حقوق حقه کارگر: بنگ، بنگ!

حقوق حقه کارگر: بنگ، بنگ!
فیلم های وسترن اکنون به گذشته دور تاریخ سینما تعلق دارند. این فیلم ها با سادگی دو قطب خیر و شر مشخص میشد. تماشاچی مربوطه از همان ابتدا با توجه به عنوان کاملا واضح فیلم در تشخیص پرسوناژ منفی از هر گونه زحمتی معاف بود. ده یا دوازده مرد خبیث فیلم را به علاوه میشد براحتی تشخیص داد. پرسوناژ منفی فیلم کابوی ششلول بندی است که در بکارگیری روولور خود تردید بخرج نمیدهد. هر جنبنده ای دشمن اوست و سرنوشت دشمن از قبل روشن است. کابوی ما در نشانه گیری خود بسیار لاابالی است، زن یا مرد، منبع آب شهرک یا اسب گاری رهگذر به یکسان میتواند در یک چرخش کلاه مورد هدف قرار بگیرند. با شلیک و با هر قربانی تازه، لوله تپانچه را بالا گرفته، فوت میکند و با ژست اشنا قهقه میزند، بنگ بنگ! ادامه‌ی خواندن

سنگ مفت، کارگر مفت!

سنگ مفت، کارگر مفت!
ثروت، ترقی، رویا، سوکسه، فدرت، پیروزی … با باز کردن لای درب سالن سیلابی از عبارات فریبنده شما را در خود میبلعد. در چند سال اخیر بازار بسیار بزرگ و پرمشتری برای بنگاهها و متخصصین اندرزهای ویژه موفقیت در بازار و تجارت شکل گرفته است. تعداد کتابها و بنگاههای مشاورتی از شمار خارج است. در میان علاقمندان از زن و مرد، معمم و مکلا و اقشار مختلف دیده میشوند؛ اما مهمترین نکته اینستکه جایی برای خزعبلاتی از نوع دعاو نذر و صدقه و طلب بخشایش الهی وجود ندارند. اینجا نه محلی برای پرسه زدن در عالم لاابالی خیالات، بلکه حریم انسانهای (بقول خودشان) با جربزه و پیگیری است که رویاهای خود را جدی میگیرند. در میان مدرسین و سخنرانان گوش تا گوش از اقتصاد دانان و سرمشقهای بکارگیری موفق نسخه های مورد بحث نشسته اند. اینها قوانین و اکتورهای بازار تولید و تجارت در ایران را فوت آبند. اینها در یک کلام کلید داران راه و چاه جاه طلبی مالی اند و حرف دهان خود را میفهمند. ادامه‌ی خواندن

دشمنی با کارگر در “رئالیسم کارگری” جدید

دشمنی با کارگر در “رئالیسم کارگری” جدید

ایران را خشکسالی ادبی، قحطی ذوق و خیال پردازی فرا گرفته است. این قحطی در مورد ادبیات کارگری محسوس است. بعد از یک تحرک کوتاه مدت در چند ساله بعد از انقلاب بهمن ( مثلا در نمایشنامه “عباس آقا کارگر ناسیونال” و کتابهای جمعه از احمد شاملو)  سی سال اخیر بر متن تحولات عظیم طبقه کارگر، مبارزات و اعتصابها، تشکیل و اعتراضات هفت تپه و  حماسه های مبارزات کارگران در زندانها همچنان  بی اشتهایی بر دنیای ادبی طبقه   کارگر حکم میراند. سوال اینست که چرا  این ماتریال زنده و ملموس  و مملو از تجربه و شور و حماسه مابه ازاء ادبی خود در لباس رمانها و داستانها را پیدا نکرده و نمیکند.  با عبارت دنیای ادبیات سوال اینست که چرا  رئالیسم  و مشخصا رئالیسم  کارگری در ایران در جا میزند و سترون است. سالهای سال است بجز تلاشهای محدود، بجز ترجمه کتب خارجی اثر قابل توجهی خلق نشده است. چرا؟ ادامه‌ی خواندن

