به یاد هوشنگ عیسی بیگلو و کوچی ۵ ساله

به یاد هوشنگ عیسی بیگلو و کوچی ۵ ساله

نوشتار زیر اینک بدون هیچ ویرایشی همانگونه که بود به یاد رفیق هوشنگ عیسی بیگلو، یکسال پیش از آنکه تنهایمان بگذارد تقدیم می شود. رفیق هوشنگ به سختی و مهربانانه که درخواستهای پی درپی ام را دیگر تاب نیاورد، سرانجام  با آن سرشت مهربانش  اجازه داد که این نوشتار منتشر شود. دو ماه پیش از درگذشت غمبارش در تبعید، پس از نزدیک ۱۴ سال تلا ش درخواست که یادهایش را بنویسد که تاریخی سرشمار بود از تجربه و آموزش سرانجام  به نوشتن پرداخته بود و بخشی از آن را  در نوامبر ۲۰۱۴ دراستکهلم برایم خواند و بنا شد بنویسد و تاریخی شفاهی شود. آخرین شب سال ۲۰۱۴ چشم برهم نهاد با دغدغه های همیشگی برای رفقایش و زندگی و سوسیالیسم، که بی پشتوانه امان گذاشت. ادامه‌ی خواندن

شکنجه و کیفر خواست اسماعیل بخشی

شکنجه و کیفر خواست اسماعیل بخشی

شکنجه، به هر کاربرد جسمی و جانی(روانی) که به هدف ایجاد ترس، گرفتن‌ اطلاعات، اعتراف، تن‌سپاری، درخدمت گرفتن و‌ مجازات فرد انجام گیرد نامیده‌ می‌شود. در ایران اسلامی، این تنها بخشی از هدف‌های شکنجه است. در درازای تاریخ، شکنجه جزیی جدایی ناپذیر از سلاح سیاست و سرکوب بوده است. دین درتمامی مناسبات طبقاتی در خدمت طبقه حاکم، به شکنجه مشروعیت می‌بخشیده است. الله در نقش سلطان شکنجه‌گران به بیان محمد و به روایت قرآن، قانون حکومت اسلامی، جهنم چون شکنجه‌گاهی‌ برای کاربرد زمینی الگو می‌شود. حکومت اسلامی با الگوبرداری از قرآن، دورخ روی زمین را برای هدف‌های زمینی، برپا می‌سازد. آنچه شکنجه در حکومت اسلامی‌، از دیگر حکومت‌ها متمایز می‌سازد، درهم آمیختگی شکنجه مذهبی و شکنجه حکومتی‌است. ادامه‌ی خواندن