آواز های زنان کوبانی
آواز خوان می آیم
بگریز! ادامهی خواندن
بایگانی دسته: مینا روشن
به مناسبت کریسمس
به مناسبت کریسمس ادامهی خواندن
دو شعر … گل سوزان … جوردانو / مینا روشن
جوردانو برونو در سال ۱۵۴۸ در شهری به نام نولا در نزدیکی ناپل ایتالیا زاده شد. او را به نام فیلیپ غسل تعمید داد. در پانزده سالگی، به یکی از صومعه های شهر ناپل پیوست و در همین صومعه نام «جوردانو» بر وی نهاده شد. سیزده سال را در صومعه گذرانید. در این مدت دانش فراوان در زمینه های گوناگون آموخت. وی از آغاز جوانی از اندیشه ها و روشهای خام و ناشیانه زندگی راهبان و کشیشان خشمگین و بیزار بود و آیینها و مراسم کشیشان را به دیده تمسخر می نگریست. در اتاق خود به جای پیکره های قدیسان مسیحی تنها صلیب بر دیوار آویخته بود. در هجده سالگی درباره یکی از مهمترین اصول مسیحیت، یعنی اصل تثلیث، دچار تردید شد. ادامهی خواندن
چند شعر کوتاه در مورد کوبانی
ستاره برمی چیند
آسمان
از زمین
وشهاب های
شگفت
رقصان وپیچان
از زمین
به کهکشان می روند
در آسمان کوبانی ! ادامهی خواندن
سروهای کوبانی سرو کاشته اند در گوشه گوشه ی کوبانی که برگریز نمی کند در پائیز حتّی
سروهای کوبانی
سرو کاشته اند
در گوشه گوشه ی کوبانی
که برگریز نمی کند
در پائیز حتّی ادامهی خواندن
جوزه / مینا روشن
جوزه
جوزه از آسمون افتاد!
سردویخ زده
عین یه گولّه تگرگ
وسطِ پیاده رو
تو محلّه ی مورتلیک
تو لندن
یه سیم کارت تو جیبش بود
با یه پیغام عاشقانه ادامهی خواندن
اهریمن ِ نجات! / مینا روشن
اهریمن ِ نجات!
بربلندای کوههای سینجار
مردمان ِ سرزمین ِ طاعون زده
چشم بر آسمان و پای در خارزار
از وحشتی به وحشت دیگر
می گریزند. ادامهی خواندن
خط کش ها
آن خطوط مضحک / مینا روشن
آن خطوط مضحک
چشمانت
بادامی هستند یا گرد؟
قهوه ای یا آبی؟
پوستت
گندمی ، سیاه یا سفید؟ ادامهی خواندن
آنجا
آنجا!
پشت دیوارها
برلبهای برآماسیده ی مردی ادامهی خواندن