کارگران و اعتصاب بازار

در هفته اخیر بار دیگر ماجراى قوانین مالیاتى و جدال برسر آن بین دولت آدمکش جمهورى اسلامى و بخشهائى از تجار و سرمایه داران مرتجع در بازار تهران و تبریز با واکنشهاى متفاوتى روبرو شد. طرفین این جدال اساسا فراکسیونهاى مختلف جمهورى اسلامى است و ماهیت این جدال – اگرچه در چهارچوب قوانین مالیاتى و قلمرو اقتصادى خود را بروز میدهد- اساسا سیاسى است. ادامه‌ی خواندن

نگاهى به مبارزات کارگران صنایع فولاد

کارگران فولاد اصفهان در یکسال گذشته درگیر یک کشمکش برسر مسئله امنیت شغلى بودند. خواست روشن کارگران ممنوعیت اخراج توسط شرکتهاى پیمانکارى و استخدام شدن توسط خود شرکت فولاد بعنوان کارگر رسمى بود. این مبارزات به پیروزى کارگران منجر شد. بررسى این تجربه بویژه از آنرو مهم است که معضل کارگران فولاد اصفهان یک معضل سراسرى طبقه کارگر ایران است و الگوها و درسهاى اعتراض کارگران فولاد میتواند و ضرورى است در دیگر مراکز کارگرى مورد استفاده قرار بگیرد. اما در وسط این دعوا مسئله شرکتهاى پیمانى و شرایط وحشتناکى که به کارگران تحمیل میکردند مسئله مهم و کلیدى است. از آنجا که مطالبه کارگران فولاد مبنى بر ممنوعیت اخراج توسط پیمانکاران در مرکز این تلاش قرار داشت٬ نگاهى گذرا به پدیده شرکتهاى پیمانکارى و نقش شان در بازار کار ایران ضرورى است.    ادامه‌ی خواندن

جنبش علیه فقر٬ قرارداد تهران٬ و سالروز ٢٢ خرداد

“بیکارى٬ بیکارى”
روز سوم خرداد سالروز “آزادى خرمشهر” بود. اینروز براى سالهاى طولانی وسیله اى براى تبلیغات ناسیونالیستى و ضد عرب و مرهمى براى سرکشیدن جام زهر توسط خمینى در پایان جنگ ارتجاعى ایران و عراق بود. هنوز هم رویدادهاى دهه اول جمهورى اسلامى وسیله رقابت جناح ها و اثبات داشتن حق آب و گل هر جناح بر جمهورى اسلامى است. میر حسین موسوى این روزها فرصتى پیدا کرد تا در مورد “اسلام رحمانى خمینى” و “افتخارات خودش و حماسه دفاع مقدس” بگوید و تلویحا نامربوطى جناح حاکم را به نظام اسلامى نشان دهد. احمدى نژاد هم به خرمشهر رفت تا در سالروز آزادى آن عر و تیز اسلامى – ناسیونالیستى – اتمى کند. طنز مضحکی است، اگر قرار باشد مردم در سالروز “آزادى خرمشهر” علقه هاى “دفاع از میهن اسلامى” شان گل کند٬ ناچارند امروز پشت پرچم احمدى نژاد براى مقابله با “اجانب” بسیج شوند. این خاصیت مشترک ناسیونالیسم براى همه جناح هاى سرمایه دارى اعم از حکومتى و اپوزیسیونى است. اما مردم محروم دست رد به سینه هر دو زدند. نه کسى علاقه اى به زنده شدن خاطره بمب و موشک و قتل عام و آوارگى و اعدامهاى آنروزها دارد و نه عرق ناسیونالیستى – اتمى براى شکم گرسنه نان میشود.  ادامه‌ی خواندن

زندانى سیاسى بى تقصیر است٬ صدور شناسنامه قومى موقوف!

