نظام در پس دامن دلواپسان پنهان شد.
عبای سیاه دلواپسان بر سر پنچشنبه کشیده شد.
دکتربرای دلواپسان قرص ” تزویر” تجویز کرد.
سانسور وقتی فهمید جنتی نمی میرد، دلواپس کندی قیچی شد. ادامه‌ی خواندن→

دلت گرفته است، نه از قفسی که در آن اسیری بلکه از رویاهایت! رویاهایی که ترا با فرزندانت همراه کرده و به سفرهای کودکانه شان میبرند.
خواب میبینی که آنها را در آغوش گرفته و برایشان قصه میخوانی و نفس گرمشان احساس آرامش به تن ات میدهد. ادامه‌ی خواندن→

در سراشیبی کدام دوراهی وامانده ایم
که چنین پریشانِ پریشانیم؟ ادامه‌ی خواندن→

آنجا که گم میشوند
فریاد کودکان زیر آوارها
اشک های زندگی
شانه های عدالت خدا را میجویند ادامه‌ی خواندن→

تن شلاق خورده موج هایت
در بیداری ماه می خندد
و می چکد از چشم هایت
مروارید نور
بر جان جهان، ایرانم ادامه‌ی خواندن→

گفتگویی خودمونی با سید خندان

صفایی: الو، حاج آقا خاتمی؟
خاتمی: بـــــــــــــله، شما هم بفرمائید. امرتون؟
ص: خوشحالم از اینکه منزل تشریف دارین و می تونم باهاتون صحبت کنم.
خ: خوشحالیتون رو به حاج خانوم ابراز کنین که فکر می کرد اینجا توی تهرون چه خبره!!!!!! ادامه‌ی خواندن→

هنگام که
سپیده دم از پستان مهر
نور می نوشید
و روبهکان پست قامت خورشیدکُش ادامه‌ی خواندن→

تأسف انگیز است که اندیشمندان ما و نیز ما فعالان سیاسی، در روند تحولات ایران به ویژه در طول حکومت استبداد مذهبی، واقعیت های سیاسی و اجتماعی ایران را آنگونه که بوده و هست، نه تنها نمی بینیم بلکه آنگونه که خود می پسندیم، تحلیل و بیان می کنیم و همین مسئله، سبب ساز شرایطی شده که مناسبات سیاسی در ایران همواره به سود ستمگران پایان یافته است. ادامه‌ی خواندن→

برهنگی اختلاس اسلامی، آیه های قرآن را بی آبرو کرد.
وقتی کش اختلاس به بیت رسید، پاره شد.
اختلاس، صفرهای پوچ میلیارد را معنی کرد. ادامه‌ی خواندن→

نجوا کن
بر دل شکسته ام!
سینه ام سرشار از شقایق های پژمرده است
و پرواز پرندگان
در این ساحل بی تفاوت ادامه‌ی خواندن→