فرار از پراتیک واقعی و رد پای ناسیونالیسم کرد در یک بیانیه ” کارگری”

جمعی از فعالین کارگری کردستان ایران در باره ستم ملی بیانیه ای منتشر کرده اند. امضاء کنندگان بیانیه از فعالینی هستند که در طول سالهای اخیر در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری فعال بوده و هستند  و به سهم خود فعالیتهای مثبتی را از جمله در برگزاری اول ماه مه ها و هشت مارسها و یا در فعالیتهای دیگر  پیش برده اند. ادامه‌ی خواندن

دشمنی لیبرالیسم چپ با اول ماه سنندج

لیبرالیسم دشمن انقلابی گری است. در جنبش کارگری هم این دشمنی به دهها شکل بروز و نمایش مییابد. روشنفکران مدافع این خط مشی سرویس تئوریکی و سیاسی به این گرایش در جنبش کارگری میرسانند و امان از نو رسیده های این بازار. همیشه هم همینطور است نورسیده ها آتششان از همه تندتر است. لیبرالیسم چپ اینطور وانمود میکند که گویا برگزاری اول ماه مه فقط کار گروهها و نهادهای علنی و شناخته شده است و زیر پوشش این انتقاد اول ماه مه سنندج را نفی میکنند. در حالی که فعالین سوسیالیست و کارگری در طول سه دهه به دهها شکل مراسم اول ماه را برگزار کرده اند و هیچ شکلی از برگزاری را به عنوان یک الگوی خشک و غیرمنعطف بکار نبسته اند.  ادامه‌ی خواندن

عذرهای بدتر از گناه آقای اسانلو

آقای اسانلو اخیرا در مصاحبه رادیویی با آقای بهروز خباز در مورد دو اقدام خود که مستقیما بر ضد منافع جنبش کارگری ایران بوده است توضیحاتی داده است که باید آنها را عذرهای بدتر از گناه دانست. ادامه‌ی خواندن

اسانلو “فعال کارگری” خاندان جهانشاهی از آب درآمد!

امیر حسین جهانشاهی از گروه موج سبز اعلام کرد که آقای اسانلو به عنوان هماهنگ کننده فعالان کارگری، به این گروه پیوسته است. معرفی آقای اسانلو به عنوان فعال کارگری “خاندان اصیل” جهانشاهی، توسط امیر حسین جهانشاهی به شکلی تحقیرآمیزی صورت گرفته است و صحنه بدی بوده است.  ادامه‌ی خواندن

برای اطلاع ، ( وبلاگ حیات غیبی، عضو هیات مدیره سندیکا)

این وبلاگ آقای حیات غیبی یکی از اعضای ” محترم” هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد است که در برکناری آقای اسالو سنگ تمام گذاشته بود. پشت این وبلاگ چه کسانی هستند!؟  ادامه‌ی خواندن

اگر در ترکیه میزیستیم! ( در رابطه با معضل سندیکای شرکت واحد)

پس از اطلاعیه دوم بهمن هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد جهت برکناری اسالو، صفی به عنوان مدافع اطلاعیه و عملکرد هیات مدیره ظاهر شده اند که استدلالها و توجیهاتشان از متن اطلاعیه هیات مدیره بدتر است. من و بسیاری دیگر از فعالین جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران در نوشته هایی خواهان آن شدیم که هیات مدیره مسئولانه به مسئله برخورد کند و اشتباهات خود را برطرف کند، انرژی خود را صرف سر و سامان دادن تشکل کارگری، حالا چه در چهارچوب سندیکا و یا خارج از آن کند و آن اطلاعیه را برازنده سندیکای کارگران شرکت واحد ندانستیم. ادامه‌ی خواندن

یادی مجدد از رفیق خسرو شاهی

در سومین سال درگذشت رفیق خسرو شاهی و در گرامیداشت او، این دو نامه او را که او در ژانویه و آوریل سال ۱۹۹۲ برای من نوشته بود را منتشر میکنم. متاسفانه دو نامه دیگر او که به ادامه مباحث ما بر سر شکل فعالیت در حمایت از کارگران ایران بر میگشت را ندارم. جدا از اختلافات بیان شده درنامه ها بر سر شکل فعللیت، سماجت و سرسختگی او برای پیشبرد مبارزه در جهت اتحاد و تشکل کارگران و جمع آوری نیرو برای آن فوق العاده بود و خمیره زندیگی او را تشکیل میداد.  ادامه‌ی خواندن

به زیر پرچم “سرگشتگی”

برای من که تاریخ احزاب کارگری و کمونیست، تاریخ تلاش مارکس برای تشکیل احزاب و انترناسیونال کارگری و بخصوص تجربه حزب بلشویک و لنین منشاء آموزش و الهام است، انشعابات و اتحادهای احزاب کمونیسم کارگری، خارج از استاندارد احزاب سیاسی کمونیستی جلوه میکند. ادامه‌ی خواندن