پاسخ به اظهارات و انتقادات خوانندگان (قسمت یازدههم)

در چند ماه گذشته من ده مقاله تحقیقی- روشنگری در نقد و افشای احزاب دمکرات نوشتم و در سایتها درج شدند. طی این مدت اشخاص زیادی با اشکال مختلف چه مثبت و چه منفی در مورد آنها اظهار نظر کردند. از طرفی امکان نداشت همزمان به تک تک آنها مفصل و مجزا پرداخت و از طرف دیگر لازم بود به مجموع آنها اشاره مختصری کرد. اشخاصی که در این مورد دخالت کردند تقریبا به سه گروه تقسیم می شوند: گروهی با اسامی مستعار نظرات خود را بیان کردند و پوسته تعارفات و مصلحت گرایی تصنعی بخاطر تعلق سازمانی که معمولا پرده روی چهره واقعی اشخاص می گذارد تا با ایماء و اشاره، در لفافه و فرمال نظرات خود را بیان کنند را برداشته اند. ادامه‌ی خواندن

حمله نظامی آمریکا، فرانسه و بریتانیا به لیبی و ضرورت هوشیاری مردم!

اقدام بازگرداندن جهان به سال ٢٠١٠ عملی ضد انقلابی است. بدنبال انقلابات مصر و تونس، بورژوازی جهانی مانده بود که با این موج چکارکند و چگونه از دامنه آن جلوگیری نماید. بالاخره جلسه آشکار و پنهان تشکیل دادند، آمدند، رفتند تا سوژه گیر آوردند. حمله نظامی دیشب حکومتهای آمریکا، فرانسه و بریتانیا به لیبی اقدام فکر شده بورژوازی جهانی در این رابطه است. این عین سوژه مهندسی افکار عمومی آوردن مردم جهان به پشت نظم نوین جهانی به بهانه ” سلاح های کشتار جمعی” جنگ با صدام حسین است. ادامه‌ی خواندن

حکومت کردی حکومت اکراد نیست!

ماهیت جریانات بورژوا- ناسیونالیست همین است که در اعتراضات یک ماه گذشه کردستان عراق خود را نشان داد. قدرت اینها را گمراه و فاسد نکرده، اینها در اپوزیسیون هم که بودند مرتجع و فاسد بودند. اگر در ماهیت ناسیونالیسم آزادی طبقه کارگر وجود داشت، این بیست سال بارقه های آن نمایان می شد. بنای آزادی را باید بر پایه مادی آن ساخت. حکومت کردی، دولت خودی، قوم و ملت در جامعه طبقاتی اهرم و ابزار خود طبقه حاکم هستند و انتظار آزادی و برابری در پیشگاه آنها عکس تمام حقیقت تاریخ مبارزه طبقاتی است. ادامه‌ی خواندن

ناسیونالیسم، احزاب دمکرات و آزادی زن (قسمت دههم)

… به این خاطر آزادی زن نزد حزب دمکرات بسان ملای مسجد، حاجی آقای محل، بقال سرکوچه، صوفی تسبیح بدست “تکیه” دراویش “خانقا”، (بزنزمن) بازار، آیت الله ها، دانشمندان و پروفسورهای اسلام شناس و خیل لمپن های زن ستیز جامعه؛ تداعی کننده مفاهیم شیطانی است. فرهنگی و مفاهیمی که طبقه حاکم بکمک آن ۳۲ سال است آپارتاید جنسی بر مردم ایران تسری داده و حاکم کرده است. ادامه‌ی خواندن

حزب دمکرات درس نمی ڱیرد! (قسمت نهم)

