کوبانی، قلب روژئاوا

کوبانی با کارگران و ستمبران اش ایستاده است؛ سر فراز، با دختران و زنان دلاورش. حتی اگر به خاکسترش نشانند، نام کوبانی در تاریخ به نیکی می ماند. دختران و پسران «آدونیس»، بار دیگر، ایستاده تا اگر مجال یابند، از کشتزارهای کار، زندگی برویانند. مردمان کار و ستم کشان این سرزمین، ایستاده به پیمان برای بازیابی هویت انسانی خویش؛ نان و قناسه و سنگر را اینک با هم به اشتراک برای ماندن و دفاع به  نبرد برآیند. ستمبران این دیار، در برابر تمامی ستمگران از برده داران تا اکنون، از هجوم سپاهیان اسلام صدر که با گریز محمد عبدالله از «شَعب ابی طالب» به مدینه تا در کمین کاروان ها ره گیرد، تا خلفای همیشه با همستیز محمد، تا پان ترکیست های عثمانی، و اکنون، تا داعش ناب محمدی، دست در دست نوعثمانیسم اردوغان/ داود اوغلو و روس پوتین و پوتین، رهبر الیگارش های استبداد در روس  و سپاهیان سفاک خلیفه در ایران اسلامی خمینیسم ووو از خاکستر و خون روییده اند. اینک «کوبانی»؛ سنگر آزاده ای است که ایستاده است برپا. کوبانی، چهره ی تابناکی است از همه کردستان، همه جا، از شنگال تا هرآنجا که خودرهایی، پژواک تواند یافت. ادامه‌ی خواندن

غزه، در میان چنگال خونین دو ارتجاع و غزل های وکیل زرافشان

غزه، در میان چنگال خونین دو ارتجاع و غزل های وکیل زرافشان                                                Ankare

«…حمایت ننگین دولت آمریکا از آدم کشی اسرائیل رسواتر از آن است که از چشم مردم آزاده ی جهان پنهان بماند. آن چه در بیشتر واکنش ها به کشتار مردم فلسطین مغفول مانده نقش ارتجاعی دولت حماس در شعله ور ساختن آتش این جنگ خانمان سوز است. جنگ حماس با اسرائیل هیچ چیز نیست جز جنگ قدرت برای سلطه بر منطقه ای که هم اکنون در اختیار دولت اسرائیل است. حماس برای رسیدن به این هدف ارتجاعی حاضر است فوج فوج از مردم فلسطین را به کشتن دهد. گواه این مدعا، صرف نظر از برخورد ارتجاعی و سرکوبگرانه ی حماس با مردم غزه، موشک پرانی بی هدف آن به سوی اسرائیل است که بسیار بیش از آن که به دولت و ارتش اسرائیل لطمه زند به مردم اسرائیل و مردم غزه آسیب می رساند. در عمل، این دو نیروی ارتجاعی آب به آسیاب یکدیگر می ریزند. ادامه‌ی خواندن

علی نجاتی و سفر در این شرایط

علی نجاتی و سفر در این شرایط

کارگر پیشرو، در پی رنج های بسیار به دعوت سندیکاهای فرانسه، اجازه خروج می یابد تا گزارشی سندیکایی و نه طبقاتی، از وضعیت صنفی و نه طبقاتی را به سندیکاهای سوسیال دمکراتهای سرمایه، بازگو کند. این سفر، این رابطه و بیان شرایط  اقتصادی / صنفی و نه طبقاتی کارگران نیشکر هفت تپه «فی نفسه» به جای خود در نگاه نخست، شاید که با خوشبینی لحظه ای،  مفید ارزیابی شود و بسیاری را خرسند سازد. اما دور نما و تاثیر طبقاتی چنین سفرها و حضوری، بدون دست آورد طبقاتی و برای چندمین بار، سودایی است نه به سود طبقه کارگر و همبستگی بین المللی کارگران. ادامه‌ی خواندن

اسانلو ناقل است، به علت ها بپردازیم

اسانلو ناقل است، به علت ها بپردازیم
آکسیونیسم و اکونومیسم بلای جان فعالین جنبش سوسیالیستی اند. واکنش در پی کنش دیگران و افتادن در پی رویدادها، به جای آفرینش و ابتکار عمل و اقدام آگاهانه، یکی از آسیب های وخیمی است که باید آسیب شناسی شود. ادامه‌ی خواندن

نه قهرمان نه شهید

این نوشتارنه به هدف دفاع و جانبداری است و نه کسی را متهم و یا به پیش داوری می نشیند. تلاشی است در روشنگری و نیز در محکومیت حکومت و مناسباتی که جنایتکارانه و خون آشامانه، بر جنازه های آدمیان تکیه زده و با درهم شکستن جسم و جان آدمیان فرمانروایی می کند. در اینجا اگر روی موضوعی درنگ شده، تنها پرسشواره هایی را نمایان می سازد. این کوشش نیز ابراز مخالفتی است با بازگشودن یک پرونده و پاورقی ساختن کتاب «واقعیتی در ابهام» نوشته محمد سیار و این روایت جانبدارانه. نگارنده این نوشتار، در این شرایط، دامن زدن و هزینه سازی نیرو و تمرکز روی این رویداد را به سود هیچکس جز حکومت اسلامی نمی داند. آنانی که به این پاورقی دامن می زنند و کومه له را سیبل ساخته اند، نه تنها کومه له بل که دیگرنیروهای انقلابی، جنبش کارگری و سوسیالیستی را نشانه گرفته اند. زیرا به جای تمرکز بر مبارزه طبقاتی و حاکمیت سرمایه در ایران، به پراکندگی، ایجاد جو ناامیدی، و بحران سازی دامن می زنند و در این میان آنکه از نفس انداخته می شود، نیروهای انقلابی و آنکه مجال تنفس و تمرکز می یابد حاکمیت اسلامی و گروهبندی های سیاسی سرمایه داری است.  ادامه‌ی خواندن