گناه بزرگ!

نوشته ی: ستار لقایی

رجبعلی کناس آب دهانش را خالی کرد، روی دیوار مسجد. دو پاسدار که از رو به رو می‌آمدند، جلوش را گرفتند. یکی با خشم گفت: «چی انداختی روی دیوار مبارک مسجد، مرتیکه‌ی کچل؟»

ادامه‌ی خواندن

سنگ اول , گزارش داستانی از تعزیر و سنگسار

نوشته ی: ستار لقایی

نقاشی (تابلو سنگسار ) اثر جلوه جواهری

سنگ اول

گزارش داستانی از تعزیر و سنگسار

سه نفر بودند. سه مرد جوان. آن ها را برده بودند به میدان ِ مقابل مسجد جامع تا تعزیر کنند. وسط میدان یک سکوی نسبتاً بزرگ درست کرده بودند و چند پاسدار روی آن مشغول آماده کردن تخته شلاق و دستگاه «قطع ید» بودند که از اختراعات قوه ی قضاییه بود…

هر سه نفر را که دست هاشان، از جلو با طناب بسته شده بود، بردند بالای سکو. از آن ها دو تاشان به جرم خوردن عرق، هرکدام، محکوم شده بودند، به تحمل هشتاد ضربه شلاق. و سومی، متهم به ارتکاب سه گناه بود، و سه بار، باید حدّ بر او جاری می شد. گناه اول اش خوردن عرق بود.

ادامه‌ی خواندن

آزادی: قیام علیه تبدیل جهان، به اردوگاهِ های بردگی ٬اقتصادی

ستار لقایی می نویسد:

برای شناساندن الیگارشی ی آخوندی، عنوان «دیکتاتور» با همه ی معیارهای شناخته شده ی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی،  فاقد بار عاطفی لازم  است.  حتی عناوین «کوشش گر احیای برده داری» و «جنایتکار» نیز نمی تواند معرف واقعی این حکومتِ پلشت باشد. از نگاهِ فقیهِ سفیه و مزدوران اش، «آزادی»، تعاشر با «حشرات الارض» معنی می شود. از این رو تکلیف همه ی آزادی خواهان با این جانوران روشن است؟ اما آیا آن چه در کشورهای متمدن غرب جاری است، «آزادی» واقعی است؟

ادامه‌ی خواندن

چرا “گنجی” می گوید: «در خارج از کشور اپوزسیون، وجود ندارد»؟

ستار لقایی می نویسد:
چرا "گنجی" می گوید:
 «در خارج از کشور اپوزسیون، وجود ندارد»؟

شما احتمالا "اکبر گنجی" را می شناسید! و یا حد اقل با نامش آشنا هستید.
او وقتی در ایران زندگی می کرد، به خاطر نوشته هایش، نظراتش و اعتراض هایش علیه بعضی از آحاد حکومت اسلامی، نویسنده یی مطرح بود. مطرح و منتقد. اما منتقدی که جزو "خودی" ها بود، و با مصونیت «خودی»ها…

ادامه‌ی خواندن