کومه له،حزب کمونیست ایران و«کمونیزم کارگری»،درکدامین بحران؟ بخش چهارم

مواضع قدیم در پیرایه ای « نوین»                                    

مبارزات واعتراضات جاری کارگری بخشی از واکنشهای طبقاتی کارگران بوده است که بعد از سپری شدن دوسال از عنوان کردن « سبک کارکمونیستی» در کنگرۀ ا.م.ک وگذشت بیشتر از یکسال از تشکیل حزب کمونیست ایران،در مرکز توجه تئوریسینهای حکا قرار گرفت که البته عطف توجه رهبران حزب به مبارزات جاری کارگران بدوأ به جهت مفید واقع شدن در آن مبارزات ویا بهبودبخشیدن به وضعیت معیشتی و سیاسی کارگران، نبود.بلکه طرح چنان مباحثی درآن مقطع بدان خاطر بود که تئوریسینهای حزب بعد از سالها خود مشغولی سازمانی، دریافته بودند که هنوز فعالیت حوزه ها و محافل ترویجی شان،خیری به سازمانشان نرسانده وثمره ای از« نیروشدن» حزبشان راببارنیاورده بودند.لذادرسال ۱۳۶۳ بودکه رهبران حزب باطرح مباحثی مربوط به مبارزات جاری کارگران، درصدد جستجوی راهی بودند که صرفأ به گسترش و توسعۀ سازمان حزبشان بیانجامد. ادامه‌ی خواندن

کومه له،حزب کمونیست ایران و«کمونیزم کارگری»،درکدامین بحران؟ بخش سوم

چگونگی رویکرد اتحاد مبارزان کمونیست به طبقۀ کارگر

پرداختن به مواضع سیاسی و عملکردهای حزب کمونیست ایران امریست که ازمسیر بررسی مواضع سیاسی و خط فکری ایکه زمانی حاکم بر سازمان اتحاد مبارزان کمونیست بود، میگذرد.وضمنأ ازآنجائیکه امک درطی فعایتهای سیاسی اش نتوانسته بود با مبارزات کارگری و جنبشهای توده ای عجین گردد،لذاپرداختن به آن سازمان هم بجز از راه بررسی مفاهیم تئوریکی که پشتوانۀ فعالیتش بود ،از طریق هیچ جنبش مبارزاتی مردمی و یا طبقاتی بخصوصی امکان پذیر نمیباشد.در صفحات زیرین چنین روالی در پیش گرفته خواهد شد. ولی قبل از پرداختن به مواضع سیاسی امک و شیوۀ تفکر رهبرانش درمورد جنبشهای کارگری و کمونیستی ، بجاست بدوأ به قسمتهائی ازتعاریف «کانون کمونیزم کارگری»  که از ساال ۱۳۶۷ ببعد ازمواضع و نگرش سیاسی گذشتۀ خود ارائه داده بودند،رجوع شود.توضیح اینکه اعضای کانون مورد نظرعمدتأ از همان رهبران اولیۀ امک تشکیل شده بودند که از کنگرۀ سوم حزب کمونیست ایران ببعد فراکسیونی در داخل آن حزب ایجاد و سپس ازآن جدا شدند.  آنهادربحثهائیکه بهنگام تشکیل «کانون کمونیزم کارگری» ارائه داده بودند مواضع سیاسی و خط فکری حاکم بر امک را بطور غیر واقعی همسنخ با مواضع سیاسی طیف کارگران کمونیست در جامعه قلمداد کرده بودند! ادامه‌ی خواندن

کومه له،حزب کمونیست ایران و« کمونیزم کارگری»،درکدامین بحران؟بخش دوم

توجه: تصحیح اشتباهی تایپی در بخش اول؛درجائی ازبخش اول همین نوشته بجای تاریخ ۲۵۰۰ سالۀ شاهی درایران،اشتباهأ ۳۵۰۰ ساله تایپ شده است که بدینوسیله تصحیح میگردد.
جنبش مقاومت دوم  
قبل از پی گرفتن روال معمول بحث فوق،ضروریست که  جهت یادآوری و یا آشنائی با فضای سیاسی حاکم بر مناطق کرد نشین در طی شش  ماهۀ بعد از جنبش مقاومت اول ، به پاره ای از وقایع مهم دیگر در آنزمان اشاره شود. ادامه‌ی خواندن

کومه له ، حزب کمونیست ایران و « کمونیزم کارگری » ، در کدامین بحران ؟ بخش اول

عناوین فوق معرف سازمانهای سیاسی ای هستند که هریک از آنها در مقطع معینی از تاریخ مبارزات عدالتخواهی در ایران،پا به عرصۀ وجود نهادند.امروزه بغیر از دو سازمان دیگر که از عنوان کومه له جهت شناساندن خویش استفاده میکنند، همچنین حزب کمونیست ایران خود نیز دارای ارگانی است به اسم « سازمان کردستان حزب کمونیست ایران – کومه له  وعنوان « کمونیزم کارگری» هم وجه تسمیۀ تعداد ی از سازمانهای سیاسی مجزائی شده است. ادامه‌ی خواندن

اصلاح نظام جمهوری اسلامی،امری ممکن یا تخیلی واهی ؟

تعارضات آشکار میان بنیانگذاران جمهوری اسلامی درچند ماه گذشته ،فرجۀ مناسبی بود که با استفاده از آن  میلیونها نفر ازمردم ایران خشم فروخوردۀ خویش از نظام ضدمردمی جمهوری اسلامی را آشکارا وبطور گسترده ، فریاد زنند. اعتراضات آشکار مردمی در خرداد ماه گذشته در پی تخلف و تقلبات سازمان یافتۀ دولتی درانتخابات مربوط به تعیین رئیس جمهور ، شروع شد و سپس به مرور خواست سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هم بطور چشمگیری مطرح گردید. همین واقعیت اخیرالذکر، هریک از دو جناح متعارض هم دردرون نظام جمهوری اسلامی را، نگران کرده است. ادامه‌ی خواندن

