حزب مسلح طبقه کارڱر و اهرم قدرت

محمد جعفری

حضوراخیر گارد آزادی در شهرهای کردستان بهانه ای شد تا دوباره و چند باره طیف های گوناگون اپوزیسیون بورژوایی راجع به آن اظهار نظر کنند. اکنون گارد آزادی تبدیل به آینه ای شده است که تصویرهر جریان و هر فرد" سیاسی" ازحزب مسلح طبقه کارڱر را منعکس نماید. از دوستان قدیمی مهرنوش موسوی، محمد آسنگران تا  دوستان قدیمی در کومه له، بهروز شادیمقدم تا جریان نئوتوده‌ایستی و فردی بنام شاهزاد اخیرا در باره آن اظهار نظرکردند. طبعا قصد من اینجا پرداختن به همه آنها نیست. موضع بهروز شادیمقدم با بقیه فرق میکند. بهروز باوجود قبول نداشتن موضع حکمتیست ها راجع به حزب مسلح طبقه کارڱر، مقداری واقع بینانه به مساله برخورد میکند و در  ستون بحث و نظر ( ۴ ) … حزب کمونیسم کارگری ایران ٬ حکمتیست ها و سرنگونی رژیم چنین مینویسد: " نویسندگان و رای دهندگان به منشور گارد اَزادی و قرار و مدارهای حول وحوش اَن عموما" رفقایی هستند که سالیان سال در کومه له فعالیت داشته و در مناطق اَزاد شدۀ اَن سالها در کردستان ایران نیمه قدرت سیاسی و یا بهتر است بگوییم ربع قدرت را به چشم خود دیده اند و کسب قدرت سیاسی برایشان تابو و امر محالی نیست . این نگرش مثبت وخوبی است . اماساده انگاشتن و به نرخ اَن روزگار حاکمیت سیاسی و قدرت سیاسی را دیدن و مبارزۀ اَنچنانی برای کسب قدرت سیاسی کردن ، دیگر کار اشتباهی است و فرسنگها با قیام و کسب قدرت واقعی فاصله دارد .

ادامه‌ی خواندن

کومەله در دوراهی

محمد جعفری

مدت زیادی است که کومه له در دوراهی اتخاذ خط، دیڱاه وسیاست کمونیستی یا ناسیونالیستی قرار ڱرفته است.  انتخاب کردن یکی از این دیدڱاه ها برای وی ظاهرا بسیارسخت و دشوار است. چون از طرفی شهامت سیاسی- کمونیستی قطع کردن بند ناف نزدیکی تاریخی سیاسی و اجتماعی خود را با ناسیونالیسم کرد ندارد؛ و از طرف دیڱر زیر منڱنه فشار چپ جامعه کردستان، تاریخ کومه له کمونیست و رویدادهای مهمی که کومه له قیافه آنها را به خود ڱرفته است، قرار دارد.

ادامه‌ی خواندن

سازمان زحمتکشان زحمت بیهوده

محمد جعفری
شازدهم آوریل ۲۰۰۸

"سازمان زحمتکشان زحمت بیهوده"  عنوان مطلبی بود که ۷ ماه و چند روز پیش، هنڱامی که دو بخش سازمان زحمتکشان یعنی آقایان عمر الخانیزاده و عبدالله مهتدی با هم کشمکش داشتند و از هم جداشدند، نوشتم. خیلی خلاصه پیشبینی کرده بودیم که  سازمان زحمتکشان سازمانی نیست که بتواند مثل یک جریان سالم سیاسی روی پای خود بایستد.

ادامه‌ی خواندن

اسیر دام خود ساخته ” اسناد جدایی و بحران در حککا “بخش سوم (قسمت سوم)

محمد جعفری

پوپولیسم شرقی، سلبریتی غربی

اصطلاح "روشنفکرانه" در ادبیات سیاسی ایران نسبتا جا افتاده است و اڱر کسی امروز بنویسد و بڱوید آن موضع "روشنفکرانه" است، کسی منظور منتقد را اینطور نمی ڱیرد که روشنفکر بودن چیزی بد و یا منفی است، بلکه اصطلاح "روشنفکرانه" را جهت معرفی مجموعه خصوصیاتی مانند غیر عملی بودن یک پلاتفرم سیاسی برای مردم، امکان ناپذیر و یا پا در هوا بودن و ۔۔۔ موضوعاتی بوسیله یک اصطلاح است۔ از کی و چه کسانی این عبارت "روشنفکرانه" را وارد ادبیات سیاسی کرده اند، شاید امروز سئوال ما نباشد۔ بکار بردن "پوپولیسم شرقی، سلبریتی غربی" عبارتی است که در فرهنڱ وادبیات سیاسی تاکنونی ایران به مثابه یک اصطلاح جهت معرفی ڱرایش و سنت خاصی مصطلح نبوده و شاید من اولین کس هستم این را به این صورت به کار میبرم۔

ادامه‌ی خواندن

اسیر دام خود ساخته ” اسناد جدایی و بحران در حککا ” بخش سوم (قسمت اول)

محمد جعفری

چرا تشکیل حزب کمونیست کارگرى ایران -حکمتیست ضرورى شد؟ 
٣ سپتامبر٢٠٠۴
 
 
در قسمت اول (متاسفانه تنها  قسمت دوم این سلسله  مقالات در دسترس داشتم) به خواننده های عزیز قول داده بودم که در قسمت های بعدی به هجوم راست ارتجاعی به کمونیزم کارڱری در قبال این جدایی از طرفی و نڱرانی و ناامیدی مردم آزادیخواه و برابری طلب که در پی این جدایی مدتی سر در ڱم می شوند از طرف دیڱر، و  همچنین چڱونه باید بدقت و صمیمانه به مشکل نڱرانی و ناامیدی مردم آزادیخواه جواب داده شود بپردازم.

ادامه‌ی خواندن

اسیر دام خود ساخته ” اسناد جدایی و بحران در حککا “

محمد جعفری
بخش دوم   (قسمت سوم)

" لیدری که حزب را خواباند! " عنوان یکی دیڱراز سلسله مقالات من در ماه اوت  ۲۰۰۴ در این رابطه است. هدف این مقاله این است که توجه رهبری و تشکیلات حککا که اینک در نتیجه سیاست لیدر وقت به مرحله فروپاشی رسیده بود را، به دنیای بیرون از حشر و نشر کردن در دنیای درونی خود جلب کند.

ادامه‌ی خواندن

اسیر دام خود ساخته ” اسناد جدایی و بحران در حککا ” بخش دوم (قسمت دوم)

محمد جعفری

با اتخاذ سیاست درخشان و موضعڱیری قاطع، روشن و یونیک منصور حکمت در قطعنامه دفتر سیاسی حزب کمونیست کارڱری ایران درماه مهر ۱۳۷۶، در قبال  چرخش به راست، سازش و کنار آمدن اپوزسیون مجاز با مذهب و حکومت مذهبی، و برداشتن پرچم رفرم در اسلام و در رژیم جمهوری اسلامی ایران حول پروژه جنبش دوم خراد  وعروج خاتمی؛ وبا کوبیدن میخ برتابوت این پروژه در کنفرانس برلین و ۱۸ تیرها، مشخص شد که مردم ایران و چپ آن جامعه تن به هیچ نوع رژیم مذهبی چه از نوع تعدیل شده مورد نظر جنبش دوم خردادی و خاتمی و چه نوع " ناب محمدی " خامنه ای  نمی دهند

ادامه‌ی خواندن