بیکاری: برادری و تعصب طبقاتی کارگری کجا رفت؟

بیکاری: برادری و تعصب طبقاتی کارگری کجا رفت؟

تصویر مشترک  در جامعه امروز ما این است که کارگران در ایران متحد نیستند. سنت های کارگری در دفاع و در پشتیبانی از همدیگر ضعیف تر از همیشه است. تعداد کارگرانی که از منافع فردی خود به نفع کل طبقه چشم پوشی میکنند، نادر است. یک کارگر معترض کمتر میتواند روی پشتیبانی همکاران خود حساب باز کند. کارگران شاغل دست به کلاه خود گرفته اند. کارفرما برای پر کردن اضافه کاری با هیج مشکلی روبرو نیست علارغم اینکه هر کارگری میداند که اضافه کاری او راه بر بیکاری چند کارگر دیگر باز میگذارد… ادامه‌ی خواندن

بیکاری: ده سالی که ایران را لرزاند!

بیکاری: ده سالی که ایران را لرزاند!

هنوز هم رسم است دوره های تاریخی  با تحولات معینی اسم گذاری میشود.  تحولاتی که زندگی  مشترک مردم یک سرزمین را تحت تاثیر قرار میدهند. مشخص کردن چنین دوره هایی و هر گونه نام گذاری آنها همواره با لغزشها و ملاحظات همراه است. هیچ اما و اگر نمیتواند مانع بشود که ده ساله جاری در ایران را “دوره  اسارت بیکاری یک ملت” نام نهاد: ده سالی که ایران را لرزاند!  کمتر دوره را میتوان در تاریخ دنیا یافت یک پدیده با چنین سرعت و چنین عمقی زندگی مشترک یک ملت را در خود بلعیده باشد. مهر “بیکاری” بر دنیای سیاست و مناسبات طبقاتی، بر کشش و کوشش روزمره، بر باورها و امید و ناامیدی، بر زبان و ادبیات، بر ارزشهای فردی و اجتماعی حاکم بر جامعه ایران شگفت انگیز و غیر قابل انکار است. ادامه‌ی خواندن

حسرت و تب “گوانتامای کار” در ایران

مقدمه

“بدون سرمایه گذاری ها،  توافقنامه برجام را آتش خواهیم زد”. این حرف خامنه ای است. کسی میداند معنای عملی این تهدید چیست؟ آیا دولت متبوع غنی سازی را از سر خواهد گرفت؟ آیا با فتح خیابانهای تهران توسط گردان کرایه ای حزب الله  و با فریاد “مرگ بر اسرائیل” امنیت امریکا در جهان را مورد تهدید قرار خواهد داد تا بتواند این بار از موضع قدرت با جانشین  اوباما در کاخ سفید نامه نگاری کند؟ آیا دوباره گشت ارشاد را به خیابانها خواهد ریخت؟ نتایج احتمالی  این تهدیدات را شاید بتوان در  بایگانی فکاهیات رسانه ها جستجو کرد. اما اهمیت  این اظهارات در حرارت  و بی صبری خامنه ای در دعوت سرمایه های غربی است. برآشفتگی ایشان قرار است  به حساب اوج دلسوزی جمهوری اسلامی در حل معضلات اقتصادی جامعه و در راس آن از طریق ایجاد مشاغل گذاشته شود. در فضای انباشته از پروپاگاند سیاسی دعوای اصلی  بر سر تعیین ارزانترین نرخ و شرایط بهره کشی از طبقه کارگر ایران است، خیره کننده است که بر سر کارگر منت گذاشته و سیاست اشتغال زایی را به رخ می کشند.   این یک وارونگی آشکار است. دنیای سیاست ایران ظرفیت شگفت انگیزی از هضم هذیان های کلاش ترین سیاستمداران را از خود نشان داده است. تا دیروز محاصره اقتصادی و تخاصم با امریکا حل مشکل اقتصادی بود، تا دیروز حمله نظامی امریکا در نزد اپوزسیون به معنای رهایی بود، اما در این در فردای برجام در شکوفایی تعامل و مسئولیت و سازندگی؛  نسخه “مناطق آزاد صنعتی در چاره جویی برای  تهیدستی کارگر” در ایران دیگر یک نوبر است. ادامه‌ی خواندن