در ماههاى اخیر در اخبار کرارا میشنویم که چند “فعال مدنى کرد” دستگیر شدند٬ از فلان “فعال حقوق بشر آذرى” اطلاعى در دست نیست٬ … یا یک “زندانى سیاسى کرد” اعدام شد. در یک کلام٬ بخشى از فعالین سیاسى و مخالفین جمهورى اسلامى٬ بخشى از شهروندان و قربانیان سرکوب و اختناق اسلامى٬ توسط عده اى آگاهانه با صفت ملى و قومى معرفى میشوند. وقتى ناسیونالیسم عظمت طلب و آریائى مسلک از ادبیاتى مانند “فرزندان کورش کبیر”٬ “شیران بیشه ایران”٬ “پاسداران خاک پاک ایران” و غیره استفاده میکند٬ بدرست صداى خیلى ها در مى آید. چه آنها که مثل من کمونیست و انترناسیونالیست از بیخ و بن با ناسیونالیسم مخالف اند٬ و چه حتى آنها که از موضع “ناسیونالیسم فرو دست” به “ناسیونالیسم بالا دست” اعتراض دارند. ولى همین حساسیت به ناسیونالیسم عظمت طلب را کمتر میتوان در تقابل با ناسیونالیسم قومى دید. سهل است٬ باج دهى سیاسى هم رایج است. این استاندارد دوگانه از کجا مى آید؟ ریشه در چه منافع مشترکى دارد؟ و چرا علیه مبارزه براى آزادى زندانیان سیاسى و علیه تلاش براى الغاى مجازات اعدام است؟ ادامه‌ی خواندن

١١ اردیبهشت ٨٩؛ کارگران سد را شکستند!

در ١١ اردیبهشت ٨٩ برگ جدیدى در سیاست ایران ورق خورد؛ کارگران جلو صحنه سیاست قرار گرفتند. در ١١ اردیبهشت ٨٩ چیزى عوض شد٬ سدى شکست٬ امیدى در جامعه جارى شد٬ باورى قدیمى عمومى تر شد٬ و این صرفا نقطه عطفى در یک جدال بنیادى و ریشه دار در جامعه ایران است که پیروزى اش به رفع موانع بسیارى گره خورده است. این ارزیابى شاید براى بسیارى اغراق آمیز بنظر برسد اما یک واقعیت ساده است. واقعیت تقابل جنبشهاى طبقاتى اى که ریشه در اقتصاد سیاسى یک جامعه سرمایه دارى بحران زده در یک دوره انقلابى دارند.  ادامه‌ی خواندن

پدوفیل هاى دستگاه مذهب

ماجراهاى دولت خودمختار و مافیائى واتیکان پایانى ندارد. هر روز برگ کثیفى از تاریخ سراپا سیاه جنایت و پدوفیلى دستگاه مسیحیت در اروپا رو میشود. آنچه تاکنون از اسکاندال هاى پدوفیلى “پدران روحانى” در آمریکا و کشورهاى مختلف اروپا رو شده است تنها مشتى از خروار است. براى این دستگاه مخوف که قدرتهاى دنیا در مقابل آن سجده میکنند٬ هیچ قانون جوامع امروز اعتبار ندارد. دمکراسى و عدالت بورژوائى٬ از آنجا که به صنعت مذهب نیاز دارد و آنرا به یک رکن حاکمیت سرمایه دارى تبدیل کرده است٬ حتى اجازه سرک کشیدن به دهلیزهاى تاریک واتیکان را هم ندارد. کسى نمیداند همین الان و با هر دم و بازدم ما چه جنایاتى توسط این فرزندان مسیح صورت میگیرد٬ چه تعداد را زیر فشار به سکوت وادار کرده اند و به چند سازمان فاشیستى پول و خط میدهند. ادامه‌ی خواندن

