بورژوازی فرانسه و آموزش عالی

مدتهاست که بورژوازی فرانسه به فکر خصوصی کردن آموزش و پرورش این کشور است تا هم از این راه منبع در آمدی برای سرمایه‌های خود تهیه کند و هم دستیابی طبقات فرودست را به آموزش عالی محدود نماید و برای فعالیت‌های اقتصادی بنگاه‌های خود، کارگر ارزان فراهم آورد. تا کنون کوشش‌های فراوان دولت‌های پیشین که از پنجاه سال پیش به ‌بهانۀ رفورم ولی در اصل برای پیش‌بردن این هدف کوشیدند، به مقاومت دانشجویان و گارگران برخورد کرده و پیروزی‌های قابل توجهی به دست نیاوردند. جا دارد در اینجا از شورش های ماه مه سال ۱۹۶۸ یاد کنیم که در مقابله با رفورم های پیشنهاد شده توسط ژنرال دوگل و ژرژ پمپیدو نه تنها دانشجویان بلکه بیش از دوازده میلیون کارگر را به اعتصاب واداشت و برای مدتها بورژوازی فرانسه را مجبور به ‌عقب نشینی نمود. در سال ۱۹۹۵ نیز حکومت شیراک کوشید رفورمهای مشابهی انجام دهد که بازهم با مقاومت دانشجویان روبرو شد و عقب نشست. ادامه‌ی خواندن

نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و برنامۀ نامزدها

مقدمه: فرانسه در اتحادیۀ اروپا نقشی مهم و مرکزی به‌عهده دارد. این کشور یکی از اعضای اتحادیۀ نظامی ناتو نیز هست و به‌ واسطۀ مجهز بودن به ‌سلاح‌های پیشرفته و بمب هسته‌ای به‌ اضافۀ سیاست‌های تهاجمی خشن و سابقۀ طولانی مستعمراتی، در این دوران جنگ‌های تجاوزکارانۀ امپریالیستی، اهمیت ویژه‌ای کسب کرده است. دیگر اینکه پی‌گیری ‌روند جهانی سازی و بحرانِ سیستم سرمایه‌داری، که تقسیم مجدد جهان و استثمار وحشیانه‌تر طبقۀ کارگر و ثروت‌های ملت‌ها را در سطح جهانی در دستور روز امپریالیست‌ها قرار داد، در کشورهائی نظیر فرانسه حکومت‌هائی لازم دارد که، در اتحادیه اروپا، از هر جهت یار و همدست دیگر امپریالیست‌های اردوی خود باشند تا با همدلی و همدستی آن دیگران، حاصل تاراج را، مطابق با توافقات قبلی، میان خودشان تقسیم کرده و تا آنجا که ممکن است از برخوردهایی که نظیر دوران دو جنگ جهانی پیش آمد احتراز شود. البته هیچ چیز ثابت نیست و آنچه امروز وجود دارد و غالب به نظر می رسد بی شک فردا تغییر خواهد کرد؛ اتحادهای امروز، فردا درهم می ریزند و جای خود را به گروه بندی های دیگر می دهند. ۲۷ سال پس از فروپاشی شوروی و برآمد کنونی چین و هند و کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی، زمان رقبای جدیدی برای امپریالیستهای کهن آفرید و به صحنه فرستاد که آنها نیز به هرگونه تحولی در نزد دوستان یا رقبای خود، حساس و نگرانند. سئوال اینجاست که آیا رقابت و مبارزه برای کسب هژمونی اقتصادی و سیاسی (و فرهنگی) در سطح جهانی، رقابتی که حتی می تواند به جنگ بکشد، موجب درهم ریختن اتحادهای قدیمی خواهد شد و جای خود را به اتحادهای دیگری خواهد داد یا آنکه، درچارچوب تضادهای درونی امپریالیست ها، ائتلاف ها و بلوک بندی های جدیدی باید به وجود آیند؟ در این صورت جای هریک از نیروها و روابطش با دیگران چه باید باشد و چه خطراتی منافعش را تهدید خواهد کرد و چه عایدش خواهد شد؟ از همین رو، نتایج انتخابات در فرانسه، برای کشورهای سرمایه‌داری امپریالیستی در مجموع، بسیار حیاتی است و به ویژه چشم‌های سران دولت‌های اروپا به‌ فرانسه و انتخاباتش دوخته شده است. ادامه‌ی خواندن