احزاب کمونیست کارگری باید تغییر می کردند! … قسمت اول: “حزب و شخصیت ها”ی منصور حکمت تز دوران گذار بود

احزاب کمونیست کارگری باید تغییر می کردند!
قسمت اول: “حزب و شخصیت ها”ی منصور حکمت تز دوران گذار بود
ادامه‌ی خواندن

آن روی سکه!(در حاشیه مردان زنانه پوش)

از اتفاقات چند روز اخیر همه با خبرند! اینکه شخصی توسط دادگاهی در مریوان به پوشیدن لباس زنانه قرمز و گردانده شدن در سطح شهر محکوم شد و این عمل زشت و ضد زن جمهوری اسلامی با به خیابان آمدن زنان در مریوان روبه رو شد. اعتراض زنان در مریوان یک نمونه پیشرو از اعتراض در مرزهای دیکتاتوری دینی است. این حرکت شایسته صمیمانه ترین حمایت ها است. ادامه‌ی خواندن

رفقا (کاردهای دو حزب کمونیست کرگری عراق و کردستان) سکوت در مقابل بیانیه های دفتر سیاسی روش درستی نیست

این یک نامه سرگشاده کوتاه به کادرهای دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان است، دو حزب هم جنبشی که در هر شرایطی موقعیت آنها، وضعیتی که در آن هستند برای من مهم است، مهم است چون تنها کمونیستهای عراق و قسمت کردستان آن هستند، مهم است چون یک دنیای بهتر برنامه آنها است، مهم است چون سالها در یک سنگر بوده ایم. ادامه‌ی خواندن

طوفان خشم‌ات که فرو نشست، شاخه‌های شکسته را خواهی دید(درحاشیه «گرایش لغزیده» سامان کریم)

«یک مشت روشنفکر که نه چیزی می فهمند، نه چیزی را از ذهن خود پاک می‌کنند، نه چیزی یاد می‌گیرند، و بهترین حرفی که در باره‌اشان می‌توان گفت این است که: از کوره در رفته‌اند، در منتهای ناامیدی به سر می‌برند، غرولندشان پایانی ندارد. تعصبات دیرینه را مدام غرغره می‌کنند» (نامه اول لنین به ماکسیم گورکی) ادامه‌ی خواندن

قندیل آب می شود

آشفتگی در حزب کمونیست کارگری
وقتی یک جریان وعده بهشت نزدیک است را می دهد، وقتی لیدرش چند سال پیش صدای شیهه اسب ها را قبل از رسیدن طوفان انقلاب شنیده است و وقتی جنبش سبز( جنبش ۹۹% ایران ) شکست می خورد، وقتی که دیگر نمی شود پشت مسلمان های سابق قایم شد، وقتی که راست به تو دست رد می زند و چپ هم خانواده ات نمی شود، وقتی در یک برهوت تنها می مانی … منطق جای خود را به تنفر و فحّاشی می دهد. داستانی که رهبری حکک را با پرسیدن چند سوال ساده از عضو تازه اشان دچار آن کرد. ادامه‌ی خواندن

یک جنجال در جواب به چند سوال … در حاشیه نامه فردین آرام به نسان نودینیان

قبل از پرداختن به مسئله اصلی دوست دارم شعبده بازی محمد آسنگران و یا شاید بی خبری ایشان را مشخص کنم. قبل از انشعاب در حزب کمونیست کارگری، زمانی که ما عضو نیروی مسلح حزب در عراق بودیم مجبوراً گاهی اوقات برای ارسال نشریات به داخل و یا ملاقات با افراد تشکیلات مخفی حزب بارها از مرز عبور کنیم و یا در شهرهای مرزی ماه ها ماندگار شویم، این کار همیشه به عهده فردین آرام به عنوان مسئول امنیت حزب در کردستان عراق انجام می شد( این اسم مستعار، اسمی بود که با هماهنگی رهبری کمیته کردستان وقت برای محافظت از خود انتخاب کرده بود. همچنانکه شما هم دقیقا به همین دلیل یک اسم “مستعار” داشتید و هنوز هم بیشتر از نیمی از رهبری حزب کمونیست کارگری دارند) که فکر می کنم محمد آسنگران هم عضو آن کمیته بود، و چنان که معلوم است از این چیزها خبر نداشت. یا شاید داشت و اکنون برای منحرف کردن ذهن خواننده از بحث اصلی، درخواست شناسنامه میکند. ادامه‌ی خواندن

صلب صلاحیّت سیاسی کار امام زمان است

صلاحیت سیاسی  یکی از واژه های نو ظهور جنبش کمونیسم کارگری است که اقلیت دفتر سیاسی حزب حکمتیست این روزها به خورد اعضایی حزب می دهد، که متاسفانه کور کورانه توسط عده ای از طرفدارانشان بدون هیچ توضیحی خاص تکرار می شود. ادامه‌ی خواندن