کارگران براى ناسیونالیسم؟! در حاشیه پیام “سکولارهای سبز” بمناسبت اول مه

اوضاع سیاسى ایران کارگر را براى جنبشهاى بورژوائى مهم کرده است. نه فقط طیف توده ایست و آخوند و اسلام زده موسوم به “سبز” یادشان افتاده که کارگران نیروى مهمى هستند و برخلاف تبلیغات مسموم و ارتجاعى تاکنونى شان “طرفدار احمدى نژاد” نیستند٬ بلکه طیف مدعى سکولاریسم که اخیرا با نرخ بازار سیاست روز خود را “سبز” مینامند٬ امسال به کارگران پیام دادند. “پیام سکولارهای سبز ایران به کارگران کشورمان” واقعا خواندنى است. ادامه‌ی خواندن

جنگ جناح ها , گامى دیگر در سیاست حذف

بدنبال محاکمات نمایشى و شنیع و در ادامه سیاست حذف درون حکومتى٬ همانطور که انتظار میرفت و ما در ارزیابى از روند اوضاع سیاسى مکررا تاکید کرده بودیم٬ جریانات جناح اصلاح طلب حکومتى یکى بعد از دیگرى از مدار “خودیهاى نظام” به بیرون پرتاب میشوند. آخرین اخبار از توقیف پروانه فعالیت و خواست انحلال “جبهه مشارکت ایران اسلامى” و “سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى” سخن میگویند. هفته قبل نیز مانع سفر خاتمى شدند و از “ممنوع الخروج بودن سران فتنه” خبر دادند. تردیدى نیست که ابواب جمعى جنبش ملى اسلامى این واقعه را بعنوان “سرکوب آزادى بیان و احزاب”٬ “نقض قانون اساسى” و “نقض قانون احزاب” محکوم خواهد کرد و حول آن سر و صدا راه خواهند انداخت که این اقدامات “وجاهت قانونى” ندارد.  ادامه‌ی خواندن

جنبش سرخ٬ “جنبش سبز”

اینروزها کارگران براى عده اى ضد کارگر مهم شده اند. اصلاح طلبان حکومتى که اینبار با پرچم سبز اسلام محمدى براى بقاى حکومت شان بمیدان آمدند٬ بعد از شکست استراتژى “اجراى بدون تنازل قانون اساسى”٬ دنبال نیروى موثر میگردند. از ماههاى گذشته این بحث مطرح بود که گسترش افقى “جنبش سبز” و “تعمیق” آن در گرو چیست؟ یک بحث در میان اصلاح طلبان حکومتى اینبود که با سیاست “مطالبه محورى” و وعده تحقق برخى مطالبات کارگران٬ “جنبش سبز” را میان کارگران و مردم زحمتکش گسترش داد. منظور این عالیجنابان از “جنبش”٬ البته اعتراض توده اى مردم علیه جمهورى اسلامى و نظام مبتنى بر فقر و اختناق نبود. آنها از وحشت رادیکالیسم پائینى ها به سر آقا و موقعیت شخص شخیص ایشان در قانون اساسى قسم خوردند و علیه “شعارهاى ساختار شکنانه” – یعنى سرنگونى طلبانه – و عمل رادیکال پائینى ها اعلام نفرت و انزجار کردند. بلکه منظورشان همان جنبشى است که رهبرانش موسوى و کروبى و خاتمى است٬ هدفش گسترش پایه حکومت و برسمیت شناختن سهم جناح مغضوب براى نجات نظام است٬ هدفى که خود را اینبار در زرورق “جنبش سبز” و اجراى قانون اساسى پیچاند. این پلاتفرم شکست خورد. نه خامنه ایها و سرداران آدمکش و متجاوزش زیر بار این توهمات رفتند و نه مردم در پائین به این ترهات سیاسى وقعى نهادند.  ادامه‌ی خواندن

در باره “انتخابات” عراق و پیامدهاى آن / مصاحبه على ناظر با سیاوش دانشور

 

پرسش و پاسخ

علی ناظر: با سلام و تشکر برای شرکت در این پرسش و پاسخ. انتخابات در عراق به پایان رسید. آیا بکار گیری واژه «انتخابات» صحیح است؟ ادامه‌ی خواندن