نژاد فکور ایرانی! پشت کلمه ایران، ناسیونالیسم فارس نهفته است (قسمت سوم)

“آیا شما به ایرانی بودن خود افتخار نمی کنید”؟ این سئوال را مردم ایران بارها از من پرسیده اند. نه فقط مردم عادی، بلکه حتی از مجری برنامه یک TV ایرانی نیز شنیدم که نژاد ایرانی از سایر نژادها فکورتراست! البته اگر از منظر ناسیونالیسم به نژاد، کشور و وطن نگاه کنیم، باید مردم هر کشوری به وطن و تابعیت آن افتخار کنند. چرا مردم ایران در این حس وطن دوستی خود محق نیستند؟ اما تصور و حس پشت این سئوال، فقط حس طبیعی انسانی نیست که معمولا جای که متولد شده است را دوست دارد. این احساس برتری و افتخار، بذر نفاق، مواد خام و اولیه برای خلق ناسیونالیسم و ذخیره جنگ های پاک سازی قومی در هر نقطه ای از جهان است. این خمیرمایه ساختن هویت ناسیونالیستی در هرکشوری برای تعریف تمایزات خود با دیگران جهت تحقیر مردم کشورهای دیگر است. بعداً اشاره می کنم که پایه مادی این تصور برتری چیست و چرا آن را ساخته اند. ولی اجازه بدهید از زاویه دیگری به این تصور و حس برتری ناسیونالیستی نگاه کنیم که چقدر مجازی، غیره واقعی، گمراه کننده و احمقانه است! ادامه‌ی خواندن

پشت کلمه ایران، ناسیونالیسم فارس نهفته است! (قسمت دوم)

در قسمت اول این سلسله مقالات متذکر شدم که خطرناکترین، مقتدرترین، با سابقه ترین و با تجربه ترین گرایش ناسیونالیستی در ایران، ناسیونالیسم فارس است. بخاطر امکاناتی که در اختیار دارد، چالنج کردن آن از سایر گرایشات ناسیونالیستی در ایران سخت تر و پیچیده تر است. و گفتم نیروهای این گرایش هر چه شعار “اتحاد برادرانه اقوام ایرانی” و ضرورت اتحاد همه ایرانیان را سر دهند، بفرض پذیرش هژمنی آنان بعنوان برادر بزرگتر و حفظ تمامیت ارضی ایران است. نامبردگان پروژه های وسیع و همه جانبه خود را در پوشش کلمه ایران که هر جریان سیاسی آن را به منظوری بکار می برد، دنبال می کنند. ادامه‌ی خواندن

در نقد ناسیونالیسم: الف. “جنبش انقلابی کردستان” وجود ندارد … ب. پشت کلمه ایران، ناسیونالیسم فارس نهفته است!

به بهانه توافق دو جریان ناسیونالیست کرد، حزب دمکرات و حزب کومه له کردستان، مباحثی که به مراتب از خود این اتفاق پیچیده تر است؛ بین جریانات مختلف درگرفته که اساساً بر دو محور می چرخند: یکی دفاع از ناسیونالیسم کرد پیچیده در زرورق چپ نمای “جنبش انقلابی کردستان” (جاک)، و دوم ناسیونالیسم فارس در زرورق اتحاد ملی و تمامیت ارضی ایران که مبنای آن مجبور کردن سایر مردم به اتحاد اجباری می باشد، است. باید قطبین این ناسیونالیسم را عمیقاً به نقد کشید، زیرا محصول نهایی هر دو سوی این کشمکش ها برای جامعه ایران سم است. معهذا با پرچم ملی، نه اتحاد داوطلبانه مردم امکان دارد و نه تفرقه ملی از بین می رود. ادامه‌ی خواندن

مبارزه علنی و قانونی و “آموزگاران” ناآزموده طبقه کارگر

اغلب از دریچه یک موضوع به ظاهرکوچک، می توان به عمق تناقضات بزرگی پی برد. عرصه  مبارزه علنی و قانونی کارگران ایران با جمهوری اسلامی، یکی از این عرصه ها است که عمق تناقضات هویتی کمونیسم بورژوایی ایران را با مبارزه کارگر برای تحقق سعادت خود و جامعه  به نمایش می گذارد. ادامه‌ی خواندن

دست از تفرقه بردارید، زمان اتحاد است!

قطبین راست و “چپ” اپوزیسیون داخل و خارج جمهوری اسلامی ایران، به طرز عجیبی، بر خطیر بودن اوضاع و بر این متن، بر ضرورت اتحاد و جبهه سازی توافق دارند. طی سال جاری، ما شاهد تقلای فراوان اپوزیسیون بورژوائی برای آلترناتیو سازی بوده و هستیم.  کلاً هر بار که مساله تحریم اقتصادی ایران و زمزمه  حمله نظامی به این کشور اوج می گیرد، یا آرایش خود حکومت تغییر می کند، این احزاب به تحرک می افتند و مشغول شکل دادن به الترناتیو سازی های از نوع “الماسی برای فریب”، ” اولاف پالمه سنتر” ، “کنگره  ملیتهای ایران فدرال” و ــ چندی پیش ــ کنفرانس احزاب راست در بروکسل و اتحاد چپ در آلمان هستند. ادامه‌ی خواندن

حزب کمونیست ایران (کومه له) بخشی از جنبش”سبز” است!

