شاعر میگه:
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی! ادامهی خواندن
شاعر میگه:
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی! ادامهی خواندن
آدم وقتی می خواد تو سرما گرم بشه باید آتیش به پا کنه و کنارش بشینه!
برای آتش هم هیزم لازمه و جرقه های اولیه، وقتی که گر گرفت با درایت هیزم بریزه و … ادامهی خواندن
امروزه روز به نظر میاد که در فضای مجازی سیلی از شعرهای “عاشقانه” و پر از “حس و احساس” جاریه و نویسندگان و خوانندگانشون را هم قالباً یا خانمها (در تمامی رده های سنی، اعم از مجرد و متاهل) و پسرهایی که حریصانه به دنبال “اولین” دوست دخترشون در دنیای مجازی می گردن، تشکیل میده! ادامهی خواندن
توانا بود هر که دانا بود، بدانش دل پیر برنا بود
سی وسه سال است که ابر تیره و تار خفقان بر فراز آسمان مردممان در گردش است. لحظه به لحظه با طناب دار خود بر گردن عزیزانمان همچون صاعقه ای و به جای امید بارش بارانی نعمت زا، یاس و نا امیدی و قحطی خانمانسوز را به ارمغان آورده. ابری که باراش قطرات بارانش سنگهای سنگسار بر پیکر زنانمان است. این ابر نیامده تا امید بخش باشد، بلکه آمده تا رعش رعب و وحشت را حکمفرما کند!
من روزبه اسماعیلی یکی از این خارجنشینانم! ادامهی خواندن
جامعه ای ما آبستن انقلابی است انسانی!
انقلابی انسانی برای به زیر کشیدن رژیم جمهوری ضد انسانی ایران!
انقلابی انسانی جهت بر قراری آزادی، برابری، رفاه و انسانیت! ادامهی خواندن