ًسردارانی ً که برای ماندگار شدن رژیم در پی افرختن آتشِ جَنگند

بواقع اگر رژیم اینگونه پنداشته است که با کشتن سفیر عربستان سعودی در خاک امریکا، بحران اتمی خود را سرشکن کند بسیار ساده لوحانه اندیشیده است. حال میبینیم پرونده ترور رژیم در خاک امریکا بر میزان و تعدد جرایم بین المللی جمهوری اسلامی افزوده است، و از این روطبیعی است که تنگناهای بین المللی در آینده نزدیک روز به روز علیه موجودیت رژیم اسلامی بیشتر و بیشتر شوند. امّا در پهنه همهء این آشفتگیهای سیاسی مهمتر از هر چیزاین پرسش مطرح است که آیا ایران قادر است در آینده ای نه چندان دور، در اوج یک بحران جنگی در منطقه از موجودیت خود بمثابه یک کشور دفاع کند؟  ادامه‌ی خواندن

کنکاشی پیرامون مفهوم “آلترناتیو سیاسى”

امّا ازآنجائیکه مدعی هستیم که قصد داریم بخشی از گرایشها و خانواده های متفاوت سیاسی در درون اپوزیسیون را حول محور  ًآلترناتیو سیاسی ً گردهم آوریم، موضوع بسیار سئوال برانگیز میشود که آیا ما اساسا ً درک درستی از مفهوم واقعی  ًآلترناتیو سیاسی ً داریم و یا نه؟ این در واقع همان ابهامات سیاسی است که از روز نخست بدون فکر مطرح شد و اپوزیسیونی را دچار سردرگمی کرد. و از سویی دیگر چون بسیار خود شیفته هستیم و خود را  ًخداوندگانِ اندیشه ً بر زمین میپنداریم، هرگز حاضر به تجدید نظر و رفع این ناروشنیها برنیامدیم. ادامه‌ی خواندن

به صراحت بگویم؛ سکولاریسم در ایران یعنی جدایی حکومت از اسلام

بنظر میرسد با اوجگیری جنبش های اعتراضی مردمی در برخی از کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا و متعاقب آن سقوط دیکتاتورها، خاورمیانه در آستانه تحولات بزرگ سیاسی قرار گرفته باشد. امّا سقوط دیکتاتورها در منطقه یکی پس از دیگری، بمعنای رهایی مردم از سُلطه استبداد نیست. چرا که هنوز اسلامگرایی بمثابه ابزار توجیه اختناق وکشتار، همچنان پنجه سیاه مرگبار خود را بر پهنه آسمان خاورمیانه بزرگ در افکنده است. روشن است هنوز بخشِ بزرگی از مردمِ منطقه اسیر در اندیشه خرافگری دینی هستند و بخشی از جامعه سیاسی با علَم کردن بیدقِ اسلامگرایی در پی خزیدنِ دوباره به صحنه قدرت میباشند. ادامه‌ی خواندن

ملغمه ای از مفهوم سکولاریسم در بین “اندیشه گرانِ “خودی

امّا بسیار خوش باورانه است که بپذیریم، میتوان مسیر برقراری یک نظم سیاسی مدرن، دمکراتیک و سکولار را همراه با آکتورهای سیاسی هموار کرد که هنوز باورمند به تأثیری گذاری مذهب بر سیاست در حوزه حکومت میباشند. آنکس که دیندار است و دین را موضوع سیاسی و نه امر شخصی قلمداد میکند یک بنیادگرای مذهبی است و هرگز باوری به دمکراسی و آزادی بشر ندارد. دین در حوزه حکومت صرفا ً یک ابزار سرکوب و تحمیق اندیشه است و سیاستمدار دیندار عامل و آمرِ اجرای سرکوب و تحمیق انسان و اندیشه بیش نیست. ادامه‌ی خواندن

کمتر از سوری ها و دریغ از یک ائتلاف باسمه ای

بنظر میرسد گفتگو و توافق بر سر خواستهای معین سیاسی  سهل ترین و کم هزینه ترین روش همکاری برای ایجادِ یک اتحّاد پایدار و یک نهاد اپوزیسیونال قدرتمند علیه نظام اسلامی حاکم بر کشورمان باشد. تجربیات همه جنبش های رهائبخش در جهان و بویژه اتحّاد گروه های اپوزیسیونِ سکولار در خاورمیانه در دوران اخیر بیانگر این واقعیت است که هم پیمانی و عقد پیماننامه مشترک حول محورهای معین سیاسی مابین نیروهای مترقی، مسیر رسیدن به آزادی را هر چه سریعتر هموار خواهد کرد.  ادامه‌ی خواندن

کابوس “انتخابات” و تشتت در جبهه “اصولگرایان”

