قیام بهمن و بورژوازی درنده اسلامی

قیام بهمن و بورژوازی درنده اسلامی

آنچه در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، در ماههای پیش و پس قیام بهمن، در ایران روی داد، محصول طبیعی افت و خیزهای ممتد مبارزه طبقاتی دهه های پیش، در درون جامعه و تأثیر گریزناپذیر عناصر متفاوت و متضاد این مبارزه بر روی همدیگر بود. مارکس یک تفاوت مهم تاریخنویسی خود در مورد « هجدهم برومر لوئی بناپارت» با تاریخنگاری کسانی مانند پرودن و ویکتورهوگو را این می دانست که او صریح و شفاف توضیح می دهد که چگونه مبارزه طبقاتی شرائط و اوضاعی را پیش می آورد که از دل آن مضحک ترین چهره ها یا نیروها، نقش قهرمانان و میدانداران اثرگذار را احراز می کنند. بخشی از ارتجاع هار بورژوازی ایران به گاه عروج جنبش سراسری منتهی به قیام بهمن ۵۷، چنین فرصتی به دست آورد. شرائط تاریخی، عوامل اجتماعی و داده های مبارزه طبقاتی دست اندر کار در وقوع این رخداد را باید در یک دوره زمانی ۱۵ ساله، در فاصله میان کودتای جنایتکارانه ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا شروع و ادامه جنبش سال ۵۷ جستجو نمود. اهم این داده ها و عوامل عبارت بودند از: ادامه‌ی خواندن

« کانون مدافعان حقوق کارگر» و « سندهای راهبردی»

در طول ماههای اخیر نوشته هائی زیر نام سندهای راهبردی از سوی جمعیت موسوم به «کانون مدافعان حقوق کارگر» انتشار یافته است. نویسندگان اسناد باورها، گفته ها و راهبردهای خود را مانیفستی برای تدارک و تجدید قوای « چپ» علیه سرمایه داری تلقی نموده اند!! اما اسناد راهبردی آنان به تمام و کمال بیانیه اعلام موجودیت سوسیال دموکراسی دیرزاد قرن بیست و یکمی ایرانی آن هم از سنخ راست ترین و گمراه کننده ترین شکل آنست. نوشته حاضر در صدد نقد مشروح نظرات، تحلیلها و پیشنهادات مذکور نیست. هدف اشاره ای خیلی کوتاه به نکات بسیار نادرست، فریبکارانه و گمراه سازی است که انداموار و مرتبط داربست « راهبردهای» جمع. را می سازند. این نکات به اختصار عبارتند از: ادامه‌ی خواندن

سرمایه داری و بازنگری روابط کار، استثمار و زندگی طبقه کارگر

کارشناسان اقتصادی جمهوری اسلامی می گویند که دولت احمدی نژاد در طی ۸ سال زمامداری هر سال فقط ۱۴۰۰۰ شغل ایجاد کرده است. تیم اقتصادی مذکور در تحلیل ها و بررسی های مختلف این را نیز تصریح کرده اند که در طول هر یک سال حدود یک میلیون جوان ایرانی پای به سن اشتغال می گذارد و به صف متقاضیان کار می پیوندد. ادامه‌ی خواندن

بدون شوراهای سرمایه ستیز کارگری جنبش آگاه ضد سرمایه داری وجود ندارد

هر دو طیف رفرمیست های راست و چپ در نقد جنبش لغو کار مزدی و در اعتراض به راهبرد سازمانیابی شورائی توده های کارگر به طور همصدا و همگن اظهار می دارند که این راهبرد بر هستی واقعی طبقه کارگر انطباق ندارد!! ماحصل استدلال مشترک آنها این است که بخش های مختلف توده های کارگر به لحاظ سطح آگاهی، جهتگیری اجتماعی و آمادگی بالفعل برای کارزار طبقاتی در وضعیتی بسیار ناهمگون و متفاوت قرار دارند. عده ای می خواهند سندیکائی و سندیکالیستی مبارزه کنند، افرادی در مدار بالای آگاهی و دانش سیاسی می چرخند. جریاناتی آماده تحزب کمونیستی هستند، خیلی ها به تشکلهای صنفی باور دارند. از این که بگذریم طبقه کارگر حتی جدا از سطوح متمایز آگاهی افراد و بخش هایش، در درون خود شاهد وجود رویکردهای مختلف سندیکالیستی، سوسیال دموکراتیک، آنارکوسندیکالیستی، آنارشیستی، کمونیستی و نوع اینهاست. ادامه‌ی خواندن

سرمایه جهانی و شیپور جنگ جدید

همه شواهد بانگ می زنند که بورژوازی امریکا دست به کار افروختن شعله های جنگی تازه در خاورمیانه و گسترش تبعات یا حتی توسعه مستقیم آن به سایر مناطق دنیاست. دستاویز جنگ این بار استفاده رژیم درنده سوریه از بمب های شیمیائی علیه شهروندان سوری است. دولت اسد بی شک در زمره هارترین و جنایتکارترین دولت های روز سرمایه در دنیاست. ادامه‌ی خواندن

پرولتاریا و فرایند انقلاب ضد سرمایه داری

«هیچ نظام اجتماعی قبل از آنکه کلیه نیروهای مولده مورد نیازش رشد یافته باشد مضمحل نمی شود و مناسبات تولیدی برتر جدید، هیچ گاه قبل از آنکه شرائط مادی وجود آن در چهارچوب جامعه قدیم به حد بلوغ رسیده باشد، جانشین مناسبات تولیدی قدیم نمی گردد. به این ترتیب بشر به طور قطع تکالیفی برای خود مقرر می کند که قادر به حل آن ها باشد، زیرا که بررسی دقیق تر همواره نشان می دهد که خود مسأله تنها وقتی مطرح می گردد که شرائط مادی حل آن از قبل فراهم شده یا لااقل در شرف شکل گرفتن باشد… » (مارکس)  ادامه‌ی خواندن