آیا لهستانی ها نمی دانند؟!

این روزها خبر کنفرانسی که در روزهای ۲۴ و ۲۵ بهمن در لهستان برگزار می شود سر و صدای زیادی به راه انداخته است. این کنفرانس، که گفته شده با تمرکز بر موضوع ایران انجام خواهد شد، به شدت سران جمهوری اسلامی را هراسانده و خشمگین کرده است. از یک سو با هارت و هورت های معمول شان سفیر لهستان را احضار کرده و به آن ها اعتراض رسمی کرده اند، و ازسوی دیگر با مظلوم نمایی لهستانی ها را مورد خطاب قرار داده اند که «چرا جواب مهربانی های مردمان ایران را که در پی جنگ جهانی دوم شما را با آغوش باز پذیرفتند و به شما پناه دادند این گونه می دهید؟» ادامه‌ی خواندن

ویترین نمایش استادیوم ورزشی یا ادای آزادی

این روزها، شاهد شگرد دیگری از مجموعه ی دروغ و تزویر حکومت مسلط بر سرزمین مان بوده ایم. هفته ی گذشته جمهوری اسلامی، با دستگاه های سرکوبگرش که در کنار وزارت ورزش اش عمل می کنند، در پی فشار «سازمان فیفا»، دست به «خدعه»ی تازه ای زد، از همان نوع خدعه هایی که آیت الله خمینی چهل سال پیش به عنوان اولین راه و رسم «جمهوری اسلامی» به پیروان اش آموخت. این بار آن ها از میان هزاران هزار زن خواستار ورود به استادیوم های ورزشی که چهل سال است از این حق انسانی خود منع شده اند، تعدادی زن را از میان وابستگان خود انتخاب کرد و آن ها را در ویترین استادیوم ورزشی به نمایش گذاشت و، به این ترتیب، باید منتظر باشیم که پس از این، هر بار که این حکومت گرفتار فشارهای قوانین بین المللی شود، جماعتی ناآگاه و یا از بستگان خودش را در ویترین گذاشته و ادای آزادی را در خواهد آورد. تردیدی نیست که هم فیفا و هم سازمان های دیگر جهانی، همچون میلیون ها ایرانی، این نمایش ها را باور نمی کنند اما ضمنا به روی خودشان هم نمی آورند. چرا که این امر هم درد آن ها نیست و هم نمی خواهند روابط شان با این حکومت را راحت بهم بزنند؛ مگر اینکه فشار از سوی مردمان ما و مردمان خودشان وادارشان کند تا ماجرا را جدی بگیرند. به همین دلیل هم هست که هر ایرانی آزاده ای وظیفه دارد در حد امکانش در مقابل این نمایش ها بایستد، و همانگونه که در چهل سال گذشته نفس جمهوری اسلامی را گرفته و حسرت پیروزی را بر جان سران بیدادگر آن نشانده، نابودی کامل این حکومت را میسر سازد. ادامه‌ی خواندن