بخشهای اصلی این مطلب در ٣٠ ژوئن ٢٠٠۷ و ٢۷ماه سپتامبر ٢٠٠۵نوشته شده است. اما از آنجا موضوع مربوط به یکی از رویدادهای مهم تاریخی جهان معاصر یعنی اشغال عراق، احتمال حمله آمریکا به ایران و موضعگیری حزب دمکرات در آن ایام است به بحث امروز ما مربوط می باشد و درج مجدد آن مفید خواهد بود. برای اینکه مستند پروژه افشاگری و نقد سیاست های حدکا در این موارد پیش برده باشیم، گفتاری از آقای مصطفی هجری دبیر کل یکی از جناحهای حزب دمکرات در مورخه ۲۱ ماه مه‌ ۲۰۰۷ در دانشکده علوم سیاسی صلاح‌الدین اربیل که تماما دعوت از آمریکا برای حمله به ایران و دخالت و شکل دادن به حکومت آینده آن کشور بعنوان نمونه و همچنین در پایان، مطلبی از رحمان حسین زاده تحت عنوان “همکاری با آمریکا، یعنی دشمنی با مردم” که جواب به آقای هجری است، نیز درج میکنم. ادامه‌ی خواندن

انشعاب و اتحاد در حزب دمکرات (قسمت هشتم)

حزب دمکرات بعنوان یک جریان بورژوایی امکانگرا، خواهان (عاشق) تامین سهم خود از ارزش اضافه تولید شده توسط طبقه کارگر و شریک قدرت شدن در ایران است. برای متحقق کردن این هدف و بعهده گرفتن این سمت از هیچ اقدامی ابائی ندارد و از هیچ پرنسیپ و اصول خاصی پیروی نمی کند. تصور کند با مذاکره و به بازی گرفتن توسط حکومتهای مرکزی حاصل شود، با جمهوری اسلامی مذاکره و سازش می کند، با جنگ حاصل شود جنگ می کند، در همراهی با آمریکا (بوش) حاصل شود با او همراهی میکند، با کراوت و تداعی کردن خود با “سوسیال دمکراسی” حاصل شود “کورته باسی له سه ر سوسیالیسم” می نویسد و کراوات می زند، با نی “شمشال مام قاله ” نواختن و تاسیس“اتحادیه علمای دینی(اسلامی) و ریش گذاشتن حاصل شود، شمشال می زند، ریش میگذارد و قرآن میخواند! با اتحاد با شاخه های دیگر ناسیونالیست ها حاصل شود اتحاد می کند، با انشعاب حاصل شود انشعاب می کند. بنابر این نباید از انشعاب و اتحاد هر چند گاهی آنها متعجب بود، اینها همزاد حزب دمکرات هستند.  اتحاد و انشعاب آنها یک سره سوزن راجع به مخالفت کردن با استثمار کارگر یعنی گره ای ترین معضل بشردر نظام  سرمایه داری (نظام مورد تائید حدکا) نیست. در نتیجه طبقه کارگر، کمونیستها و مردم آزادیخواه باید امر خود را پیش ببرند. ما نه در شادی اتحاد آنها ذینفع هستیم و نه شریک غم و شیون جدایی… ادامه‌ی خواندن

اسطوره جمهوری خودمختار مهاباد (قسمت هفتم)

ناسیونالیست های کرد بطرز عجیب و اغراق آمیزی اسطوره جمهوری مهاباد ستایش میکنند. آنها گاهی با غرور، گاهی مظلومانه، گاهی تهاجمی، گاهی تدافعی، گاهی با بیم و تردید، گاهی خوش باورانه؛ روزی با کینه و نفرت و دشمنی، روزی آشتی جویانه، زمانی با فرصت طلبی، روزی سازش کارانه، گاهی با بزرگ نمایی، روزی فقیرانه، ایامی دراماتیک، گاهی شاعیرانه و البته همیشه غیر موشکافانه با ترکیبی از حالات سراب و اساطیری در مدح آن می نویسند، بزرگش میکنند، بمناسبت های متعدد در ستایش آن مراسم و یاد بود برگذار می کنند و از کاه جمهوری مهاباد کوه می سازند! ادامه‌ی خواندن

آنتاگونیسم حزب دمکرات با آزادی فعالیت بی قید وشرط سیاسی (قسمت ششم)

