علیه انقیاد طلبان و سازشکاران!

با تشدید هرچه بیشتر تحریم های اقتصادی غرب علیه رژیم جمهوری اسلامی ود ر شرایط حساسی از تاریخ خاور میانه که حوادث سیاسی مهمی در کشورهای عربی همسایه و از آنجمله در سوریه ، به وقوع می پیوندد،برخورد به مساله حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران، اهمیت فوق العاده ای، کسب میکند. در این نوشته ،ضمن افشای ماهیت ارتجاعی بنیاد ها و موسسات وابسته به امپریالیسم و رژیم جمهوری اسلامی، برخی از مواضع و نکته نظرات انحرافی درسطح جامعه بطور کلی و در صفوف اپوزیسیون “چپ” بطوراخص، در رابطه با حمله احتمالی نظامی به ایران، مورد نقد و بررسی، قرار گرفته است. ادامه‌ی خواندن

پیرامون مساله ملی در ایران!

در کشوری نظیر ایران که بیش از نصف ساکنین آنرا ملتهای غیر فارس تشکیل میدهند، برخورد اصولی به مساله ملی، وظیفه هر انسان سیاسی متعهدی است که صادقانه به دفاع از موازین انسانی و دمکراتیک، اعتقاد دارد. در این مقاله، کوشش بعمل آمده است ، گوشه ها و جوانبی از مساله ملی در ایران، بازگو شود. ادامه‌ی خواندن

صمد بهرنگی، معلم کبیر روستاهای آذربایجان

صمد بهرنگی، معلم شهیر روستاهای آذربایجان، نویسنده “ماهی سیاه کوچولو” و دیگر قصه های کودکان، منتقد برجسته اجتماعی، پوینده مقاوم راه آزادی، یار وفادار توده های محروم وستمدیده و خصم بی امان استثمارگران وستمکاران، در دوم تیرماه ۱۳۱۸، درمحله چرنداب تبریز، در خانواده فقیر وتهیدستی، متولد شد. پدر صمد، کارگر زحمتکشی بود که باتمام تلاش و جانفشانی، به سختی زندگی عائله را تامین میکرد. صمد از همان اوان کودکی، طعم تلخ فقر و ستمدیدگی را چشیده و احساس همدردی با توده کار وزحمت، در وجودش عمیقا پرورش یافت. در طول زندگی کوتاه پرثمر و مبارزه جویانه اش، صمد، همواره دارای طبعی سرکش، دیدی تیز بین، قلمی نافذ و اندیشه ای پویا بود. عصیان علیه تباهی، ارتجاع، ظلم و استثمار و همدردی و همسوئی بی دریغ با کارگران و توده های زحمتکش، در تار و پود وجودش تنیده شده بود. صمد در ۷ سالگی در دبستان ۲۱ آذر تبریز به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۳۴، پس از پایان سیکل اول متوسطه در دبیرستان تربیت، وارد دانشسرای مقدماتی تبریز شد. ادامه‌ی خواندن

تاریخچه ملی شدن صنایع نفت و کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢

در سالهای آخر جنگ جهانی دوم(۱۹۴۵-۱۹۳۹) ،درنتیجه برافتادن سلطه زور و قلدری رضا شاه،آزادیهای نسبی دمکراتیک در ایران بوجود آمده و احزاب و سازمانهای سیاسی، شروع بفعالیت کردند.آزادی مطبوعات و اظهار عقیده نیز تا حد قابل ملاحظه ای تامین گردید.در این سالها، مبارزات دمکراتیک وضد فئودالی در مناطق مختلف کشور، بویژه در آذربایجان و کردستان دامنه وسیعی بخود گرفته و در ماههای آخر سال ۱۳۲۴ شمسی، منجر به وجود آمدن حکومتهای دمکراتیک ملی در آذربایجان و کردستان شد.اما ارتجاع هار ایران در وابستگی بامپریالبسم انگلیس وبا کمک و حمایت این دولت مکار استعماری و امپریالیسم تازه نفس آمریکا،در سالهای پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰، بتدریج مواضع ضعیف خود را تحکیم بخشیده و امر سرکوب بیرحمانه  مبارزات کارگران و زخمتکشان و جنبشهای دمکراتیک خلقهای بپا خاسته ایران را  در آذربایچان و کردستان ،هدف خود قرار داد.فقدان حزب انقلابی طبقه کارگر در صحنه سیاسی کشورو عدم وجود جبهه رزمنده متحد نیروهای ضد امپریالیستی و دمکراتیک، از عواملی بود که کار ارتجاع  ایران را در یورش به جنبشهای دمکراتیک و سرکوب آزادیهای دموکراتیک موجود،آسانترساخت. ادامه‌ی خواندن