در صحنه سیاست ایران بعضی از شخصیتها را، علیرغم مواضع سیاسی شان، صمیمانه دوست دارم. محمدرضا شالگونی، ابراهیم علیزاده و رحمان حسین زاده از این نوع شخصیتها هستند. حال شما این را ضربدر موافقت با مواضع سیاسی یکی از اینها بکنید، اصغر کریمی می شود. این شخص را بیش از حد دوست دارم. از روزی که این شخصیت نازنین را می شناسم، نوشته ها و بحثهایش گرچه خیلی هم زیاد نیستند، همیشه برایم سازنده بوده اند. در این مورد آخر هم، که نوشته من در مورد عبدالله مهتدی و جنگ حزب دمکرات بر علیه کومه له را نقد کرد، به من حتی بیشتر از موارد گذشته کمک کرد. ادامه‌ی خواندن→

عبدالله مهتدی بدنبال برگزار کنگره ١۵ حزب دمکرات کردستان ایران پیامی در فیسبوک خود به این حزب فرستاده است. متن پیام ایشان چنین است: “برگزاری موفقیت آمیز کنگره پانزدهم حزب دموکرات کردستان ایران و همچنین انتخاب اعضای کمیته مرکزی جدید و به ویژه انتخاب مجدد آقای مصطفی هجری به پست دبیرکلی این حزب را صمیمانه تبریک میگویم. امیدوارم همکاریهای دوجانبه گسترش هرچه بیشتری پیدا کند.” ادامه‌ی خواندن→

سیامک ستوده محترم، در سرمقاله شماره ۶٣ نشریه وزین “روشنگر”، تعدادی از مخالفین سیاسی خود را که عکس خانبابا تهرانی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد درویش پور، عبدالله مهتدی، محمد امینی و مصطفی هجری را هم کنار عنوان مطلبش درج کرده است، برای مطلبش عنوان “دلقک های دمکراسی و حقوق بشر” انتخاب کرده است.  ادامه‌ی خواندن→

یکی از خوانندگان گرامی مطالبم به نام آسو فتوحی، طی مطلبی به من گفته است: “”رشید شباهنگام” که معلوم نیست کدام یک از رهبران حزب کمونیست کارگری ایران پشت این امضا است”. برای آرامش خاطر دوست عزیز آسو فتوحی بگویم که اگر هنوز مشکل امنیتی نداشتم حتما نوشته هایم را با عکس خودم منتشر می کردم. من به بحث منصور حکمت درباره شخصیت شدن کمونیستها عمیقا باور دارم. در نتیجه من حتی اگر اسمم “رشید شباهنگام” نباشد، نه تنها عضو رهبری حزب کمونیست کارگری و هیچ حزب دیگری نیستم، بلکه فعلا حتی عضو ساده هیچ حزبی هم نیستم. فکر می کنید که چون بلدم بنویسم، حتما باید عضو رهبری یک حزب باشم. برای اطلاع شما، هر کسی که کتاب خوانده باشد، به طرز نوشتن کتاب و دیگر مطالبی که می خواند هم دقت می کند و از آن یاد می گیرد. کسی که مدرسه رفته باشد، انشاء می نویسد و اگر فرموله ننویسد، از نمره اش کم می کنند. حتما شما هم انشاء “بهار را تعریف کنید” نوشته اید. اگر دانشگاه رفته باشد، باید مطالب تحقیقی بنویسد که نمره اش پایین نیاید. من اگر بلدم بنویسم، همه اینها را دارم. حال شما مختارید هر جور دیگری که دوست دارید فکر کنید. ادامه‌ی خواندن→

علی دایی، که شاید یکی از بهترین فوتبالیستهای تمام تاریخ فوتبال ایران باشد، اخیرا از وضعیت زار اقتصاد ایران و گرانی و موقعیت معیشتی مردم گفته و از وضعیت کنونی در ایران اعتراض خود را بیان کرده است. وی در جمع خبرنگاران و درباره گرانی ها می گوید: “من نظر خاصی در این موضوع ندارم باید همه چیز را از مسئولان بپرسید که همیشه از جواب دادن خیلی از مسائل شانه خالی می‌کنند و به مردم جواب نمی‌دهند. الان نه تنها ورزش بلکه خیلی از جاهای دیگر پاسخگوی هیچ مسئله‌ای نیست تا دلمان خوش باشد حرف‌ها را می‌شنوند. الان وضعیت اقتصادی مردم را می‌بینید امیدوارم فردی باشد که پاسخگوی مسائل باشد.” ادامه‌ی خواندن→

