یک میلیون دلار جایزه قتل تمام ماتیک ها (به خصوص قرمزش)

این را دیگر اپوزیسیون کمونیست نجس و خارج کشور نشین در آغوش اسرائیل و آمریکا نمی گوید، خودشان گزارش می‌دهند :
ایران؛ رتبه اول مصرف مواد آرایشی در منطقه ادامه‌ی خواندن

همین الآن به دریا نریزیمشان …

مطالب مختلف برادران اصلاح طلب را که دم روی کول گذاشتند و در رفتند و اکنون در خارج هم از دست دیگر برادران و همکاران سابق شان قایم می‌شوند کپی کرده بودم تا چیزی در رابطه با فتوای قتل شاهین نجفی و جایزه ۰۰۰ ۱۰۰ دلاری آن‌ها بنویسم (خیلی هم با خست و آخوندی است، اگر یک میلیون دلار بود مرا هم وسوسه می‌کرد!). اما به این نتیجه رسیدم که لزومی ندارد. خزئبلات تکراری شان از قبیل اینکه «مردم ایران مسلمان هستند و امام نقی را دوست دارند» یا کمی مدرن تر که «اخلاق مدنی توهین غیر مدنی را مکروه اعلام می کند»، بیش از آن توسط خود مردم در ایران به تمسخر گرفته شده که کسی احتیاج به افشاگری بیشتر داشته باشد. ادامه‌ی خواندن

اروپا از روزنه انتخابات

انتخابات در سیستم هاى مبتنى بر دمکراسى نیابتى چیزى جز دست بدست شدن قدرت بین احزاب طبقه حاکم نیست. شهروندان٬ کسانى که حق راى دارند٬ در بهترین حالت نارضایتى و خسته شدنشان از این یا آن حزب بورژوائى را با چرخش مقطعى به سوى حزب رقیب نشان میدهند. مردم نه تاثیرى واقعى در سرنوشت انتخابات و تعیین سیاستهاى آینده دولتها دارند و نه دولتها و مجالس بسیار دمکرات نظر شهروندان را راجع به تصمیمات الیت سیاسى بورژوازى مى پرسند. انتخابات در شرایط عادى کارنوالى است که براى دوره اى محدود رنگ و بوى فضاى عمومى و رسانه ها را تغییر میدهد. فرداى انتخابات همه چیز عادى میشود و وعده هاى ارزان دوره انتخاباتى گوشه اى گم و گور میشوند. ادامه‌ی خواندن

٢٠ سالی بعد، هنوز کارگران

ژان بلانژه قهوه ای تعارف کرد و بعد با عرض معذرت رفت فنجان ها را شست. با نوعی شرمساری  گفت:مستخدم این دفتر من سالخورده است، دلم نمی‌خواهد کار زیادی به او تحمیل کنم.
دفتر یکی از قدرتمند تزین و مؤثرترین سندیکاهای کارگری جهان ث.ژ.ت، به دلیل رادیکالیسم بیشتر و سازشکاری کمترش نسبت به سندیکاهای آلمان و سوئد که اعضا بیشتری دارند، ساختمانی عظیم و با شکوه در یکی از حومه های پاریس است. ادامه‌ی خواندن

چند کلمه خطاب به فردین آرام

آقای فردین آرام نامه‌ای خطاب به نسان نودینیان نوشته است.
http://www.azadi-b.com/J/2012/05/post_191.html
شاید هم دور بودن من از تشکیلات ها باشد که تا این حد نسبت به بحث‌های صد من یک غاز بی تحمل شده باشم. نسان کاری بسیار عالی کرد که به حزب کمونیست کارگری برگشت. جایش آنجاست. حالا هر چقدر هم فردین و هر کس دیگری بخواهند خود را خیلی جدی نشان بدهند، تغییری در واقعیت زندگی نمی دهد. رفت و برگشت. من هم رفتم. البته هنوز برنگشته ام. فعالیت حزبی، پادگان نظامی نیست، می‌شود رفت و برگشت. ببخشید ژنرال! ادامه‌ی خواندن

فرانسه، جامعه ای رادیکال شده

در حول و حوش انتخابات ریاست جمهوری، یکی از تلویزیون ها مصاحبه ای با مردم داشت. زنی جوان گفت: من به ملانشون و شاید هم به مارین لوپن رای خواهم داد. دو قطب رادیکالیسم چپ و راست. ادامه‌ی خواندن

رؤیاهای بر باد رفته یک تاچریست

نیکولا سارکوزی آنگلوفیل ترین رئیس جمهوری فرانسه بود. همین شکستش را تضمین کرد. شخصیت‌های او ریگان و بویزه تاچر بودند. خواب می‌دید که سندیکاهای کارگری فرانسه را مانند تاچردر بریتانیا داغان کند. نفهمید که در دو بعد مرتکب چه اشتباهاتی می‌شود که او را به طرف مرگ سیاسی‌اش می‌برند : زمان ومکان ادامه‌ی خواندن

فعلاً

عباس گویا عزیز نوشته‌هایت را با دقت می خوانم. در حال حاضر بیشتر بر انتخابات فرانسه متمرکز هستم، به هر حال تاثیراتی بر خود این کشور و اروپا و دنیا دارد.

آنچه وادارم کرد که فعلاً این متن کوتاه را بنویسم، اشاره آشکارت به مطلبم در مورد فیلم جدایی بود. اول از همه اینکه گویا حتی بحث در مورد هنر را هم تنها جنبش کمونیسم کارگری است که صلاحیت دارد به پیش ببرد. بعد از خواست آزادی بی قید و شرط ، لغو مجازات اعدام، مساله زن ، مساله کودک، و و و …، و مهم‌تر از همه طبقه کارگر ( که البته کارگر کارگری ها با پشتکاری که دارد به بیماری روانی نزدیک می‌شود دارند آن را در یک بوق زنگ زده تاریخی می کنند)، امروز هنر دارد موضوع بحثی جدی در صفوف منصور حکمت می شود. و به تدریج فرهنگ عمومی جامعه. ادامه‌ی خواندن