… تا زخم قلم استاد قراگوزلو

از زمانی‌که بهمن شفیق در یادداشت کوتاهی به‌نام «این بدعت چیست؟» به‌نقد اطلاعیه‌ای نشست‌که از سوی جمعی با امضاء «خانواده و دوستان صالحی» منتشر شده بود، موجی از «موضع‌گیری»ها و فحاشی‌ها برعلیه شفیق به‌راه افتاده است. ادامه‌ی خواندن

خشمگین از پرولتاریا، شیفته‌ی بورژوازی

چپ ایران با عروج جنبش پساانتخاباتی یک سال گذشته وارد دوره‌ای از تحولات تاریخی خود شده است. صرف‌نظر از بخش‌های محدودی از چپ که از آغاز این جنبش با شناخت ماهیت بورژوائی و دست راستی آن به‌مقابله با آن برخاستند، تلاش برای توجیه شرکت در این جنبش وجه مشخصه اصلی چپ در ایران را تشکیل می‌داد. اگر بخشی از این تلاش‌ها در حد دفاع ساده از «جنبش مردمی» خلاصه می‌شد، بخش‌ فریب‌کارتر و مزورتر این چپ ـ‌اما‌ـ پا از این فراتر نهاده و دفاع از جنبش پساانتخاباتی را با تعرض به‌فعالین منتقد جنبش کارگری نیز همراه کرده است. به‌ویژه در این بخش از چپ، یاری گرفتن از تاریخ انقلابی طبقه‌کارگر و مقایسه تحولات ارتجاعی یک سال گذشته با برآمدهای انقلابی طبقه‌کارگر در گذشته، یکی از شیوه‌های رایج برخورد این چپ به‌تحولات بود. ادامه‌ی خواندن

جایگاه جنبش کارگری از نگاه تئوریسین‌های جنبش پساانتخاباتی ـ قسمت اول

هرچه جنبش پساانتخاباتی (یا جنبش موسوم به«‌سبز») از عرصه‌ی اعتراضات خیابانی بیش‌تر ‌به‌عقب رانده ‌شد و با ریزش نیروی بیش‌تری مواجه ‌گردید و امید حضور سیاسی در خیابان را بیش‌تر از دست داد، ادامه‌ی خواندن

جناب تمجیدی اگر می‌دانید، لطفاً راهنمایی‌ کنید!

رادیو برابری یک مصاحبه ۲۰ دقیقه‌ای با آقای مجید تمجیدی ـ‌به‌عنوان یکی «از فعالان و تحلیل‌گران جنبش کارگری»‌ـ دارد که ۹ دقیقه‌ی اول آن مرور مصاحبه‌ی قبلی این رادیو با جعفر عظیم‌زاده (از فعالین «اتحاد آزاد کارگران ایران») درباره‌ی منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران است. صرف‌نظر از این‌که آقای مصاحبه‌کننده در معرفی امضاکنندگان این منشور از عبارت «چند تشکل و محفل کارگری» استفاده می‌کند که تشکل‌های کارگری موجود را کم اهمیت جلوه می‌دهد، آقای مجید تمجیدی نیز در مورد معضلات جنبش جهانی کارگران در صدسال گذشته و به‌ویژه در مورد کم و کیف تشکل‌های کارگری در ایران اظهاراتی را بیان می‌کند که نیم نگاهی به‌‌بعضی از این ابراز نظرها و هم‌چنین تقاضای اعلام راه‌کار درست از او لازم به‌نظر می‌رسد. ادامه‌ی خواندن

خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی ٬ پیرامون تخیلات یک شبه‌روشنفکر در باره‌ی «تشکل مستقل کارگری»

این یادداشت نگاهی گذرا و نقادانه به‌نوشته‌ای از خانم آذر ماجدی است‌که در بعضی از سایت‌های اینترنتی منتشر شده است. نوشته‌ی مذکور «تشکلات مستقل کارگری راه رهایی کارگران نیست!» نام دارد. ادامه‌ی خواندن

فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستاده‌اند؟

نوشته‌ی آقای علیرضا خباز تحت عنوان «کارگران، کجای این جنبش ایستاده‌اند؟» حاوی نکاتی است که پرداختن به‌آن‌ها برای فعالین جنبش کارگری حائز اهمیت است. این نوشته یکی از معدود نوشته‌هایی است که از طرف فعالین جنبش کارگری با نگرشی انتقادی به‌جنبش سبزها منتشر شده‌اند. ادامه‌ی خواندن

هژمونی طبقه‌کارگر یا شبح سوشیانس ٬ بررسیِ «فقر تحلیل»ها ( قسمت سوم )

