آنچه که در اعتراضات توده ای دی ماه ۹۶ به عنوان یک دست آورد مهم از آن یاد می شود این است که این اعتراضات توانست از دو قطبی اصلاح طلبی و اصول گرایی عبور کرده و راه دیگری را به جز صندوق های کنترل شده انتخابات در جمهوری اسلامی پیش پای توده ها بگذارد. ارزیابی اینکه توده های مردم معترض در خیابان ها توانستند از اصلاح طلبی عبور کنند فقط تحلیل ناظران و حاضران در این اعتراضات اخیر نیست. خود سران اصلاحات به این مساله واقف اند که دیگر نمی توانند با خط سیاسی که از دوم خرداد ۷۶ شروع شد، استراتژی شان را به پیش ببرند. از اعتراف های ابطحی و بیانیه جمعی بخشی از تئوریسین های اصلاحات تا سیاست چماق و هویج تاجزاده بیانگر آن است که جبهه اصلاحات زیر فشار خیزش های اخیر در تلاش است تا از فروپاشی بیشتر در صفوف خود جلوگیری کند. اما همدلی ها و تذکرهای موردی بخش ”رادیکال“ جبهه اصلاحات که با تشکیل ”کارگروه پیگیری بازداشت شدگان“، حمایت از مطالبات اقتصادی مردم و نصیحت های پدر و پسری به خامنه ای تا الان خود را نشان داده به معنای قرار گرفتن آن ها در جبهه اعتراضات نیست. از بیانیه مجمع روحانیون مبارز که با ریاست خاتمی در اوج اعتراضات تشکیل جلسه داد و با لحنی تند خواستار سرکوب مردم معترض شد تا ”کرکس“ خواندن مردم توسط جلایی پور و در نهایت شاخ و شانه کشیدن های عباس عبدی نشانه های بارزی از کنار زدن شعارهای سانتی مانتال حمایت از ”جامعه مدنی و زنده باد دموکراسی“ اصلاح طلبان است. ادامهی خواندن