زنده باد انقلاب کارگری، مرگ بر ایران!

زنده باد انقلاب کارگری، مرگ بر ایران!

آنچه صنعت فرش ایران نامیده میشود اساسا یک شبکه مافیایی – دولتی است که هیچ آمار و ضبط و ربطی بر آن حاکم نیست. آمار قالیبافان بین دو تا چهار میلیون نفر حدس زده میشود که بعضا با بخش های کناری از جمله رنگرزی و غیره این آمار به ده میلیون نفر هم گزارش شده است. فرش بعد از نفت بزرگترین صادرات این کشور بوده است. اما با این حال هیچ وقت و هیچ تلاشی برای شناسایی ابعاد و چگونگی کارکرد این صنعت صورت نگرفته است. تشکیلات اداری آن از سازمان فرش ایران تا دفاتر ویژه در همه وزارتخانه ها و سفارتخانه ها تا دفاتر شهری و روستایی بخش بزرگی از تشکیلات اداری دولتی ایران را تشکیل داده است. بزرگترین کارفرمای این مراکز تولیدی از بنگاههای تحت نظارت دولت از صندوقهای وام، وزارت کار و بنگاههای وابسته به کمیته امداد تشکیل یافته است. دفتر و دستک این بنگاه ها از هر گونه اطلاعاتی در مورد چگونگی تولید قالی مربوطه تهی است. چه کسانی در بافت و تولید شرکت داشته اند، در کدام ساعات شبانه روز، سن و سال کارگران، عوارض و شرایط کار … هیچ چیز! ادامه‌ی خواندن

کارآفرینی: وارونگی در کار، در زندگی و در رویا!

کارآفرینی: وارونگی در کار، در زندگی و در رویا!
جامعه بورژوایی روی سر خود ایستاده است، وارونگی خصلت ذاتی آنست و در این مورد کارآفرینی شاخص ترین این وارونگی است. کارآفرینی را باید نه بعنوان طرحی برای کار بطور کلی، کار بمعنای متعارف آن، بلکه نوع معینی از اشتغال همراه با خلسه عرفانی از نوع اثنی اعشری دید. چیزی شبیه قمه زنی. همان قدر پوچ، همان قدر با محتوای حقیر اما ظاهر پر سر و صدا، همانقدر برای منافع شخصی در عین حال پر منت بر سر ابواب جمعی رهگذران از همه جا بی خبر، همان قدر پیچیده در لفافه عقل فردی در عین حال سر کیسه شدن توسط مردک فرصت طلب نوحه خوان! پدیده های منفی در تاریخ را کم نمیشود سراغ گرفت که تیشه به ریشه یک ملت زده باشند. کار آفرینی یک مدینه فاضله پوچ و کاذب و ساختگی است که جمعیت اصلی و زحمتکش جامعه را در تشخیص منافع خود کور کرده است. کارآفرینی قادر است بزودی زود این مردم را علیه خود بشوراند. کاش این اتفاق بیافتد.، شورش تنها راه نجات از بختکی است که بر جامعه ایران سایه انداخته است. ادامه‌ی خواندن

بیمه سلامت ایرانیان و سهم طبقه کارگر از آن

حکومت ایران گنج قارون خود را پیدا کرده است. صندوق بیمه اجتماعی کارگران در ایران فرسنگها فراتر از داستان کذایی گنج قارون در سرزمین موسی، یک شماره حساب بانکی است که با یک اشاره به داد کسر بودجه و حیف و میل های دولت محترم میرسد. با تکیه به این حساب زمانی مخارج جنگ با عراق تامین شده است و زمان دیگر از پولهای بادآورده آن سبیل دردانه های کهریزک چرب شده و هنوز کسی نمیداند چند پرونده از نوع بابک زنجانی و قائم مقام قرارگاه خاتم الانبیا تا خرخره به لجنزار صندوق بیمه اجتماعی کارگران در ایران گره خورده است.  ادامه‌ی خواندن

اصلاحیه سال ۱۳۹۵ قانون کار چه میخواهد؟

مقدمه

اصلاحیه قانون کار در آستانه بررسی در مجلس شورای اسلامی مورد توجه رسانه­ها و افکار عمومی قرار گرفته است. اصلاحیه جاری نه  فصل جدیدی از سریال “قانون کار”  با کارگردانی خانه کارگر بر روی اکران عمومی، که به تمام معنا یک قانون کار جدید است. شمار بی­پایان تاکنونی اصلاحیه ها و خمیازه های هشدارآمیز محجوب شاید برای رسانه ابن­الوقت که سراغ موضوع پر سر و صدا میگردد، ملال آور بنظر برسد؛ اما این یک واقعه مهم در صحنه مبارزه طبقات در ایران بشمار میاید. این قانون کار بعد از برجام است و دامن طبقه کارگر را در طولانی مدت خواهد گرفت. نوشته حاضر بر متن یک خلاصه تاریخی از کشمکش میان  بورژوازی و دولت حاکم، عرصه­های اصلی مبارزه بر سر قانون کار و موقعیت طبقه کارگر، دولت، بورژوازی ایران و جمهوری اسلامی را تعقیب میکند. تزهای اصلی نوشته از این قرار است: ادامه‌ی خواندن

تزهایی درباره چگونگی برخورد با انجمنهای صنفی کارگری دولتی

تزهایی درباره چگونگی برخورد با انجمنهای صنفی کارگری  دولتی

انجمن های صنفی کارگری پیش بینی شده در قانون کار باید به عنوان تشکلهای دولتی برای تفرقه در میان صفوف طبقه کارگر و  به هدر دادن جنبش اعتراضی طبقه کارگر، خنثی و طرد شود.  ادامه‌ی خواندن