بررسی شکست تجربۀ شوروی / قسمت سیزدهم

اقتصاد در ( دوران انتقال به کار صلح آمیز )

با خاتمۀ جنگهای داخلی در شوروی  مشکلات زیستی و اقتصادی زیادی که بخش چشمگیری از آنها حاصل جریان جنگها در سالهای گذشته بود ،زندگی تودهای زحمتکش را مورد تهدید جدی قرار داده بودند. « مشکل همیشگی اقتصاد روسیه ،غله بود» و از طرفی « چرخهای اقتصاد در شرف باز ایستادن بود » ( ۱ ) سیاست اخذ اجباری مازاد غلۀ دهقانان که در دوره کمونیزم جنگی ،علیرغم نارضایتی و مخالفتهای دهقانان ،توانسته بود تاحدودی موثر افتد ،بعد از خاتمۀ جنگها  امکان ناپذیر شده بود. زیرا که از طرفی نارضایتی دهقانان از بابت اجرای آن سیاست ، هرچه بیشر از پیش بروز آشکار و گسترده ای  یافته بود. ادامه‌ی خواندن

بررسی شکست تجربۀ شوروی / قسمت دوازدهم

۱ – مقدمه ای بر این قسمت از سر ضرورت

۲ –  پایان دوران کمونیزم جنگی و تثبیت کامل حاکمیت حزبی

مقدمه:

دورانیکه در ادبیات سیاسی بلشویکی تحت عنوان دوران انتقال به کار صلح آمیز  نامیده شده بود ،مقطع بعد ازپیروزی بر ارتشهای مهاجم داخلی را در بر میگرفت که طی آن سیاست اقتصادی نوین « نپ » در پیش گرفته شده بود. در آن دوران و سالها بعد از آن ، براثر اجرای سیاست اقتصادی نوین و برنامه های اقتصادی زمانبندی شدۀ بعدی ، نه اینکه در شوروی به « احیای صنایع بزرگ » دسترسی حاصل شد ،بلکه همچنین آن کشور در عرصۀ اقتصاد، در درردۀ یکی از جوامع پیشرفته ، قرار گرفت.  ادامه‌ی خواندن

بررسی شکست تجربۀ شوروی / قسمت یازدهم

پایان دورهً تنفس و اجرای سیاست کمونیزم جنگی

با شروع « دوران مداخلۀ جنگی بیگانگان و جنگ داخلی » ( ۱ ) دورهً تنفس به پایان رسیده بود. تداوم حاکمیت بلشویکی در آن مقطع مشخص ، ایجاب میکرد که « سیاست بالابردن قدرت دفاعی » کشور ، با شتاب و تعجیل فوق العاده ای در پیش گرفته شود. لذا اجرای سیاست کمونیزم جنگی با تاًسی به همان رهنمودهای اقتصادی و سیاسی دوران تنفس ،در دستور اجرای حکومت بلشویکی قرار گرفت. ادامه‌ی خواندن

بررسی شکست تجربهً شوروی / قسمت دهم

طرح مربوط به ادارۀ امور جامعه ،بعد از شش ماهۀ اول حاکمیت

در قسمتهای قبلی ، عملکردهای سیاسی و اقتصادی بلشویکها در دورۀ شش ماهۀ اول حاکمیت آنها بر شوروی مورد بررسی قرار گرفت. ضمن آن به این مسئله اشاره شد که در آن دوره بنا به رهنمود و فرمانهای لنینی، سعی در اجرای شتابان « سوسیالیسم » به شیوۀ بلشویکی شده بود.ولی بنا به دلائل زیادی،که پاره ای از آن دلائل قبلأ مورد اشاره قرار گرفت، بلشویکها در آن دوره بجز در زمینۀ تثبیت نسبی حاکمیت حزبی خویش ،در سایر زمینه هائی که مربوط به ادار امور اقتصادی جامعه و یا کسب همدلی  زحمتکشان میشد ،ناموفق بودند . بطوریکه آنها بعد از شش ماهۀ اول حاکمیت خویش ،از اجرای « سوسیالیسم » و بعمل در آوردن اصول کمون پاریس عدول کردند . و مضامین سیاسی و اقتصادی دیگری را دردستور اجرا گذاشتند،که آن مضامین در تضاد کامل با برنامۀ « سوسیالیزه » کردن شوروی قرار گرفته بود. ادامه‌ی خواندن

بررسی شکست تجربهً شوروی / قسمت نهم

کمون پاریس وتجربۀ شوروی  

ازجملهً سیاستهای شش ماههً اول حاکمیت بلشویکی ،که از مارس ۱۹۱۸ ببعد،ازآنها عدول شد،به اجرای گذاشتن اصول کمون پاریس بود. تعیین حداکثر حقوق ودستمزدهای پرداختی به میزان دستمزد  یک کارگر متوسط ، یکی از آن اصولی بود که برای اولین باردرکمون پاریس تجربه شده بود که بلشویکها کوشیدند،کلیشه ای ازآنرا، بهمراه دیگر بخشهای اصول کمون پاریس، به اجرا درآورند. درمورد سیاست بلشویکی تعین میزان حقوق و دستمزد ها ،درصفحات قبلی مطالبی ارائه شد. لنین درمورد درپیش گرفتن وعدول از آن مورد مشخص ،چنین گفته بود: ادامه‌ی خواندن