به هم بند یگانه ام هادی آبکناری
چقدر دلم می خواست در آن روستائی باشم
که خط فاصله اش تا مرداب ادامهی خواندن
به هم بند یگانه ام هادی آبکناری
چقدر دلم می خواست در آن روستائی باشم
که خط فاصله اش تا مرداب ادامهی خواندن
به آینه نگاه کردم
دیدم که از حرف های جانگداز تو سال ها می گذرد ادامهی خواندن
دوباره قرار گذاشتم که شب را جا بگذارم
و با احتیاط در خانه ها را بزنم
حواست به دمیدن سپیده باشد ادامهی خواندن
پشت هیچ بارانی را نوازش نکرده ام که روز خوابش ببرد
پیام گمشده می دانست که اگر این نامه به مقصد برسد
کسی دیگر به چشم های بسته اعتماد نخواهد کرد ادامهی خواندن
دوباره خلیفه گری حکومت اسلامی کم آورده . این بار بدجوری هم کم آورده و در دعوای لفظی با ارباب ، چنان کوتاه آمده که باعث مضحکه خود در رسانه های خبری غربی و شرقی شده است . فتیله ی این دعوای لفظی ، به اقتضای شرایط و تندتر شدن آتش ظرفیت قیام نهفته در دل جامعه ، در سال های گذشته مدام پائین و بالا رفته است . ادامهی خواندن
ابر آنقدر ماند و اخم کرد
که من خواب دیدم آسمان صاف شده است