امّا پرسش بزرگ این است با توّجه به همهء دسته بندیها و رقابت های سیاسی که هم اکنون در درون ساختار رژیم و ما بین باندهای قدرت، آنهم در سطح رهبری، در جریان است آیا  ًجبهه پایداری انقلاب اسلامی ً تحت صیانت مستقیم ًرهبری ً موفق خواهد شد تا جبهه ای متحد از همهء ًاصولگرایان سنتیً را سامان دهد؟ این پرسش در مقطعِ زمانی مطرح است که به اعتراف سران روحانی نظام، کشش و اعتبار سیاسی و مذهبی ًرهبر ً در بین مراکز قدرت و دینی حکومت کاملا ً ریزش کرده است. در همین رابطه پیشتر آیت الله مصباح یزدی اعتراف میکند و میگوید؛  ًخطری بزرگ و بی سابقه ای نظام اسلامی را تهدید میکند و آن بی اعتقادی مقام های ارشد نظام اسلامی به ولایت فقیه است.ً آیت الله مصباح یزدی از این نیز فراتر رفته و میگوید؛ ً تردید و بی اعتقادی به ولایت فقیه تا درون حوزه های علمیه رسوخ کرده است ً. ادامه‌ی خواندن

روند تحولات سیاسی و “نظمی ” دگر در جمهوری اسلامی

 تردیدی نیست رژیم اسلامی دورانِ سختی را پشت سر میگذارد. اختلافات باندهای درونِ حکومت به مرحله ای رسیده است که شخص ًرهبر ً هم قارد به کنترل و اداره آنها نیست. نصایح او به دولتمردانش برای محدود کردن نزاعها در درون نظام کارآیی خود را از دست داده و او می بایست در پی چاره جوئیهای جدید باشد. ادامه‌ی خواندن

ترفند های جدید باند رهبری جهت کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی

منظور سرمداران جناحِ ًاصولگرای سنتی ً حکومت نه تأیید صلاحیت همهء اعضای و چهره های شاخص ًاصلاح طلبان ً جهت ورود آنها به عرصه رقابت انتخابات مجلس شورای اسلامی آینده است، بلکه هموار کردن راه برای آن عده ًاصلاح طلبً معتدل و سرشناس است که نرمش بیشتری برای مصالحه با  ًرهبری ً و باند ًرهبری ً بر سر تقسیم قدرت دارند و قصد به زیر سئوال بردن قدرت کنونی ًرهبر ً در ساختار نظام را هم ندارند. یقینا ً این تعداد از ًاصلاح طلبان ً معتدل می بایست از سرشناسان این گروه باشند که جاذبه کشاندن مردم به پای صندوق های رأی را داشته باشند. ادامه‌ی خواندن

تعمیق یافتن جنگ قدرت در جمهوری اسلامی

شکی نیست نقش سپاه در  حذف مافیای اقتصادی مشایی در حکومت برجسته و مشهود است، چرا که مهره های برکنار شدهِ حلقه مشایی همگی در تولید، تجارت و روابط خارجی حکومت دستی توانمند یافته بودند، بنوعی که آنها قادر بودند در آینده موقعیت سپاه پاسداران در عرصه تجارت خارجی که عمدتاً به انحصار قاچاق کالا به کشور محدود است، مانع شوند. به گمانی حذف تدریجی مافیای اقتصادی احمدی نژاد-مشایی در حاکمیت مقدمه فروپاشی ًاعتبار ً احمدی نژاد و تضعیف موقعیت سیاسی او در ساختار سیاسی نظام شد که برخی میاندیشند در صورت تشدید حملات باند ًرهبر ًی برعلیه او، رئیس جمهور رژیم مجبورخواهد شد با سرافکندگی تن به استعفای دهد که بخشا ً این امر بعید بنظر میرسد. ادامه‌ی خواندن

سردرگُمی ها سرانِ نظام اسلامی برای گریز از بُحران

بهررو تمامی این موضعگیریهای و اقدامات سیاسی از سوی هوادارانِ  ًرهبران ً جنبش موسوم به ًجنبش سبزً حاکی از این است که دو جناح سنتی رژیم اسلامی از طرحهای باند احمدی نژاد- مشایی در به جان هم انداختن آنها آگاهی یافته اند و حال همگی بر صدد برآمده اند تا گام به گام ابتداء با حذف یاران نزدیک به رئیس جمهور نظام، رئیس جمهور را به شیری بی یال و کوپالی تبدیل کنند تا او دوسال دیگر ً دولتمداری ً خود را بدون داشتن قدرت اجرایی بپایان برد. حذف خود احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور حکومت در حال حاضر در دستور کار علی خامنه ای نیست چرا که چنین اقدامی مترداف است با ریزشِ ًابُهت ً و ًاعتبارً  ًرهبرًی که از آغاز از حامیان احمدی نژاد بوده است و او بود که صریحا ً بر تقلب آشکار انتخابات ریاست جمهوری حکومت در دو سال پیش بسود احمدی نژاد چشم فروبست و به سپاهیان خود فرمان داد تا برای حفظ کیان نظام اسلامی هر صدای اعتراض را به بدترین شکل ممکن در دَم خفه کنند. ادامه‌ی خواندن