دو مطلب کوتاه … شعر و اول مه … باى باى

شعر و اول مه

این شعر فروغ فرخزاد را به یاد نمی‌آورم خوانده بودم یا نه. اما این نقد واقعأ « تولدی دیگر» ، حداقل برای من، به آن می‌دهد. نقدی که به همان اندازه شعر، اگر نگوییم بیش از آن ، زیباست. و حتی زاویه های تازه‌ای برای نگاه کردن به این برهنگی های اخیر و مساله زن و مرد و انسان ایجاد میکند. اسد رخساریان نقد ادبی دیگری هم دارد که شاید نه الزاما از نظر خودش، ولی در این روزها برای همه آن‌هایی که انسان را انسان میدانند، دعوت به بزرگترین و با شکوه ترین روزهمبستگی تمام انسان‌ها اول مه می کند. آخرین نقد شعر زیبایی که خواندم ، نقد محمد حقوقی به پرنده مردنی است همین فروغ بود، اما این زمان دیگری و این نقد چیز دیگری است ادامه‌ی خواندن

انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و اول مه

یک شبانه روز هم به طول نیانجامید که ناگهان «چیزی» دوچهره رقیب دور دوم انتخابات و نفر سوم دور اول آن مارین لوپن را به صفوف عقب راند و با قدرت تمام بحث‌ها و علامت سؤال‌ها را به خود اختصاص داد: اول مه و کار و کارگران. سندیکاها البته مثل همیشه در صف اول هستند در همکاری با احزاب چپ. جبهه ملی لوپن هم سالهاست که این روز را به مراسم ژاندارک ـ چهره حماسی و تقریبأ اسطوره شده تاریخ فرانسه که گویا این کشور را از دست انگلیسها نجات داده است ـ اختصاص می دهد. تفاوت امسال اولأ در اهمیت سیاسی آن در جامعه‌ای به شدت رادیکال شده در آستانه انتخابات و احتمالأ بسیج گسترده نیروهاست، و ثانیأ فراخوان سارکوزی و تقدیس کار در همان روز. آنچه در هفته‌های قبل از انتخابات در پرچم های سرخ و سرود انترناسیونال اجتماعات احزاب سیاسی تبلور پیدا کرده و فی الحال مهرش را کوبیده بود، از همین حالا در قالب مجیزگویی کار و کارگر تبلور ومادیت پیدا کرده است. ادامه‌ی خواندن

این خانم برنده نوبل کی می‌خواهد مدافع بشرشود ؟

در حالی که همه دنیا منتظر اول مه امسال است، شیرین عبادی کلمه‌ای هم از ابراهیم مددی کارگر که رژیمش از ترس آزاد کرد و مورد استقبال گرم قرار گرفت نمی گوید. در دانشگاه‌های آمریکا چرخید و فقط از دانشجویان زندانی گفت. بسیار عالی. اما در کشوری که در وال استریت سرمایه را به مصاف کشیده است، در رابطه با کشوری به نام ایران که قهرمانان اصلی‌اش دارند کارگران می شوند، این چه آلزایمر و فراموشی است که اکثریت بشر را از قلم می اندازد؟ این چه فرد و دنیایی است که جایزه نوبل را وثیقه و سرمایه فراموشی و حذف می کند؟ جوانان، زنان، دانشجویان، کارگران، کودکان و … همه بشر هستند. قثط باید شیرین عبادی بود تا بتوان به سادگی کارگران را از صحنه ایران و جهان محو کرد ادامه‌ی خواندن

اوضاع پرآشوب دنیا و ابن بحث‌ها بر سر برهنگی زنان

۱ـ کسی راجع به وقاحت و ناشرعی بودن تابلوهایی که نقاشان بزرگ دنیا از زنان برهنه کشیده‌اند حرفی نمی زند. حداقل الآن دیگر در زمان ما حرفی زده نمی‌شود (جز البته جنتی و پاسدارها و آخوندهای عظیم الجثه که یواشکی نگاهشان می‌کنند و سه هزار بار می‌گویند: فتبارک الله و احسن الخالقین). کسی نمی پرسد که چرا عمدتأ زنان برهنه در نقاشی ها زیبا و دلهره آور هستند، هر چند که مردهای برهنه ای هم بوده‌اند و امروز هم در کلاسهای نقاشی دانشکده ها مدل می شوند. ادامه‌ی خواندن

در باره اصغر فرهادی

۱- فیلم «جدایی نادر از سیمین» بافنوکپی اسناد هویتی اداری- حقوقی و شروع یک جدایی آغاز می شود. در انتها، جدایی به فرجام می‌رسد و حالا دخترک یازده ساله است که باید مهر نهایی را بکوبد و مهم تربن تصمیم را بگیرد: مهم ترین نه فقط برای خودش، بلکه بسیار بیشتر برای پدر و مادرش. در تمام طول فیلم آدم‌ها در مقابل انتخاب هایی مهم قرار می‌گیرند: باید هویت انسانی پشت کارت شناسایی و اسم و رسم حقوقی ـ  اداری را نشان دهند، تعریف کنند و بسازند. باید خود را فتوکپی کنند ومتغیر و متعدد شوند. تا آن حد که حتی بغل دستی ها را هم متعجب کنند: مگر ترمه با آن قاطعیتش در تصمیم گیری در انتهای فیلم و تمایلش به غیبت و عدم دخالت پدر و مادرش در رابطه او و قاضی (تصمیم گیری) چهره دیگری از خود نشان نداد؟ پدر و مادر و قاضی، و مهم‌تر از آن خود این دختر بچه یازده ساله فتوکپی جدیدی را می‌بینند که چندان برابر اصل نیست. آنچنان که علیای مصری و گلشیفته فراهانی بیشتر از هر کس دیگری در دنیا از کشف  تصاویر برهنه خود مبهوت شده اند. این منم ؟؟  ادامه‌ی خواندن