راستی گناه نسل ما چه بود؟!

مینا انتظارى 

از نسلی سخن می گویم که با انقلاب ۵۷ به قوام شخصیتی و بلوغ اجتماعی رسید، و جوانسال و سرزنده و پرطراوت، هر چند کم تجربه، پا به عرصه پر سنگلاخ سیاست نهاد. نسلی سرشار از شور و شوق و عشق و ایثار که به مانند یک خانواده در خانه و خاکی به بزرگی ایران حضوری پر طنین داشت. خانواده ای که علیرغم همۀ تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیکی فرزندانش، همگی آرمان و آرزوی مشترک "آزادی و آبادی" را در سر و در دل داشتند.

ادامه‌ی خواندن

اوین دانشجو می پذیرد!

مینا انتظارى

چند روز پیش بود که دانشجویان مبارز پلی تکنیک در اعتراض به دستگیری تعدادی از یارانشان، علیرغم تاخت و تاز باندهای سیاه و دسته جات چماقدار وابسته به رژیم، در صحن دانشگاه امیرکبیر با جسارت دست به اعتراض و تحصن و اعتصاب غذا زدند.

ادامه‌ی خواندن

خرداد شصت، ماهی که به خون نشست!

مینا انتظارى

اواخر خرداد سال ۱۳۶۰ بود تهران در تب و تاب پرالتهابی میسوخت. دیو کریه ارتجاع خیز آخر را برای نابودکردن کامل دستاوردهای دمکراتیک انقلاب بهمن ۵۷ و "تمام کُش" کردن نسل انقلاب برداشته بود. تمامی فضای سیاسی-اجتماعی کشور بشدت پولاریزه و قطب بندی شده بود.

ادامه‌ی خواندن