نمیخواست بمیرد
تن به مرگ نمی داد
پا به زمین میکوبید
شاخ به آسمان میزد
بایگانی دسته: حسین عبدالی
کار یک اویرویی!(شعر)
دراین عصر مدرن
دراین زادگاه مارکس،
باید بگویم
من برده ام
مغز کودن! ( شعر )
شعرى به یاد دکتر جعفر شفیعى ( کوردى )
بۆ دۆکتۆرجه‌عفه‌ری شه‌فیعی!(شێعر)
تروسکه‌ی نیگات،
باڵای به‌رزی ئینسانیه‌ت بوو.
خه‌نده‌ی ده‌مت
شجاعت یک دانشجو!(شعر)
ما کارگریم!(شعر)
آری،
ما کارگریم
امروز بجز عشق
چیزی در دست نداریم.
مترسک های سرخ! ( شعر )
آزادی،
باغی است در تصرف آنان.
لاشه های شما بر سر نوک نیزه هایشان
مترسک های سرخی هستند
برای ترساندن ما.
بگزارید تصورشان این باشد
آنچه مهم است
خیزش ما است.!
حسین عبدالی ۱۷٫۱۰٫۲۰۰۹
به دوستان ورفقای منصور حکمت!
متاسفانه بعضی از دوستان ورفقای منصور حکمت بخصوص حزب کمونیست کارگری ایران ، نه تنها از جنبش ارتجاعی سبزدنباله روی میکنند،همچنین شدیدا تحت تاثیر تئوریهای عبدالکریم سروش وکارل پوپرنیزقرارگرفته اند.درخصوص این سیاست غیرکارگری وکمونیستی
توجه آنان را به مطالعه این مطلب مهم منصور حکمت جلب مینمایم.
حمید تقوایی و انقلاب سبز!
حمید تقوایی رهبر حزب کمونیست کارگری ایران، با شورشوق زیاد جنبش سبز ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران را با انقلاب اکتبر وپاریس مقایسه میکند. از نظر ایشان ماهیت حرکت مهم نیست ،مهم این است با هر نوع حرکتی علیه دولت باید همرنگ و همصدا شد. او میگوید ما حزب خیابان هستیم ،یک نفر بیرون بیاید و بر ضد دولت داد بزند ما هم همراهش هستیم حتی اگر شعار الله واکبر بدهد.
رنگ سبز! (شعر)
رنگ شما،
رنگ بهار نبود.
مژده شما،
مژده بهار نبود.