدامات مشترک و حضور وزین در تحولات سیاسی و دفاع از کارگران ایران,  گامی بزرگ در تکامل چپ تشکیلاتی در خارج از کشور بحساب می آید. چپی که غالبا به بیماری کودکانه لجبازی و سخت سری دچار بوده و نتیجه این کسالت! جدائی بخش بزرگتر چپ از سازمانها و تشکلها بعنوان پدیده منفردین چپ بوده است. هم از اینرو هر گفتگوئی از اتحاد گسترده چپ و تشکیل آلترناتیو سوسیالیستی بدون دخالت بی واسطه این طیف ( فعالین چپ منفرد و بی تشکیلات )  در مناسباتی دمکراتیک با تشکل های موجود چپ , بیراهه ای دیگر است. ادامه‌ی خواندن

ساعاتی در میان بازماندگان و خانواده های قربانیان دهه شصت در زندانهای جمهوری اسلامی

بیش از هر زرق و برق بین المللی و آوازه شخصیت های حاضر در این دادگاه, شعف دیدار دوستانی چند و حضور در میان قربانیان کشتار جمهوری اسلامی در زندانها و بویژه دهه شصت برایم جذابتر بود. ناباوری به نیات خیر!! شخصیت ها و نهادهای بین المللی دهه هاست که با من زندگی میکند. از همان زمان که در زندانها حلق آویز میکردند و تنابنده ای صدایش در نمی آمد. این را هم میدانستم که  پای صحبت و دردنامه های عزیزانی مینشینم که از گفتارشان سنگ نیز میترکد و اشکها سرازیر خواهند شد. دیوارها به صدا در خواهند آمد و ضربان قلبها را میتوان شنید و شمرد.  ادامه‌ی خواندن

قبح امپریالیسم ریخته شده است!! پاسخ به چند نقد بجا و بی جا_مونیتورها کدامند و نقش آنها چیست؟

محمود خلیلی بنظر من یکی از طلایه داران, شاهدان و زخم خوردگان دوران جنایت جمهوری اسلامی است. قطعا اعتراض ایشان زنگ خطری است برای هر رسانه مستقل تا بازبینی بر عملکرد خود داشته باشد. بی تردید نقد ایشان میتواند بر کوره راه های خبر رسانی گزارشگران روشنگری کند. حتما در آینده به نکات طرح شده از سوی محمود خلیلی توجه بیشتری خواهد شد. همانطور که میگویند: در کنار اینها چهار گردهمائی سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی در ایران از طرف جمعی از جان بدر بردگان کشتارهای جمعی برگزار گردید. در کنار نقدها و انتقادات بجا و درست ما شاهد یک سلسله برخوردهای هیستریک و سازمان یافته از طرف دوستان نا آگاه و دشمنان آگاه به این گردهمائی های سراسری بوده و هستیم. ادامه‌ی خواندن

شش میلیون کارگر ایرانی قربانی سودجوئی سرمایه داران و حکومتیان

معمولا در جوامع انسانی که جوانان بیشترین ارقام جمعیتی را تشکیل میدهند میتوان انتظار داشت که تقاضا برای کار افزایش یابد و کارجویان بعنوان نیروی تازه نفس در تولید و ایجاد ارزش به بازار کار هجوم بیاورند. جامعه ای که بر اساس ممیزات دمکراتیک بنا نهاده شده باشد قبلا با بررسی  و ارزیابی پیشین این نکته پروژه های جدید و متناسب با نیازهای جامعه را در برنامه میگذارد تا این نیروی سازنده و مفید برای کشور را جذب بازار کار نموده و بیشترین بهره را از آن دریافت نماید. این نیرو چه در زمینه های یدی و یا فکری نیروی بالنده هر جامعه ایست و تضمینی برای کارکرد مفید و روند رو به جلوی آن محیط خواهد بود. ادامه‌ی خواندن