چگونه میتوان در ایران مارکسیست بود؟
در پرتو پرسشهای اجتماعیون عامیون ایران در سال ۱۹۰۸ ادامهی خواندن
چگونه میتوان در ایران مارکسیست بود؟
در پرتو پرسشهای اجتماعیون عامیون ایران در سال ۱۹۰۸ ادامهی خواندن
سازمانها و فعالان چپ کنونی ایران، در اکثریت بزرگشان، از نسل چپ سنتی و فرسوده گذشته هستند و جوانانی که امروزه «مارکسیست» میشوند همچنان ملهم از بینش و فرهنگ چپ سویتیک و توتالیتراند. در نتیجه، از فرایند گفتگوها برای «شکلدهی تشکل بزرگ چپ» چه میتوان انتظار داشت؟ ادامهی خواندن
شیدان وثیق
مه ۲۰۰۹ – اردیبهشت ۱۳۸۷
cvassigh@wanadoo.fr
«چگونه است که انسان ها برای انقیاد خود می رزمند، انگار که برای رستگاری خود مبارزه می کنند؟»
بندگی داوطلبانه از اِتیئن دُلابوئسی
شیدان وثیق : این که چگونه می توان سیاستی دِگر و دریافتی دِگر از چپ و سوسیالیسم را با آزادی خواهی و نفی اقتدارطلبی یعنی با آن چه که سارتر و بنی لِوی در دیالوگ خود قدرت ناپذیری می نامند آشتی داد، یعنی «سیاست» و «سوسیالیسم» را در گسست از قدرت و تسخیر قدرت اندیشید و در عمل به اجرا گذارد – در حالی که آن دو همواره با اقتدارطلبی، یک گونه گرایی، نفی پلورالیسم و در یک کلام با قدرت و تسخیر قدرت عجین بوده و هستند – پرسش و پرُبلماتیکِ اصلی تأملات زیر می باشد.