“همه جا همینطور است” تحمیل شرایط ضد انسانی توسط رژیم بعنوان شرایط طبیعی

“همه جا همینطور است”  تحمیل شرایط ضد انسانی توسط رژیم بعنوان شرایط طبیعی

 “همه جا همینطور است”، جوابی بغایت انحرافی، موذیانه و در بهترین حالت شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت از طرف کارگزاران طبقه حاکم. وقتی شرایط غیر انسانی با اعتراضات بر حق کارگران، زنان و ملتهای تحت ستم ملی به چالش کشیده می شود، عوامل کارگزار و مزدوران سرکوبگر رژیم چون حرفی برای گفتن ندارند برای جا انداختن روابط و مناسبات بغایت ظالمانه و غیر انسانی و عادی کردن آن، شانه های خود را بالا انداخته و با بی اعتنایی این جمله انحرافی را بکار می برند که بله “همه جا همینطور است” ، البته برای اینکه کارگران و زحمتکشان تهیدست را فریب بدهند، با دکان چند دهنه ای که باز کرده اند، و در آن ظاهرن از شیر مرغ تا جون آدمیزاد را می توان یافت، از پزیسیون تا اوپوزیسیون، از مدافعین کارگران تا لیبرالهای دو آتشه!. و با این سیاست به توده ها القاء می کنند که هر چه را می جویند در دکان گند گرفته رژیم می توان یافت و بهتر است به جای دیگر مراجه نکنند! البته بعضی اوقات بخاطر حفظ قدرت و ارتزاق از ارزش افزوده کارگران، پته  همدیگر را در مناظره های کذائی “انتخابات” روی آب می ریزند و مجبور به افشای یکدیگرمی شوند. گاهن مثل علی لاریجانی که روز سه شنبه ۳۰ مای در مجلس رژیم عربستان سعودی را مثال می آورد که در آن نظام، زنان حتی حق رانندگی هم ندارند و مردم آن از داشتن قانون اساسی و مجلس محروم هستند.   ادامه‌ی خواندن

نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم

نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم
این یک دروغ بزرگ است که ادعا می شود، توده ها در تقابل با رژیم شاه نمی دانستند چه می خواهند، چرا که چه در جمهوری مهاباد، جمهوری آذربایجان، سرکوب جنبش ملی با کودتای آمریکایی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و مبارزه توده ها در سالهای ۵۶ و ۵۷ با شعار های استقلال، آزادی و جمهوریت همگی برای کسب آزادی های سیاسی و نظام جمهوری بجای استبداد شاهی و یا هر استبداد دیگری بود. ادامه‌ی خواندن

جنایات و دروغها

جنایات و دروغها

در نظام سرمایه داری جهانی شده، طبقه سرمایه دار و ابزار سرکوب آن که در غایت دولت در جامعه بشری حضور پیدا کرده، به اشکال مختلف کارگران، زنان و ملتهای تحت ستم را استثمار، سرکوب و ترور می کنند.  قتل عام بیش از ۴۰۰۰۰ هزار  کارگر و زحمتکش در وقایع کمون پاریس  ۱۸۷۱، قفل شدن درهای کارخانه نساجی ترای آنگل شرت ویست نیویورک در مارس ۱۹۱۱ توسط  ماکس بلانک و ایساک هریس این “غاصبان فاشیست  جنایتکار  کارخانه”، محبوس کردن و به دنبال آن به آتش کشیدن ۱۴۵زن کارگر معترض برای شرایط بهتر کار، در آتش سوختن ۱۳۸ کارگر ومصدوم شدن بیش از ۲۰۰۰ کارگر نساجی رعنا پلازا در ۲۴ آوریل ۲۰۱۳ در بنگلادش و پرداخت حقوق ماهیانه ۳۰ تا ۵۰  یورو در ماه  به کارگران! توسط شرکتهای چند ملیتی. کشته و مصدوم شدن روزانه کارگران در محیط های کار در ایران. اعدام های روزانه، سرکوب ملتهای تحت ستم، زنان و جوانان، اعتیاد، گسترش بزهکاری و مرگ زودرس کارگران و…. . در واقع تمام این فجایع و سرکوبها با آگاهی کامل توسط طبقه حاکمه صورت می گیرد. کارگزاران سرمایه داران قوانین ضد دمکراتیک وضد بشری را در کارخانه ها و پارلمانهای کذائی بر علیه کارگران، ملتهای تحت ستم و زنان به تصویب می رسانند و قوای مزدور و سرکوبگر هم وظیفه اجرایی شدن آن قوانین می باشد. برای فریب توده ها نیز باصطلاح قوه قضاییه را سامان داده اند، اما طبق آمار و واقعیتهای موجود بیش از ۹۰ در صد غیر خودی ها  یعنی کارگران و مخالفان هستند که محاکمه و مجازات می شوند. به باور نگارنده  سوانح روزانه جاده ها و مرگ تعداد زیادی از شهروندان تا سرکوبهای آشکارا ترور وحشیانه توسط طبقه حاکم و کارگزاران حکومتی  آن است. همانطور که همه شاهدیم، این جنایات و ترورهای ضد بشری توسط طبقه حاکم هر روزه اعمال می شود اما دروغهای بزرگ  بنگاههای دینی و مزدوران قلم به دست رژیم نیز هر روزه بکار افتاده و فجایع یاد شده در بالا را به عنوان موضوعاتی عادی ونورمالیزه به جامعه القاء می کنند. ادامه‌ی خواندن

مارکس، لنین، انقلاب اکتبر ١٩١٧ روسیه

مارکس، لنین، انقلاب اکتبر ١٩١٧ روسیه

در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴، ولادیمیر لنین مارکسیست بزرگ و رهبر انقلاب روسیه، بخاطر وخیم شدن سلامتی اش که مورد اصابت گلوله یک مزدور قرارگرفته بود، جان باخت. مقاومت و جان سختی مدافعین وسخنگویان نظم کهنه در مقابل نوآوریها در عرصه اجتماعی، با تبلیغات وسیع بر علیه شخص لنین و وارونه جلوه دادن ایده هایش از جانب تاریخ نگاران بورژوایی، رفرمیستها، لیبرالها و آنارشیستهای مختلف همچنان ادامه دارد. تکلیف و وظایف آنها بی اعتبار کردن لنین کبیر، مارکسیسم و انقلاب روسیه در جهت خدمت به دمکراسی قانون بانکها و سرمایه داران بوده است. این حضرات از آزادی بورژوازی و خرده بورژوازی در درون سوسیالیسم بیشتر نگرانند تا پیشروی دیکتاتوری پرولتاریا در از بین بردن قدرت مقاومت این طبقات!! ادامه‌ی خواندن