چرا به جای مزد، آتش گرسنگی به جان ما می اندازند

چرا به جای مزد، آتش گرسنگی به جان ما می اندازند

این تنها کارگران نیستند که کافی نبودن دستمزدهای مصوب اداره کار را برای داشتن یک زندگی حداقلی به زبان می آورند، جرائد رسمی دولت سرمایه نیز اینجا و آنجا این موضوع را تائید می کنند. بر طبق برآورد نهادهای وابسته به دولت سرمایه، دستمزدی که بتواند نیازهای اولیه کارگران را تامین کند، بیش از ۳ میلیون تومان است. ادامه‌ی خواندن

در باره مبارزات کارگران مس سرچشمه

در باره مبارزات کارگران مس سرچشمه

بخش عمده کارگران مس سرچشمه به صورت قراردادی و پیمانی در این شرکت مشغول کار هستند و به گفته یکی از کارگران شرکت، تا سال آینده آخرین نفرات به جای مانده در استخدام «رسمی» نیز بازنشسته خواهند شد. قراردادهای کار میان کارگران و کارفرمایان عموماً یک ماهه یا چند ماهه است و از طریق شرکت های پیمانکاری صورت گرفته است. علی رغم اعتراضات پرشمار کارگران برای حذف نقش پیمانکاران و بستن قرارداد مستقیم با خود کارخانه مس، نه فقط این خواست محقق نشده است که تعداد قراردادهای منعقد شده با شرکت های پیمانی افزایش هم یافته است و در عوض از شمار کارگرانی که در استخدام شرکت مس سرچشمه هستند، کاسته می شود. افزایش قراردادهایی که به صورت کوتاه مدت و توسط شرکت های پیمانی به کارگران تحمیل می شود، یکی از راهکارهای نظام سرمایه داری برای آسان تر کردن سرکوب کارگران، ایجاد تفرقه میان آنان و اخراج راحت تر کارگران بوده است که نه فقط در مس سرچشمه که در دیگر حوزه های تولید نیز شاهد آن هستیم. ادامه‌ی خواندن

اول ماه مه ٩۴ و برخورد رفرمیسم راست و چپ

اول ماه مه ۹۴ و برخورد رفرمیسم راست و چپ

خانه کارگر، این تشکل دست ساز دولتی، برای برگزاری مراسم اول ماه می از ماه ها قبل برنامه ریزی کرده بود. دولت سرمایه تصمیم داشت از این طریق برای فروکاستن از اعتراضات کارگری بهره ببرد. این تشکل از ابتدای روی کار آمدن حاکمیت سرمایه داری ایران، ماموریت شناسایی فعالین کارگری و اعضای گروه های چپ را به عهده داشت که با هدایت دوم خردادی ها در جهت تحکیم پایه های قدرت سرمایه داری این نقش را ایفا می کرد. اکنون ضروریات نظام سرمایه داری ایجاب می کند که این تشکل ضد کارگری همان وظیفه را زیر نام دفاع از مطالبات کارگران انجام دهد. خانه کارگر با تمام تجهیزات تبلیغاتی و بلندگو به میدان آمد و از پیش این موضوع را در نظر گرفته بود که اگر کارگران جان به لب رسیده با شعارهای خودپوی ضد سرمایه داری به میدان بیایند بتواند آنان را کنترل کند. جای شکی نیست که جنبش کارگری در چنگال رفرمیسم (چپ و راست) یال و کوپالی برایش باقی نمانده است و به طور دردناکی اسیر بی راهه است اما باز هم اکثریت افرادی که در پیاده روها نشسته بودند، به شعارهائی که کارگران بسیج شده «خانه کارگر» از طریق بلندگو پخش می کردند، جواب نمی دادند. این نیز خوب روشن بود که حتی غالب افرادی که خانه کارگر از قبل آنها را در جهت اهداف ضدکارگری خود مشق داده و آماده کرده بود در مقابل شعارها ساکت بودند و یا با بی میلی نجواگونه آنها را جواب می دادند. این بخش کارگران از سر ناچاری به این تشکل دست ساز دولتی یا به امامزاده های دروغینی چون سندیکا و اتحادیه متوسل می شوند. در این میان اما بعضی از کارگران نسبت به شعارهای انحرافی و ناسیونالیستی که از سوی خانه کارگر سر داده می شد، اعتراض کردند. ادامه‌ی خواندن

جنبش کارگری، زیر سلطه نگرش رفرمیستی

جنبش کارگری، زیر سلطه نگرش رفرمیستی

سال هاست که جنبش کارگری در وضعیتی قرار گرفته است که گویی منتظر است تا سرمایه هجوم جدیدی را آغاز کند و آنگاه به پا خیزد و اندکی از لطمات این هجوم بکاهد، مثل اینکه اصلا قرار نیست از زیر بیرق نهاد های سرمایه به در آید و گریبان از چنگ سلطه ی سرمایه بیرون کشد، تمکین کار به سرمایه را بر خود مفروض داشته است، مبارزاتش را صرفا در چارچوب سرمایه محدود کرده وخطوط قرمز سرمایه را محترم می دارد. ادامه‌ی خواندن