حزب کمونیست ایران (حکا)، در تاریخ ١۴ ژوئن ٢٠١٢، اطلاعیه ای” به مناسبت سالگرد ٢٢ خرداد ٨٨” صادر کرده است که جوهر و محتوای آن از جنس همان آش “سبز” در زرورق عبارات و استعاره های پوپولیستی چپ نما است که بخورد جامعه می دهند. ادامه‌ی خواندن

حزب کمونیست کارگری ایران این کاره نیست!

نسان نودینیان در یاداشتی تحت عنوان ” مروری کوتاه بر ارزیابی جنبش اول ماه مه” (۱) بتاریخ پنجم ماه ژوئن ٢٠١٢، به ارزیابی و نقد مصاحبه اسد گلچینی در مورد ارزیابی نامبرده از اول ماه مه امسال پرداخته است. نسان نودینیان بسیار سطحی از سوالات و گره گاه هایی که در بحث اسد در مورد تجارب اول ماه مه در سال ۹۱ و دیگر سالها برگرفته است میگذرد و همین نشان از همدرد نبودن نسان و حزبش به معضلات طبقه کارگر و کمونیست هایش است. آیا سوالات و نتیجه گیری های اسد گلچینی دال بر مقدم بودن “جنبش قطعنامه ای” بر جنبش واقعی و سازماندادن نیروی کارگران از جمله در اول ماه مه درست است؟ آیا مساله سرکوب و استبداد آنچنان که اسد گلچینی میگوید به نسبت موانع بسیار جدی در خود جنبش کارگری فرعی است؟ نسان نودینیان برای اینها شانه بالا میندازد و یا پاسخ سطحی اش را میدهد. اینها را ما قبلا از این حزب دیده ایم.  ادامه‌ی خواندن

کرنولوژی صعود و سقوط کومەله

کاربست ماتریالیسم تاریخی در عرصه پراتیک برای بعضی از جریانات و اشخاص “مارکسیست” – متافیزیک ، فقط یک عبارت کلیشه ای توخالی است. برعکس تبیین جریانات و اشخاص “مارکسیست” – متافیزیک ، اگر تاریخ پدیده ها، سازمان ها و احزاب سیاسی را مثل انسان در نظر بگیریم، دورانهای مختلفی دارند. دوران جنینی، دوران کودکی، دوران جوانی- بلوغ و دوران نزول. تفاوت های ادوار جنینی، کودکی، جوانی و… هیچ اشکالی ندارد، بعکس اینها جزء پروسه ی اجتناب ناپذیر و منطقی تکامل هستند. آنچه اشکال دارد، روایت جریانات و اشخاصی از تاریخ گذشته خویش و پدیده ها است که طوری وانمود می کنند که همیشه کامل و بالغ بوداند! این روایت نه واقعی و نه طبیعی است و من در این نوشته، قصد به نقد کشیدن این تبیین غیرمارکسیستی از تاریخ  کومه له را دارم. ادامه‌ی خواندن

ریشه های گسست کومه له از کارگر و کمونیسم

آقای محمد نبوی در نشریه “جهان امروز” شماره ٢٨٨، طی مقاله ای تحت عنوان” در بر روی همان پاشنه می چرخد؟ نگاهی به پلاتفرم رهبری حزب کمونیست کارگری- حکمتیست به بهانه اختلافات درونی حزب حکمتیست در یک سال گذشته، به اختلافات، سیاسی، طبقاتی و متدولوژی قدیمی ما با آنان پرداخته است. مدتی بود انتظار می رفت که کومه له در مورد این اتفاقات اظهار نظر کند و طبق معمول عادت همیشگی! با تاخیر و سبک سنگین کردن مصلحت اندیشانه همه مولفه ها، بالاخره اظهار نظر کرد. ادامه‌ی خواندن

تهدید حمله نظامی آمریکا- اسرائیل به ایران ٬ موضع احزاب ناسیونالیست کرد

نمی توان تهدیدات حمله نظامی حکومت های آمریکا- اسرائیل به ایران و سیاست های قلدرمنشانه، هژمونی طلبانه و ضد مردمی آنها را محکوم و افشا کرد، اگر لبیک گویان پست، مرتجع و بی عرضه منطقه ای آنها، از جمله احزاب بورژوا- ناسیونالیست کرد را افشا و محکوم نکرد.   ادامه‌ی خواندن