این جهان،همواره برکام ستمکاران ، نخواهد بود
شیخ را این سلطه و خودکامگی،چندان، نخواهد بود
ای خوش آنروزی که در سرتاسر این خاک خون آلود
این جهان،همواره برکام ستمکاران ، نخواهد بود
شیخ را این سلطه و خودکامگی،چندان، نخواهد بود
ای خوش آنروزی که در سرتاسر این خاک خون آلود
بمناسبت پنجاهمین سالگرد در گذشت خواننده شهیر مردمی، قمرالملوک وزیری که در ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ ، بدرود حیات گفت. قطعه شعرزیر، چند روز قبل از درگذشت این خواننده پرآوازه، ساخته شده است.
تاریخ پیش میرود و توده های خلق
سیل عظیم کارگران و ستمکشان
نوفنده و مصمم و پیگیر و استوار
با گامهای محکم خود، پیش میروند
چون موجهای سرکش دریای پر خروش
مشتی تبهکار، اوباش و اشرار
تا چند باشند در مصد ر کار؟
از شیخ و ملا، تا کی تحمل
این کینه توزی، این ظلم وآزار؟
به قهر وزور و با تزویر و حیلت
رژیم دینی حاکم، رژیم اشرار است
رژیم جهل و تباهی، رژیم ادباراست
رژیم وحشی شلاق و سنگسار وترور
خون میچکد از چنگ تو، ای شیخ تبهکار
ای دشمن آزادی وای عامل کشتار
بر خاک، بسی ریخته ای خون جوانان
ساسان خشایار
ع. گلعلی زاده لاله دشتی (*۱*)
……………………………………………….
بچه های نهیلیسم
ریالیستها از سلا له گوسفندان سپید
و …ریاکارند.
من از انان که قلب ندارند
می ترسم !
خدای حقیر انسان نما
خانه اجاره ای مادرم را تصزف کرد.
زمان، مرا به سفرهای دور دست برد ـ
اما نتوانستم به مرزهای ازادی برسم.