چرا حرکت «دختران خیابان انقلاب» گسترش نیافت

از پرسش‌های مطرحِ این روزهای کنش‌گران جنبش زنان، یکی این است که چه بستری سبب شد مسئله‌ی حق پوشش اختیاری برای نسل جدید زنان، بیش از نسل قبل، مرکزیت پیدا کند تا جایی که حرکت نوپدید «دختران خیابان انقلاب» در ایران، هستی بگیرد؟ شاید یکی از دلیل‌های مهم این مرکزی‌شدن، اهمیت روزافزونِ پوشش و ظاهر طی یک دهه‌ی اخیر و پیوند آن با «هویت فردی» افراد باشد. گسترش سرسام‌آور گوشی‌های هوشمند، حضور گسترده‌ی شبکه‌های ماهواره‌ایِ غیرسیاسی (با انبوهی از تصویرهایی که عمدتاً بر «پوشش و ظاهر» تکیه دارند)، انبوه فیلم‌های خارجی (از نوع سینمای «جریان اصلی» و هالیوودی) و در مقیاسی بزرگ‌تر، ارتباط گسترده‌ی کل جامعه با جهان خارج که عمدتاً از طریق تصاویر غالب بر رسانه‌های همگانی و اصلی در دنیا عمل می‌کند، در مجموع به افزایش مدگرایی و مصرف‌گرایی دامن زده و سبب شده ظاهر و پوشش افراد به موضوع مهمی برای جامعه‌ی ایران تبدیل شود. به‌ویژه آن‌که برخلاف پیش از انقلاب، جامعه‌ی امروز، تمایل بسیاری به ارتباط و تعامل با جامعه جهانی دارد و این کشش و تمایل باعث شده که نسل‌های معاصر ایران، سبک‌های زندگیِ جهانی‌شده را هرچه بیشتر پذیرا باشند و به سرعت آن‌را هضم و جذب کنند. در دهه‌ی اخیر، «مصرف» انواع پوشاکِ مد روز، به یک روال عادی زندگی در میان اکثر طبقات اجتماعی تبدیل شده است. انبوه کالاهای ارزان چینی مانند همه‌جای دنیا، مردم ایران را حتا از قشرهای پایین طبقه متوسط و کارگری (البته نه قشرهای خیلی فرودست و حاشیه نشین)، با وفور انواع لباس‌های ارزان‌قیمت، رنگارنگ و متنوع، مواجه کرده است. گفتن ندارد که وفور لباس‌ها و وسایل آرایشی ارزان‌قیمت با عرضه‌ی گسترده و آسان‌یاب‌شان توسط تعداد سرسام‌آور دستفروش‌ها[۱]، در تمام مکان‌های شهر، مصرف را در این زمینه به طرز حیرت‌انگیزی افزایش داده است. ادامه‌ی خواندن