آنچه یک کارگر بیکار باید بداند! چگونه یک اعتراض را سازمان دهیم؟

آنچه یک کارگر بیکار باید بداند!
چگونه یک اعتراض را سازمان دهیم؟
ایران یک مرکز پر جنب و جوش کارگری است. اعتراض کارگری در ایران طنین پر قدرتی دارد. تعطیلی هر کارخانه، بیکاری و مصائب ناشی از آن مبارزه ای را دامن میزند که هر قدم آن مستلزم احساس هم سرنوشتی، اتحاد و مبارزه متشکل است. پشت هر قدم از این اتحاد آدمهای زنده و واقعی ایستاده¬اند که تفرقه و نا امیدی میان کارگران را خنثی کرده¬اند. این صدای اعتراض را باید بلندتر سازیم، این تنها شانس ما برای دفاع از معیشت و حق حیات تا خواستهای بر حق رفاهی ما است. از یک طرف ما میدانیم که امروز بازاء هر کسی که از اعتراض بر حق کارگری میگوید صد دهان از عدم وحدت و از تشکل و از شکست کارگر میگویند. اما از طرف دیگر زندگی ما گواهی میدهد اگر تک تک ما مشتی را که در جیب گره کرده ایم در هوا تکان دهیم، اگر خشمی را که فرو میخوریم فریاد بزنیم، و آنچه که حق خود میدانیم مطالبه کنیم، برای بستن دهان یاوه گوی شکست کارگر کافی است. این جامعه بیش از هر وقت دیگر تشنه اعتراض کارگری است. این اعتراض را باید سازمان داد، چگونه؟ برای سازمان دادن اعتراض به کسانی نیاز است که در صف جلوی آن بایستند، چگونه؟ ادامه‌ی خواندن

دشمنی با کارگر در “رئالیسم کارگری” جدید

دشمنی با کارگر در “رئالیسم کارگری” جدید

 

ایران را خشکسالی ادبی، قحطی ذوق و خیال پردازی فرا گرفته است. این قحطی در مورد ادبیات کارگری محسوس است. بعد از یک تحرک کوتاه مدت در چند ساله بعد از انقلاب بهمن ( مثلا در نمایشنامه “عباس آقا کارگر ناسیونال” و کتابهای جمعه از احمد شاملو)  سی سال اخیر بر متن تحولات عظیم طبقه کارگر، مبارزات و اعتصابها، تشکل و اعتراضات هفت تپه و  حماسه های مبارزات کارگران در زندانها همچنان  بی اشتهایی بر دنیای ادبی طبقه   کارگر حکم میراند. سوال اینست که چرا  این ماتریال زنده و ملموس  و مملو از تجربه و شور و حماسه مابه ازاء ادبی خود در لباس رمانها و داستانها را پیدا نکرده و نمیکند.  با عبارت دنیای ادبیات سوال اینست که چرا  رئالیسم  و مشخصا رئالیسم  کارگری در ایران در جا میزند و سترون است. سالهای سال است بجز تلاشهای محدود، بجز ترجمه کتب خارجی اثر قابل توجهی خلق نشده است. چرا؟ ادامه‌ی خواندن

بیمه سلامت ایرانیان و سهم طبقه کارگر از آن

 بیمه سلامت ایرانیان و سهم طبقه کارگر از آن

حکومت ایران گنج قارون خود را پیدا کرده است. صندوق بیمه اجتماعی کارگران در ایران فرسنگها فراتر از داستان کذایی گنج قارون در سرزمین موسی، یک شماره حساب بانکی است که با یک اشاره به داد کسر بودجه و حیف و میل های دولت محترم میرسد. با تکیه به این حساب زمانی مخارج جنگ با عراق تامین شده است و زمان دیگر از پولهای بادآورده آن سبیل دردانه های کهریزک چرب شده و هنوز کسی نمیداند چند پرونده از نوع بابک زنجانی و قائم مقام قرارگاه خاتم الانبیا تا خرخره به لجنزار صندوق بیمه اجتماعی کارگران در ایران گره خورده است.  صندوق تامین بیمه های اجتماعی مرکز انباشت سهم بیمه های درمانی و بیمه های اجتماعی (عمدتا بیمه بازنشستگی و تا حدی بیمه بیکاری) کارگران است.  در فرسنگها فاصله از ساده­ترین و بدیهی­ترین وظیفه یک دولت حکم مبنی بر حفاظت از این صندوق در مقابل انواع بازیهای تورم و بازار، و بکارگیری هر چه موثرتر از منابع این صندوق فقط و فقط به نفع کارگران؛ در ایران جمهوری اسلامی دهن­کجی به منافع مستقیم کارگران را از امام تا امام، از دولت تا دولت؛ یکی بعد از دیگری  به  ارث گذاشته است. هیچ وقت به اندازه سه ساله اخیر مقوله بیمه­­های اجتماعی موضوع بحث افکار عمومی نبوده است؛ هیچ وقت به اندازه سه ساله اخیر دولت در این زمینه با اعتماد بنفس و قاطع و بلبل زبان ظاهر نشده است؛ و هیچ وقت به اندازه وقایع و رویدادهای سه ساله اخیر زبان گویای واقعیت معمولا پنهان دولتهای حاکم نبوده­اند: ادامه‌ی خواندن