به دنبال مطلب کوتاهی که در باره نمایشگاه لباس سنتی کردی در کنگره کومه له نوشتم، یکی از خوانندگان گرامی با امضای “حسن سارمی” دو کامنت در وبلاگم گذاشت. این هم دو پیغام ایشان: “رشید خان عزیز، شما دچار مشکل هستید، لباس کردی لباس ناسیونالیستها نیست، لباس میلیونها آزاد است که سالیان سال پوشیده و خواهند پوشید، شما چرا تا این حد از آزادمنشی و کرامت انسانی بدور هستید، شما که به جز پرداختن به لباس کردی و هر چیز دیگر کردی کاری ندارید، معلوم است واقعا نه کارگر هستید، نه اومانیست هستنید، نه مدرن و نه با سواد و با معلومات. ادامه‌ی خواندن→

به دنبال طومار اعتراضی کارگران، واکنشهایی از جانب محافل مختلف را شاهد بوده ایم. بخش عظیمی از مردم و کارگران و همچنین محافل و سازمانهای اپوزیسیون از این اعتراض استقبال و حمایت کردند و آن را پوشش خبری هر چه وسیعتری داده اند. ادامه‌ی خواندن→

عکسهایی از کنگره ١۵ کومه له در تعدادی از سایتهای اینترنتی منتشر شده است که قبل از هر چیزی پوشیدن لباس سنتی کوردایتی از طرف نمایندگان این کنگره جلب توجه می کند. برای ناظر بی طرف این سئوال می تواند به وجود بیاید که ضرورت تبلیغ چنین لباسی از چه چیزی ناشی می شود؟ این سئوالی است که رفقای کومه له و اعضای نماینده کنگره باید به آن جواب بدهند. ادامه‌ی خواندن→

اکنون دیگر همه می دانند که بخشی از هویت حزب طرفداران نظرات کورش مدرسی که به خود نابجا و بی ربط می گوید “حکمتیست”، کمپین برای انحلال تشکلهای موجود کارگری است. اسد گلچینی و مظفر محمدی که از شخصیتهای اصلی این جریان هستند، از هر دو مطلبشان یکی اختصاص دارد به تئوریزه کردن دلایل انحلال تشکلهای کارگری. ادامه‌ی خواندن→

رادیو صدای آمریکا گزارشی از یکی از شرکتهای نظرسنجی از کانادا، در خصوص نظر مردم کانادا در رابطه با تعطیلی سفارت جمهوری اسلامی در کانادا منتشر کرده است که در آن آمده است: “٧٢ درصد مردم کانادا از تصمیم دولت فدرال برای قطع روابط با ایران حمایت می کنند.” جالب اینجاست که ۶٧ درصد از هواداران حزب نودمکرات هم، که از احزاب طرفدار جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی علی العموم است، از تصمیم اتاوا برای قطع روابط با جمهوری اسلامی استقبال کرده اند. ٨١ درصد از مردم کانادا نسبت به جمهوری اسلامی ابراز مخالفت کرده اند. در این گزارش آمده است که مردم کانادا از سرکوب مخالفان سیاسی در ایران ابراز تنفر کرده اند.
مردم کانادا از ابراز خوشحالی مردم ایران برای طرد و منزوی کردن رژیم کشت و کشتار مخالفین سیاسی و رژیم حجاب و عمامه و ریش اسلامی، استقبال کرده اند. این نشان از کار مستمر اپوزیسیون مترقی مخالف جمهوری اسلامی است که توانسته است آنچه را که جمهوری اسلامی واقعا هست، جلوی جامعه کانادا بگیرد و اجازه ندهد کانادا یک مرکز امنی برای تروریستهای اسلامی و لانه هدایت تروریسم در کانادا باشد. ادامه‌ی خواندن→