کمونیستها و مساله دستمزدها

مثل همیشه چهارچوب شناساندن منصور حکمت یا آشنایی با منصور حکمت برای من فرصت گرانقدری است که میتوان یک بار دیگر به آن گنجینه سیاسی حکمت بر گشت و از طرف دیگر اینکه آدم این افتخار را پیدا می کند که در جمع در مورد آن صحبت کند . مسئلۀ دستمزدها را برای این انتخاب کردم به خاطر اینکه در این دوره ، در چند ماه اخیر مسئلۀ دستمزدها مطرح بود که مساله دستمزدها را چگونه باید دید. چهارچوب اصلی و نقطه عزیمت کمونیستی در برخورد به مساله دستمزده، از زاویه منصور حکمت موضوع این سخنرانی است. من برداشتهای خود از موضوع را بیان میکنم. ادامه‌ی خواندن

کارناوال “وجدان” در بلوار “عدالت” جمهوری اسلامی

در ایران کارناوال “وجدان اجتماعی” در جریان است. در سنگفرش خیابانهای رسانه های ایران یکی پس از دیگری گروههای مقامات و صاحب منصبان در حالیکه فیش های حقوق خود را در هوا تکان میدهند، خنده کنان، سبک بال، با نیمچه رقص همراه با ریتم موزیک و با هلهله وارد بولوار “عدالت” شده و از تماشاگران تمجید میطبند. وزرای دولت، مدیر کل ها سپس نمایندگان مجلس و … یکی پس از دیگری! ادامه‌ی خواندن

طنز: شیعه ناب چینی!

طنز: شیعه ناب چینی!
از شما چه پنهان دولت چین یکبار دیگر قطعنامه سازمان ملل در مورد حقوق بشر توسط حکومت ایران را از بیخ وتو کرد. این دولت چین کشته مرده بخش اسلامی حکومت ایران است و مشخصا جزئیات تاریخ و تحولات شیعه گری را با دقت و علاقه زیاد تعقیب میکنند. هر چی قانون و سنت و ایام تولد و مرگ تک تک معصومین را از حفظ بلد هستند. شایع است که رئیس جمهور روزه میگیرند. بیوه های مائو کم کم خاطراتی را بیاد میاورند که گویا قرار بوده راه پیمایی بزرگ ملی ایشان تا مشهد ادامه داشته باشد که با دبه تعدادی تخم حرام “اهل کوفه” و تکرار ماجرای خوارجیون، مائو میماند و حوضش. ظاهرا ایشان هم از لچ این خیانت، راه پیمایی را تحت عنوان حماسه ملی تا توانسته کش داده است. شواهد زیادی هم میان “بکن و نکن ها” ایشان و “نهج البلاغه” گزارش شده است. طرح آزمایشی در دست است که سینه زنی جایگزین ورزش سنتی یوگا بشود و خلاصه کبک ایران اسلامی در بلاد زرد خروس میخواند. ادامه‌ی خواندن

پیژامه سفید رنگ وزیر کار بر سرنیزه قوه قضائیه در آق دره

پیژامه سفید رنگ وزیر کار بر سرنیزه قوه قضائیه در آق دره
با خبر شلاق کارگران معادن طلای “آق دره” یک برگ سیاه در تاریخ امروز ایران ثبت شد. تعداد نه نفر از کارگران معدن در اعتراض به اخراج خویش، بنا به شکایت کارفرما به شلاق بسته شدند. در حکم دادگاه “سد کردن درب ورودی، مزاحمت برای نگهبان کارخانه و اختلال در نظم” ذکر شده و مجازات در ملا عام و مشخصا در مقابل سایر کارگران معدن به اجرا درآمد. در یک نمایش سراسر نفرت انگیز تازیانه ها یکی بعد از دیگری بر گرده شجاع ترین فرزندان این کشور فرود آمده تا حوصله سر رفته بورژوازی را تسلی ببخشند: ترس، گرسنگی، تسلیم، تحقیر و صد البته نظم! در این تشریفات با تازیانه و خون کتیبه ای بر سر در هر خانه و کارخانه و محل کارگری ساختند که در شهر ما منافع سرمایه حکم میکند، جستجوی کار، اصرار برای زندگی شرافتمندانه جرم است، انسان بودن و طلب حرمت و حق محلی از اعراب ندارد. در این شهر کارگران بیکار و سگان ولگرد هم سرنوشت هستند، چه برای خدا در آسمانها و چه برای صاحبان جامعه. ادامه‌ی خواندن