«قفسی برای عشق»
عاشقت شدهام ادامهی خواندن
«قفسی برای عشق»
عاشقت شدهام ادامهی خواندن
«اینجا سوما است»
(تقدیم به معدنچیان معدن زغال سنگ سوما) ادامهی خواندن
“در ستایش ِمادر”
دست هایم بر خاک ادامهی خواندن
“قدم های شکوفه”
زمستان است ادامهی خواندن
“و زندگی….”
به دورِ خانه ات
کپرهای کوچکی می سازم
و صدای ساز دهنیِ خسته ای ادامهی خواندن
“لاولاو”
مژه های نرمِ لاولاو*
جامه ی خواب می پوشند ادامهی خواندن
“برف”
برف،برف،برف،غازِ سفید
با این روئیایِ زرد من
چه می کنی؟ ادامهی خواندن
“آقای کار فرما،تولدت مبارک”
آقای کارفرما،تولدت مبارک ادامهی خواندن
میشه
در خانه ی قدیمی ی تو
واژه ای تازه
تقدیم پنجره کرد.
در ایوان،خوابی سفید دید. ادامهی خواندن
به تماشای باغچه می نشینم
هنوز
سکوت،آغاز قدم هایت را باور نکرده است ادامهی خواندن