این نوشته قسمت سوم بررسی و نقدی است‌که از سه مقاله‌ی آقای محمد قراگوزلو با عنوان‌های «۱۸ برومر یا ۲۲ خرداد؟»، «سرنوشت اصلاحات سیاسی‌ـ‌اقتصادی» و «جنبش اجتماعی جاری و فقر تحلیل­ها» داشته‌ام؛ و قصد از نگارش آن اثبات این حقیقت و ادعاست‌که خیزش پساانتخاباتی و هم‌چنین جنبش جاریِ کنونی ـ‌به‌مثابه‌ی یک جنبش اجتماعی‌ـ ماوراءِ مبارزه‌ی کارگران برعلیه صاحبان سرمایه و دولتِ حافظ نظام سرمایه‌داری قرار دارد و در تمام ابعاد وجودی‌اش (گرچه نه الزاماً در تمام اجزا و افراد وجودی خویش) ارتجاعی و دست راستی است. در پایان قسمت دوم نوشتم:

ادامه‌ی خواندن

هژمونی طبقه‌کارگر یا شبح سوشیانس ٬ بررسیِ «فقر تحلیل»ها ( قسمت سوم )

این نوشته قسمت سوم بررسی و نقدی است‌که از سه مقاله‌ی آقای محمد قراگوزلو با عنوان‌های «۱۸ برومر یا ۲۲ خرداد؟»، «سرنوشت اصلاحات سیاسی‌ـ‌اقتصادی» و «جنبش اجتماعی جاری و فقر تحلیل­ها» داشته‌ام؛ و قصد از نگارش آن اثبات این حقیقت و ادعاست‌که خیزش پساانتخاباتی و هم‌چنین جنبش جاریِ کنونی ـ‌به‌مثابه‌ی یک جنبش اجتماعی‌ـ ماوراءِ مبارزه‌ی کارگران برعلیه صاحبان سرمایه و دولتِ حافظ نظام سرمایه‌داری قرار دارد و در تمام ابعاد وجودی‌اش (گرچه نه الزاماً در تمام اجزا و افراد وجودی خویش) ارتجاعی و دست راستی است. در پایان قسمت دوم نوشتم: ادامه‌ی خواندن

چکامه‌‌ی آینده یا مرثیه برای گذشته؟ بررسی دو اظهارنظر نسبت به‌فوت منتظری

درگذشت آقای حسینعلی منتظری در سن ۸۷ سالگی واکنش‌های متنوع، گوناگون و گسترده‌ای را ـ‌به‌ویژه در رابطه با مسائل سیاسی جاری در ‌ایران‌ـ به‌همراه داشت که وجه مشترک قریب به‌مطلق  همه‌ی آن‌ها نوعی از واکنش‌سازی یا به‍‍‌‌‌‌ره‌برداری سیاسی است.

ادامه‌ی خواندن

چکامه‌‌ی آینده یا مرثیه برای گذشته؟ بررسی دو اظهارنظر نسبت به‌فوت منتظری

درگذشت آقای حسینعلی منتظری در سن ۸۷ سالگی واکنش‌های متنوع، گوناگون و گسترده‌ای را ـ‌به‌ویژه در رابطه با مسائل سیاسی جاری در ‌ایران‌ـ به‌همراه داشت که وجه مشترک قریب به‌مطلق  همه‌ی آن‌ها نوعی از واکنش‌سازی یا به‍‍‌‌‌‌ره‌برداری سیاسی است. از خامنه‌ای گرفته تا موسوی و  دارودسته‌اش، از سلطنت‌طلبان رنگارنگ گرفته تا رده‌های مختلفِ «چپِ» خرده‌بورژوایی یا رنگین‌کمانی، از احزاب و سازمان‌ها گرفته تا طیف وسیع منفردین و خلاصه از پوزیسیون گرفته تا آن افراد و گروه‌هایی که خودرا اپوزیسیون تعریف می‌کنند، به‌‌نوعی در باره‌ی این رویداد طبیعی، معمول و ساده اطلاعیه دادند، به‌سوگواری نشستند، مقاله نوشتند و اظهار نظر کردند تا از فوت یکی از روحانیون والامقام شیعه اسطوره‌ی مخصوص به‌خودرا بسازند و با بلع این اسطوره، ضمنِ تحکیم و تثبیت وضعیت گروهی و فردی خویش، جامعه را نیز  متناسب با سلطه‌ی هژمونیک خود، به‌تثبیت بکشانند و ببلعند. ادامه‌ی خواندن