انقلاب اکتبر و درس‌هایی برای یکصد و یک سال بعد

چپ هزاره سوم، چپی که خود را نفس نفس‌زنان در میانه نظم نوین جهانی و جنگ‌های عصر نئولیبرالیسم رسانده و از هر سو مورد حمله قرار گرفته، چپی که هزار راه نرفته را کشف می‌کند و در اولین گام‌هایش از نفس می‌افتد تا عرصه را به بورژوازی وا‌گذارد، چپی که گذشته‌اش را انکار می‌کند، نفی می‌کند و با چاقوی کُند تزهای هر روزی به جان خودش می‌افتد، چپی شده است که آموخته، یا بهتر است بگوییم مسخ شده، تا انقلاب اکتبر را، انقلابی که جهان را لرزاند، به زیر سوال بکشد. امروزه، سخن گفتن از انقلاب اکتبر به زعم آنها دِمُده شده: در حالی که هنوز بر اندام بورژوازی غرب و شرق با نام لنین لرزه می‌افتد و روزی را بدون تلاش برای تخریب تاریخ سوسیالیسم شب نمی‌کند، چپِ به اصطلاح هزاره‌ای سعی می‌کند فاصله‌اش را با بزرگ‌ترین تحول سوسیالیستی تاریخ بیشتر و بیشتر کند. ادامه‌ی خواندن