خیابان یک‌طرفه و عروسک‌های کوتوله‌اَش

پیش‌درآمد

 

برای خیابان یک‌طرفه‌ای که دوباره گشوده شده بود، بازْ عروسک‌های کوتوله‌ی بسیاری دست‌اَفشان شدند. این یک‌طرفگی بدین معناست که با دلایلی چند، فعلاً یک‌راست به سمت انهدام بی‌معنایی پیش می‌رود که یکی از شرایط گریز از این مهلکه، در نفی امپریالیسم رخ خواهد نمود؛ بدین معناست که در چهارسوقِ بازار خیابان هیچ جنسی فروخته نمی‌شود که به درد آن انهدام نخورد و گریز از این مهلکه منوط به تکوین آن دست صالحی‌ست که یکی از فعل‌هایش قطع کردنِ دست طالحِ امپریالیسم است. ادامه‌ی خواندن

کلیّت و تروماـ‌مؤلّفه‌ای نوین(علیه وسوسه‌ی سرنگونی)

درک کلیتِ امور، ابتدابه‌ساکن، آن معیار برناگذشتنی‌ای‌ست که خودِ موضع صحیح کمونیستی را ممکن می‌کند. لیکن خودِ کلیت را به عنوان امری جوهرین و امری یک‌بار برای همیشه پیش‌نهاده‌شده دیدن، آن منظری‌ست که به یک اسکولاستیسیسم و ایده‌آلیسمی غَلتِش می‌کند که در نزد آن، کلیتْ تبدیل به امری الهیاتی و صوری می‌شود[۱]. در این وضع، آن‌چه از دست می‌رود خودِ توانش نگاهِ کلیت‌ِ انضمامی‌گرا است که در اتصال ناگسستنی‌اَش با تحلیل مشخّص از شرایط مشخّص، خود تحلیل صحیح را ناممکن می‌کند. تغییر کلیت که با تغییر مناسبات بین اجزاء و یا اضافه و کسر اجزاء رخ می‌دهد، در اَزَلش هماره چون یک تروما اعلانِ حضور می‌کند، هم‌چون چیزی آشوب‌ناک و بیان‌ناپذیر، لخته‌ای بی‌پیرایه و درهم‌و‌برهم. ورود یک جز به ساحت کلیت نمادینِ همیشه ناتمام و همیشه شکاف‌دار، با خود نیرویی را از قعر مغاکِ امر واقع سرمایه به سطح نمادین جاری می‌کند و آن تضاد واقعیْ اعلان حضوری بیان‌ناپذیر می‌کند و پیچیدگی یک کلیت را در یک هم‌افزایی، مضاعف می‌سازد. حال خودِ این بیا‌ن‌پذیر کردنِ این ترومای نیرومندِ برآمده از مغاک تاریک، آن وهله‌ی نبردگونه‌ای‌ست که بی‌شک رخ خواهد داد؛ تقلّایی که در نهایت آن تروما را بیان و زبانی خواهد داد. دخالت در لحن و نحو این بیان، از اصلی‌ترین وظایف کمونیسمْ به عنوان یک زرّادخانه، منظومه و روایت اعظم است. ادامه‌ی خواندن