مشخص شد یکی از اختلافات پایه ای، اصولی و همیشگی ما با حزب دمکرات بر سر نپذیرفتن آزادی فعالیت سیاسی بی قید و شرط از جانب وی است. آنها مدعی هستند آزادی فعالیت سیاسی بی قید و شرط لازم نیست، چون هرج و مرج (آنارشیزم)، بی بند و باری و… از سروکول جامعه بالامی رود و شیرازه جامعه از هم می پاشد. چند لحظه مثل حدکا فکر کرده و فرض کنیم آزادی فعالیت سیاسی با قید و مشرط خیلی بنفع انسان است. فرض کنیم حدکا و طرفداران وی از سر دلسوزی برای امنیت و آسایش همۀ مردم طرفدار آزادی فعالیت سیاسی با قید و شرط هستند. بیائید برای مدتی تعابیر وی از آزادی… را بپذیریم که اگر فعالیت سیاسی بی قید و شرط باشد بسود کارگر نیست؛ به این دلائل آزادی …نه تنها لازم نیست بلکه مضرر بحال جامعه هم هست، یا غیر عملی است یا کسانی امثال آنها نمی گذارند اجرا شود و غیره. در هر صورت آزادی فعالیت سیاسی در منطق آنها باید هم محدود وهم مشروط باشد. این تز چند تناقض لاینحل، پیچیدگی و اشکال اساسی دارد: ادامه‌ی خواندن

جنڱ حزب دمکرات با کمونیستها، خدمت به جمهوری اسلامی (قسمت پنجم)

جنڱ حزب دمکرات با کمونیستها، توان وظرفیت ما و بخشهایی وسیعی از مردم معترض کردستان در مبارزه با جمهوری اسلامی کاهش داد و خدمت بزرگی به جمهوری اسلامی کرد. پروسه اشغال مناطق آزاد شده و تثبیت رژیم درکردستان را سرعت بخشید. روحیه مردم مبارز و آزایخواه در برابر حکومت سرکوبگر اسلامی و مزدوران محلی تضعیف نمود. خوشبینی و اعتماد مردم به درایت و مسئولییت نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی کاهش داد. توقع، انتظارات و رادیکالیسم جامعه را محدود نمود. در نتیجه جنگى که حزب دمکرات بر ما تحمیل کرد؛ ما صدها رفیق کمونیست، جنبش سرنگونى طلبى جمهورى اسلامى صدها مبارز پیگیر، انقلابى و صادق خود را ازدست داد! ادامه‌ی خواندن

جنڱ حزب دمکرات با کومەله، سازمان پیکار و اتحادیه کمونیست ها (قسمت چهارم)

ریشه یابی جنڱ حزب دمکرات با کومه له 

… با آن تصویر، ما چاره ای نخواهیم داشت جز اینکه بپذیریم و قبول کنیم که هر دو طرف آن جنگ به یک میزان آزادیخواه، هر دو طرف به یک میزان مرتجع؛ هر دو طرف به یک میزان صلح دوست، هر دو طرف به مساوی جنڱ طلب، هر دو طرف به مساوی دلسوز کارڱران و زحمتکشان کردستان، هر دو طرف به مساوی دشمن کارڱران و زحمتکشان کردستان بودند! هر دو طرف به یک میزان انقلابی و طرفدارعلم، دانش،آڱاهی و مدرنیسم و مشوق امید کارگر؛ هر دو طرف به مساوی طرفدار جهالت و کهنه پرستی مذهبی بودند. هر دو طرف به مساوی قابل دفاع، هر دو طرف به مساوی غیر قابل دفاع. لازم بود مردم به هر دوی ما اعتماد می کردند، لازم بود به هیچ کدام از ما اعتماد نمی کردند. می بایستی هر دوی ما را دوست میداشتند، می بایستی هر دوی ما را دشمن خود می دانستند… ادامه‌ی خواندن